Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radiographic
U
مخابرات رادیویی
radiographs
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiograph
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
loran
U
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
cipher
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
U
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
authentication code
U
سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
communication operation instructions (co
U
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
codress
U
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
radio interference
U
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
recapitulated
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulate
U
رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulates
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating
U
رئوس مطالب را دوره کردن
codification
U
رمزی کردن
encodes
U
رمزی کردن
mystify
U
رمزی کردن
mystified
U
رمزی کردن
mystifies
U
رمزی کردن
mystifying
U
رمزی کردن
code
U
رمزی کردن
encode
U
رمزی کردن
cryptanalyze
U
نوشته رمزی را کشف کردن
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
radiotelegraphic
U
تلگراف رادیویی کردن
radiotelegraph
U
تلگراف رادیویی کردن
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
vocoder
U
وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
codifies
U
رمزی کردن تدوین کردن
codifying
U
رمزی کردن تدوین کردن
codify
U
رمزی کردن تدوین کردن
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
codress procedure
U
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
petitioning creditor
U
مطالب
wand
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands
U
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
squelch circuit
U
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
varia
U
مطالب گوناگون
discussions
U
تشریح مطالب
antilogy
U
تناقض مطالب
discussion
U
تشریح مطالب
syllabus
U
رئوس مطالب برنامه
recapitulations
U
تکرار رئوس مطالب
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
syllabuses
U
رئوس مطالب برنامه
front page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
front-page
U
مطالب سرصفحه یا سرمقاله
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
refersher course
U
دوره یاداوری مطالب
recapitulation
U
تکرار رئوس مطالب
outlining
U
خلاصه رئوس مطالب
outlines
U
خلاصه رئوس مطالب
outline
U
خلاصه رئوس مطالب
epitome
U
خلاصه رئوس مطالب
outlined
U
خلاصه رئوس مطالب
shockers
U
مطالب مهیج تحریک کننده
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
shocker
U
مطالب مهیج تحریک کننده
for the rest
U
اما در باره باقی مطالب
precis
U
خلاصه رئوس مطالب تلخیص
anagogy
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagoge
U
تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
copywriters
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
glasnost
U
سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
pornographer
U
نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
copywriter
U
نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
bathos
U
تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
differentiation
U
فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
context sensitive help key
U
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
galley
U
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
enigmatical
U
رمزی
encoded
U
رمزی
monogrammatic
U
رمزی
runic
U
رمزی
in petto
U
رمزی
backstairs
U
رمزی
symbolically
U
رمزی
symbolic
U
رمزی
emblematical
U
رمزی
allegorical
U
رمزی
allusive
U
رمزی
occult
U
رمزی
mystics
U
رمزی
mystic
U
رمزی
figurative
U
رمزی
allegoric
U
رمزی
furtive
U
رمزی
emblematic
U
رمزی
coded
U
رمزی
cryptic
U
رمزی
cryptically
U
رمزی
galley proof
U
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
tragi comedy
U
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
cryptogram
U
نوشته رمزی
formulas
U
قاعده رمزی
coded character
U
دخشه رمزی
symbolically
U
رمزی اشاری
code word
U
کلمات رمزی
code words
U
کلمات رمزی
encoded
U
رمزی شده
formulae
U
قاعده رمزی
formula
U
قاعده رمزی
figurative
U
رمزی کنایهای
symbolic
U
رمزی اشاری
undercover
U
رمزی جاسوس
cryptograph
U
نوشته رمزی
cryptocorrespondence
U
مکاتبات رمزی
esoteric
U
رمزی درونی
formal logic
U
منطق رمزی
mystic sense
U
معنی رمزی
puzzle lock
U
قفل رمزی
symbolic logic
U
منطق رمزی
occult
U
سری رمزی
mystic participation
U
اشتراک رمزی
watchwords
U
کلمه رمزی
watchword
U
کلمه رمزی
electric communication
U
مخابرات
communication
U
مخابرات
semeiotic
U
مکتب علائم رمزی
cryptosecurity
U
حفافت مکاتبات رمزی
cryptanalysis
U
کشف نوشته رمزی
phase encoded
U
رمزی شده با فاز
semiotic
U
مکتب علائم رمزی
cryptocommunication
U
ارتباط ومخابرات رمزی
token
U
معجزه علامت رمزی
coded decimal
U
رقم دهدهی رمزی
mystically
U
بطور رمزی یا استعماری
cypher
U
حروف یامهر رمزی
tokens
U
معجزه علامت رمزی
marking panel
U
پرده مخابرات
interphone
U
مخابرات داخلی
communication technician
U
تکنیسین مخابرات
signal
U
رسته مخابرات
signaled
U
رسته مخابرات
transmissions
U
مخابره مخابرات
telecommunication technique
U
تکنیک مخابرات
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
communication center
U
مرکز مخابرات
transmission
U
مخابرات ارسال
communication theory
U
تئوری مخابرات
intercoms
U
مخابرات داخلی
intercom
U
مخابرات داخلی
transmission
U
مخابره مخابرات
transmissions
U
مخابرات ارسال
communication engineer
U
مهندس مخابرات
communication engineering
U
مهندسی مخابرات
telecommunication network
U
شبکه مخابرات
signalled
U
رسته مخابرات
panel code
U
کد پرده مخابرات
communication
U
ارتباط و مخابرات
signal axis
U
محور مخابرات
signal corps
U
قسمت مخابرات
signal panel
U
پرده مخابرات
data link
U
محور مخابرات
telecommunications
U
مخابرات تلگرافی
subscriber line
U
خط مشترک
[مخابرات]
panels
U
پرده مخابرات
panel
U
پرده مخابرات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
signal corps
U
رسته مخابرات
signal communications
U
ارتباط و مخابرات
signal center
U
مرکز مخابرات
signal bridge
U
پل مخابرات ناو
communications
U
ارتباط و مخابرات
Autocue
U
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
token
U
کلمه رمزی علامت مشخصه
tokens
U
کلمه رمزی علامت مشخصه
numerology
U
مبحث معانی رمزی اعداد
symbolization
U
استعمال علائم ونشانهای رمزی
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
cryptorelated informations
U
اطلاعات مربوط به مکاتبات رمزی
to crack a code
U
رمزی
[گاوصندوق یا رایانه]
را شکندن
communication network
U
شبکه ارتباط و مخابرات
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
strangle
U
در مخابرات یعنی دستگاه
signal operation instruction
U
دستور کار مخابرات
communication and electronics
U
رسته مخابرات و الکترونیک
master station
U
پست اصلی مخابرات
communication chief
U
رئیس مخابرات یکان
standing operating procedures
U
روش جاری مخابرات
panel
U
پرده شبکه مخابرات
cordless telephone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
U
تلفن بی سیم
[مخابرات]
intercepts
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepting
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercepted
U
نفوذکردن در شبکه مخابرات
area signal center
U
مرکز مخابرات منطقه
helio
U
ایینه ویژه مخابرات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com