Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
specialising
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specializes
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialises
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specialize
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
specializing
U
مط العه و خبره بودن در یک موضوع
to be in the loop
<idiom>
U
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to be in the loop
<idiom>
U
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
red herring
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
U
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition
U
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
reversing
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
U
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
U
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stroke
U
مرحله
stroked
U
مرحله
strokes
U
مرحله
stroking
U
مرحله
grades
U
مرحله
grade
U
مرحله
stage
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
processes
U
مرحله
phases
U
مرحله
process
U
مرحله
phased
U
مرحله
instar
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
scenes
U
مرحله
scene
U
مرحله
phase
U
مرحله
step
U
مرحله
rung
U
مرحله
stepping
U
مرحله
stages
U
مرحله
induction stroke
U
مرحله مکش
intake stroke
U
مرحله تنفس
intake stroke
U
مرحله مکش
inextremis
U
در اخرین مرحله
recovery phase
U
مرحله رونق
primordium
U
مرحله نخست
buffer stage
U
مرحله میانگیر
latency
U
مرحله پنهانی
phased
U
مرحله عملیات
driver
U
مرحله تحریک
macro stage
U
مرحله کلان
drivers
U
مرحله تحریک
milestones
U
مرحله برجسته
stages
U
درجه مرحله
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
assault phase
U
مرحله هجوم
milestone
U
مرحله برجسته
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
one step operation
U
عمل تک مرحله
oral stage
U
مرحله دهانی
modulator
U
مرحله تحمیل گر
output stage
U
مرحله خروجی
power stroke
U
مرحله قدرت
stage
U
درجه مرحله
phases
U
مرحله عملیات
initiation sequence
U
مرحله اغازی
phase
U
مرحله عملیات
anal stage
U
مرحله مقعدی
job step
U
مرحله برنامه
point
U
مرحله قله
point
U
جهت مرحله
propagation sequence
U
مرحله انتشار
phallic stage
U
مرحله التی
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
developmental stage
U
مرحله تکوینی
induction stroke
U
مرحله تنفس
fission process
U
مرحله انشقاق
period
U
نوبت مرحله
differential stage
U
مرحله تفاضلی
periods
U
نوبت مرحله
imprimis
U
در مرحله نخست
speed stage
U
مرحله سرعت
genital phase
U
مرحله تناسلی
termination stage
U
مرحله پایانی
termination phase
U
مرحله پایانی
larval stage
U
مرحله کرمی
grade
U
مرحله گراد
grades
U
مرحله گراد
speed level
U
مرحله سرعت
stepping
U
مرحله رتبه
in the egg
U
در مرحله نخستین
process
U
مرحله جریان
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
nth
U
در مرحله چند
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
execute phase
U
مرحله اجرا
fetch phase
U
مرحله واکشی
in the first instance
U
در مرحله اول
training cycle
U
مرحله اموزش
processes
U
مرحله جریان
home stretch
U
مرحله نهایی
stepping
U
مرحله پایه
step
U
مرحله رتبه
solidifying process
U
مرحله انجماد
step
U
مرحله پایه
staping
U
مرحله بندی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
ticks
U
سخت ترین مرحله
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
ticked
U
سخت ترین مرحله
tick
U
سخت ترین مرحله
noviciate
U
مرحله تازه کاری
novitiate
U
مرحله تازه کاری
cladding process
U
مرحله روکش کاری
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
process
U
جریان عمل مرحله
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
stadium
U
میدان ورزش مرحله
stage
U
پرده گاه مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
stadia
U
میدان ورزش مرحله
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
stages
U
پرده گاه مرحله
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
U
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
to have short views
U
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
outnumbered
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumber
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
up to it/the job
<idiom>
U
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
to be in one's right mind
U
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
correspond
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
corresponded
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbers
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
outnumbering
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to mind
U
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
corresponds
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com