English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
basic standard U استاندارد اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
Other Matches
ieee U سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documented U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document U روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX U استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
ODI U واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
standard U استاندارد
standards U استاندارد
modulus U استاندارد
high and dry <idiom> U استاندارد
canonical U استاندارد
dialect U ی در زبان استاندارد
standardized U استاندارد شده
frequency standard U استاندارد فرکانس
boilerplate U متن استاندارد
standard ohm U اهم استاندارد
basic standard cost U قیمت استاندارد
standard U استاندارد همگون
resistance standard U مقاومت استاندارد
standard resistor U مقاومت استاندارد
secondary standard U استاندارد ثانویه
silver standard U استاندارد نقره
standards of living U استاندارد زندگی
standardised U استاندارد نمودن
standardizes U استاندارد نمودن
standardizing U استاندارد نمودن
dialects U ی در زبان استاندارد
standard temperature and pressure U شرایط استاندارد
normal temperature and pressure U شرایط استاندارد
magnetic standard U اهنربای استاندارد
nonstandard U غیر استاندارد
standardize U استاندارد نمودن
standardising U استاندارد نمودن
standardises U استاندارد نمودن
standard of living U استاندارد زندگی
standards U استاندارد همگون
standard atmosphere U اتمسفر استاندارد
standard bar U میله استاندارد
standard class U درجه استاندارد
standard solution U محلول استاندارد
standard costs U هزینههای استاندارد
standard section U پروفیل استاندارد
standard error U خطای استاندارد
standard function U تابع استاندارد
standard specification U دستورات استاندارد
standard price U قیمت استاندارد
standard interface U واسطه استاندارد
standard pitch U گام استاندارد
standard interface U رابط استاندارد
standard specification U مقررات استاندارد
standardization U استاندارد سازی
atmospheres U اتمسفر استاندارد جو
atmosphere U اتمسفر استاندارد جو
standard rate U نرخ استاندارد
standard candle U شمع استاندارد
standard cell U پیل استاندارد
substandard U زیر استاندارد
standard measure U اندازه استاندارد
table lamp U لامپ استاندارد
standard condition U شرایط استاندارد
standard pascal U پاسکال استاندارد
traditional chess U شطرنج استاندارد
primary U اولیه
elementary U اولیه
first generation U اولیه
rudimentary U اولیه
primeval U اولیه
early U اولیه
preliminaries U اولیه
fundamental U اولیه
initialling U اولیه
preliminary U اولیه
primitive U اولیه
initialed U اولیه
earliest U اولیه
initialing U اولیه
initialled U اولیه
primal U اولیه
dispersion U اولیه
basic U اولیه
basics U اولیه
raw U اولیه
initials U اولیه
initial U اولیه
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
clark U پیل استاندارد کلارک
calibration U مین یک بررسی استاندارد
data encyption standard U استاندارد حفافت داده
mnemonic U استاندارد اختصار کلمه
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> U متناسب با استاندارد طبیعی
cut the mustard <idiom> U به حد استاندارد لازم رسیدن
standard oil company U شرکت نفت استاندارد
standard oil company U استاندارد اویل کمپانی
standard heat of formation U گرمای تشکیل استاندارد
standard oxidation potential U پتانسیل اکسایش استاندارد
standard electrode potential U پتانسیل الکترود استاندارد
standard penetration U ازمایش نفوذی استاندارد
standard hydrogen electrode U الکتورد هیدروژن استاندارد
ieee U واسط استاندارد IEEE
ansi U کدهای استاندارد ANSI
NDIS U واسط دستور استاندارد
standard electrode potential U پتانسیل استاندارد الکترود
standard product cost U ارزش تولید استاندارد
standard conversion factor U ضریب تبدیل استاندارد
pop up menu U منوی غیر استاندارد
initial strength U استحکام اولیه
input U توان اولیه
input U سیگنال اولیه
breaking down train U راه اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
cogging train U مسیر اولیه
first cost U هزینه اولیه
first cause U علت اولیه
drawing key U طرح اولیه
first aids U کمکهای اولیه
feed stock U مواد اولیه
elementary cell U پیل اولیه
input speed U سرعت اولیه
stuffs U ماده اولیه
stuffed U ماده اولیه
stuff U ماده اولیه
base rates U ارزش اولیه
base rate U ارزش اولیه
raw materials U مواد اولیه
first aid U کمکهای اولیه
Aborigine ساکن اولیه
embryonic U نارس اولیه
initial speed U سرعت اولیه
basic speed U سرعت اولیه
basic size U اندازه اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
inputted U توان اولیه
basic branch U رسته اولیه
base loading U بار اولیه
inputted U سیگنال اولیه
first notions U تصورات اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
primary track U شیار اولیه
prime cost U ارزش اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
primery battery U باطری اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
primery coil U پیچک اولیه
primery current U جریان اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
primary storage U حافظه اولیه
primary storage U انباره اولیه
preliminiary work U کار اولیه
prereduction U کاهش اولیه
primary body U جسم اولیه
primary center U مرکز اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary emission U صدور اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
primary products U محصولات اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primitive element U عنصر اولیه
scheme U طرح اولیه
basic agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
master agreement U توافق اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
outline agreement U توافق اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
primogenitors U اجداد اولیه
priority processing U پردازش اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
proto planets U سیارههای اولیه
radix U سرچشمه اولیه
raw data U دادههای اولیه
raw products U محصولات اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
roughed slab U برامن اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
self aid U کمکهای اولیه
historical costs U هزینه اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial value U مقدار اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com