Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the middlands
U
استانهای مرکزی انگلستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Conservative Party
U
یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
cpu time
U
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
liminal
U
استانهای
preliminary
U
استانهای
preliminaries
U
استانهای
central
U
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
threshold value
U
ارزش استانهای
threshold gate
U
دریچه استانهای
threshold element
U
عنصر استانهای
threshold function
U
تابع استانهای
supraliminal
U
فوق استانهای
threshold logic
U
منطق استانهای
threshold
U
استانه مانند استانهای
thresholds
U
استانه مانند استانهای
threshold voltage
U
اختلاف سطح استانهای
threshholds
U
استانه مانند استانهای
headquarters
U
شعبه مرکزی اداره مرکزی
tetrarchy
U
یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
paching central
U
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
locarno treaty
U
انگلستان
central treaty organization
U
انگلستان
big five
U
انگلستان
anglian
U
انگلستان
England
U
انگلستان
Church of England
U
کلیسای انگلستان
the united kingdom
U
انگلستان وایرلند
Englishwoman
U
اهل انگلستان
Englishwomen
U
اهل انگلستان
north country
U
انگلستان شمالی
anglophobe
U
بیمناک از انگلستان
king of england
U
پادشاه انگلستان
rennet
U
مایه سیب انگلستان
pavilions
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
his britannic majesty
U
اعلیحضرت پادشاه انگلستان
jockey club
U
باشگاه سوارکاران انگلستان
pavilion
U
باشگاه بازیگران در انگلستان
bcs
U
انجمن کامپیوتر در انگلستان
yorkshire
U
ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
MI5
U
بخش 5 اطلاعات ارتش انگلستان
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
Welsh
U
اهل استان ولز انگلستان
welcher
U
اهل استان ولز انگلستان
foot guards
پیاده نظام های انگلستان
MI6
U
بخش 6 اطلاعات ارتش انگلستان
Midlands
U
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
lord chief justice
U
رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
welsher
U
اهل استان ولز انگلستان
central postal directory
U
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
Elizabethan architecture
U
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
Cornish
U
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
derby
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
trade follows the flag
U
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
britishism
U
لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
gin-palace
U
[خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
oaks
U
مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
anglophobe
U
کسی که از انگلستان بیم وتنفر دارد
prestel
U
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
wilton
U
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .
U
اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
one thousand guineas
U
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
ashes
U
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
bale
U
[نام نوعی مقبره در کاتس وود انگلستان]
noctule
U
یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
English style
U
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
big five
U
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
land's end
U
دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
the big four
U
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
Georgian architecture
U
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Gothic Revival
U
[سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
gradus
U
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
walker cup
U
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
first class cricket
U
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
the big three
U
ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
puritans
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan
