English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To stick to the main topic ( issue ). U از موضوع اصلی خارج نشدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beside the question U خارج از موضوع
irrelevant U خارج از موضوع
not to the point U خارج از موضوع
out of question U خارج از موضوع
stick to the point U از موضوع خارج نشوید
obiter dictum U خارج از موضوع دعوی
deviate from the main subject U از موضوع خارج شدن
wide of the subject U از موضوع پرت خارج ازموضوع
extrajudicial U خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
subject matter U موضوع اصلی
red herring <idiom> U از موضوع اصلی دورکردن
plot U موضوع اصلی توط ئه
name of the game <idiom> U قسمت اصلی یک موضوع
plotted U موضوع اصلی توط ئه
plots U موضوع اصلی توط ئه
text book U کتاب اصلی دریک موضوع
love is everything U موضوع اصلی محبت است
textbooks U کتاب اصلی دریک موضوع
textbook U کتاب اصلی دریک موضوع
to show f. U تسلیم نشدن رام نشدن
satellites U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellite U ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
inputted U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
cross country U خارج از جاده وشارع اصلی در فضاهای بازدهات صحرایی
external U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extensions U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extension U فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
storage U وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
exonarthex U [هشتی ورودی کلیسا خارج از نمای اصلی کلیسا]
shell out U خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
disallow U قائل نشدن
disallowed U قائل نشدن
to miss plant U سبز نشدن
to get out of the way U مانه نشدن
disallowing U قائل نشدن
to fall through U موفق نشدن
to put by U تسلیم نشدن
excluding U شامل نشدن
disallows U قائل نشدن
to miss fire U کامیاب نشدن
hold the line <idiom> U تسلیم نشدن
fall short (of one's expectations) <idiom> U موفق نشدن
resist temptation U وسوسه نشدن
to keep up one's spirits U دلسرد نشدن
unsay U گفته نشدن
to go wrong U موفق نشدن
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
keep one's hair on U دست پاچه نشدن
to keep one's hair on U دست پاچه نشدن
keep cold U دست پاچه نشدن
exclude U شامل نشدن یا جداشدن
excludes U شامل نشدن یا جداشدن
to keep ones he U دست پاچه نشدن
to keep cold U دست پاچه نشدن
to not be [any] the wiser <idiom> U باز هم متوجه نشدن
keep one's head U دست پاچه نشدن
to keep ones hair on U دست پاچه نشدن
exclusion U عمل شامل نشدن
underdraw U کشیده نشدن زه تا اخر
take off (time) <idiom> U سرکار حاضر نشدن
to f. in the pan U باوجودجوشش وکوشش موفق نشدن
to collapse U موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
expostfacto U عطف به ماسبق نشدن قانون
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
blackout U پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
blackouts U پخش نشدن مسابقه ازتلویزیون
to not be [any] the wiser <idiom> U ملتفت نشدن [با وجود نشانه ها و توضیحات]
throw up one's hands <idiom> U توقف تلاش ،پذیرش موفق نشدن
To keep one s distmce from some one . U از کسی فاصله گرفتن ( زیاد صمیمی نشدن )
leakages U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
leakage U مقدارمالیاتی که به علت خرج نشدن درامد در کشور
impenitence U سر سختی زیاد در گناهکاری پشیمان نشدن از گناه
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
fails U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed U عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
ratchet effect U اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
subjects U موضوع
topic U موضوع
motif U موضوع
topic U موضوع
subjecting U موضوع
themes U موضوع
topics U موضوع
motifs U موضوع
plotless U بی موضوع
afair U موضوع
matters U موضوع
questioned U موضوع
question U موضوع
mattering U موضوع
mattered U موضوع
questions U موضوع
propositions U موضوع
propositioning U موضوع
text U موضوع
texts U موضوع
proposition U موضوع
propositioned U موضوع
matter U موضوع
themes U موضوع ها
objecting U موضوع
point U موضوع
objects U موضوع
indirect objects U موضوع
head U موضوع
direct objects U موضوع
object U موضوع
objected U موضوع
issues U موضوع
subjected U موضوع
topics U موضوع ها
issued U موضوع
criteria U موضوع
issue U موضوع
theme U موضوع
subjects U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
subject U موضوع
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
What's the matter? U موضوع چیه؟
sides of the question U اطراف موضوع
side issues U موضوع فرعی
problem U معما موضوع
problems U معما موضوع
side issue U موضوع فرعی
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
issues U موضوع دعوی
recitation U تعریف موضوع
grievance U موضوع شکایت
issued U موضوع دعوی
recitations U تعریف موضوع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com