English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7031 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maiden U اسبی که هنوز برنده نشده
maidens U اسبی که هنوز برنده نشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
novillero U گاوبازی که هنوز برنده نشده
There's more to come. <idiom> U هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
unborn U هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
I have not played my trump ( winning ) card . U ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
nonwinner U هرگز برنده نشده
it remains to be proved U هنوز ثابت نشده است
The ice-cream has not set yet. U بستنی هنوز سفت نشده
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
My tea is not cool enough to drink. U چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
not out U توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
elimination U بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . U هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
maiden race U مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
greasy wool U پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
sliver U فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upwards compatible U طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
dark fibre U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber U فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
The football players are warming up before the game ( match) . U هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
unpremediated U پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
kelpy U جن اسبی
horsey U اسبی
equine U اسبی
kelpie U جن اسبی
uncommitted U غیر متعهد نشده تعهد نشده
undisciplined U تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unobligated U اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unpicked U نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved U تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked U سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke U رام نشده سوقان گیری نشده
horsecar U واگن اسبی
horse car U واگن اسبی
dragons U گردان سوار اسبی
ponytail U ارایش دم اسبی گیسو
dragon U گردان سوار اسبی
ponytails U ارایش دم اسبی گیسو
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
horsehead nebula U ابری کله اسبی
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
to ride on a horse U روی اسبی سوارشدن
prancer U اسبی که روی دو پا بلندمیشود
to ride on a horse U اسبی را سوار شدن
horse U اسبی وابسته به اسب
to put money on a horse U روی اسبی گرو بستن
highweight U اسبی که زیادترین وزن راگرفته
uncharged U محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset U جایگزین نشده جاانداخته نشده
unasked U خواسته نشده پرسیده نشده
unsought U جستجو نشده کشف نشده
untried U امتحان نشده محاکمه نشده
unsifted U الک نشده رسیدگی نشده
inconsummate U تکمیل نشده انجام نشده
unredeemed U جبران نشده سبک نشده
irredenta U انجام نشده جبران نشده
undirected U رهبری نشده راهنمایی نشده
stealer U اسبی که بطور غیرمنتظره پیروز شده
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
to chant a horse U بازبان بازی یاتعریف اسبی رافروختن
tramway U واگن راه اهن برقی یا اسبی
to p a vehicle or horse U جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
limulus U خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
also eligible U اسبی که درصورت حذف یک اسب دیگر میتواند جای انرابگیرد
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
albanega U [دیوار لچکی بین قوس نعل اسبی غربی و قاب مستطیل اطراف آن]
sleeper U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
sleepers U میلهای در بولینگ که پشت میله دیگر مانده اسبی که پس از چندبار ناکامی پیروزمیشود
incomplete U انجام نشده پر نشده
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
as yet U هنوز
stills U هنوز
stillest U هنوز
stiller U هنوز
still U هنوز
yet U هنوز
not yet <adv.> U هنوز نه
however U هنوز
not yet <adv.> U نه هنوز
nevertheless U هنوز
i am yet to learnt U من هنوز نمیدانم
unborn U هنوز فاهرنشده
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
scissile U برنده
vehicles U برنده
vehicle U برنده
winner U برنده
discoverers U پی برنده
heuristic U پی برنده
winners U برنده
deferent U برنده
conductive U برنده
foretooth U برنده
incisor tooth U برنده
incisory U برنده
mutilator U برنده
trenchant U برنده
high proof U برنده
winnings U برنده
winning U برنده
discoverer U پی برنده
incisive U برنده
cutter U برنده
cutters U برنده
portative U برنده
cutting U برنده
Nobody has come yet . U هیچکس هنوز نیامده
callow U جوجهای که هنوز پردرنیاورده
It is not known yet . It is not settled yet . U هنوز معلوم نیست
There is yet time. U هنوز وقت هست.
is he still single? U ایا هنوز تک است
his palce is still open U جای او هنوز خالی
we are still above ground U هنوز زنده ایم
How can you ask? U هنوز نمی دانی؟
prizer U برنده جایزه
uplifter U بالا برنده
dark horse U برنده غیرمترقبه
winning position U پوزیسیون برنده
incisively U بطور برنده
impellor U پیش برنده
impeller U پیش برنده
dark horses U برنده غیرمترقبه
utilizer U بکار برنده
highest bidder U برنده مزایده
lacerative U برنده یا درنده
contenders U برنده احتمالی
user U بکار برنده
users U بکار برنده
victors U برنده مسابقه
victor U برنده مسابقه
resolutive U تحلیل برنده
propulsive U جلو برنده
promotor U پیش برنده
prizewinner U برنده جایزه
perseus U برنده سر دیو
persi U برنده سر دیو
outpoint U برنده با امتیاز
medalist U برنده مدال
matrolinous U بارث برنده
gonfalonier U برنده پرچم
heiresses U ارث برنده زن
medallists U برنده مدال
promoters U پیش برنده
booster U بالا برنده
cutting head U نوک برنده
raider U یورش برنده
raiders U یورش برنده
propelling U پیش برنده
wearing U تحلیل برنده
winner U برنده بازی
winning move U حرکت برنده
winners U برنده بازی
annihilator U از بین برنده
medalists U برنده مدال
boosters U بالا برنده
achiever U از پیش برنده
medallist U برنده مدال
contender U برنده احتمالی
heiress U ارث برنده زن
dissolvent U حل کننده برنده
edge tool U الت برنده
decisions U برنده با امتیاز
decision U برنده با امتیاز
uptake U بالا برنده
winner of a match U برنده مسابقه
deferent U بیرون برنده
edged tool U الت برنده
promoter U پیش برنده
shoo-in <idiom> U برنده مطلق
gestatorial U برنده پاپ
the battle still rages U جنگ هنوز شدت دارد
there is little in it U هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
The letter hasnt arrived yet. U نامه هنوز نرسیده است
Having hardly arrived you want to. . . U هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
shoulder U سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldering U سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulders U سمت موجی که هنوز نشکسته
wort U گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
preadolescent U شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
shouldered U سمت موجی که هنوز نشکسته
He cant count yet. U هنوز شمردن بلد نیست
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
Since you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ... U چونکه هنوز آماده نیستی...
Recent search history Forum search
1some services are not in full force
1set the record straight
1Winning a Mandate in the House of Representatives Election به چه معناست
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
2purchase off the registry
1هنوز دلخواه خود را پیدا نکردم
1you still weren't very nice to him about it.
2مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
2مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
1what is Labbad
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com