U
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
the common wealth of england
U
جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
classic
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
e f t a (european free trade association
U
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
the british common wealth of nation
U
انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
whiggism
U
روش فکری منتسب به حزب "ویگ " که در واقع حزب لیبرال و ازادیخواه انگلستان بود
cwts
U
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt
U
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
central pumping station
U
مرکزی
cores
U
مرکزی
core
U
مرکزی
centre pocket
U
مرکزی
cl
U
خط مرکزی
axial
U
مرکزی
centrical
U
مرکزی
central
U
مرکزی
focal line
U
خط مرکزی
focal
U
مرکزی
centerline
U
خط مرکزی
central sulcus
U
شیار مرکزی
head office
U
دفتر مرکزی
central limit theorem
U
قضیه حد مرکزی
central head
U
فشار مرکزی
head office
U
اداره مرکزی
central fissure
U
شیار مرکزی
central
U
تلفن چی مرکزی
central
U
کامپیوتر مرکزی
central position
U
قرارگاه مرکزی
central government
U
حکومت مرکزی
centrically
U
بطور مرکزی
directrix
U
خط تیر مرکزی
central focusing wheel
U
چرخهزوم مرکزی
center distance
U
فاصله مرکزی
central control desk
U
میزفرمان مرکزی
central city
U
شهر مرکزی
central canal
U
مجرای مرکزی
concourse
U
تالار مرکزی
central bank
U
بانک مرکزی
center base
U
میدان مرکزی
holding company
U
شرکت مرکزی
central gyrus
U
شکنج مرکزی
axial pressure
U
فشار مرکزی
fovea centralis
U
فرورفتگی مرکزی
central convolution
U
شکنج مرکزی
boost coil
U
کوئل مرکزی
fore and aft center line
U
خط مرکزی سراسری
center
U
گروه مرکزی
centralized plan
U
پلان مرکزی
centralism
U
مرکزی نگری
mainframe
U
پردازنده مرکزی
subcentral
U
زیر مرکزی
central processor
U
پردازنده مرکزی
central processing unit
U
واحدپردازنده مرکزی
state government
U
دولت مرکزی
centralist
U
مرکزی نگر
centre game
U
بازی مرکزی
eccentricities
U
برون مرکزی
eccentricity
U
برون مرکزی
central terminal
U
پایانه مرکزی
central processor
U
پردازشگر مرکزی
mainframes
U
پردازنده مرکزی
central station
U
نیروگاه مرکزی
three center bonding
U
پیوند سه مرکزی
three centred curve
U
منحنی سه مرکزی
central site
U
سایت مرکزی
spherical angle
U
زاویه مرکزی
central heating
U
حرارت مرکزی
centripetal
U
جانب مرکزی
centrosymmetric
U
متقارن مرکزی
centrifugal
U
گریز از مرکزی
central position
U
وضعیت مرکزی
centrum
U
جسم مرکزی
nuclei
U
لب هسته مرکزی
central load
U
بار مرکزی
nucleus
U
لب هسته مرکزی
centralists
U
مرکزی نگر
central heating
U
گرمایش مرکزی
central office
U
دفتر مرکزی
central heating system
U
دستگاه حرارت مرکزی
central mass storage
U
انباره انبوه مرکزی
measures of central tendency
U
اندازههای گرایش مرکزی
cns
U
دستگاه عصبی مرکزی
heliocentric system
U
دستگاه خورشید مرکزی
central processing unit
U
واحد پردازش مرکزی
geocentric system
U
دستگاه زمین مرکزی
centre pawns
U
پیادههای مرکزی شطرنج
centre counter defence
U
دفاع متقابل مرکزی
geocentric
U
دوران زمین مرکزی
central planning
U
برنامه ریزی مرکزی
central control panel
U
تابلوی مرکزی کنترل
central tendency measures
U
اندازههای گرایش مرکزی
vertical center line illusion
U
خطای خط قائم مرکزی
centre
U
وسط ونقطه مرکزی
centred
U
وسط ونقطه مرکزی
gold
U
دایره مرکزی هدف
golds
U
دایره مرکزی هدف
statolatry
U
حمایت ازقدرت مرکزی
downtown
U
قسمت مرکزی شهر
scandinavian defence
U
دفاع متقابل مرکزی
rimland
U
حومه ناحیه مرکزی
centered
U
وسط ونقطه مرکزی
inner city
U
بخش مرکزی شهر
cores
U
هسته مرکزی مفتول
nave
U
تالار مرکزی صحن
naves
U
تالار مرکزی صحن
German Central Bank
U
بانک مرکزی آلمان
unit central processing
U
واحد پردازش مرکزی
GHQ
U
مخفف ستاد مرکزی
inner cities
U
بخش مرکزی شهر
core
U
هسته مرکزی مفتول
conurbation
U
شهر مهم مرکزی
conurbations
U
شهر مهم مرکزی
post offices
U
اداره مرکزی پست
centers
U
وسط ونقطه مرکزی
one shot pump
U
پمپ روغن مرکزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com