English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overhear U از فاصله دور شنیدن
overheard U از فاصله دور شنیدن
overhearing U از فاصله دور شنیدن
overhears U از فاصله دور شنیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
listen U شنیدن
listening U شنیدن
listen U شنیدن
at hearing it U از شنیدن ان
listened U شنیدن
hear U شنیدن
hear U شنیدن
hears U شنیدن
listens U شنیدن
mishear U عوضی شنیدن
misheard U عوضی شنیدن
turn a deaf ear to <idiom> U ممانعت از شنیدن
mishearing U عوضی شنیدن
mishears U عوضی شنیدن
rehear U دوباره شنیدن
audible U قابل شنیدن
he was pleased to hear it U از شنیدن ان خوشنودشد
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
to smell something burning U بوی سوخته شنیدن
inaudible U غیر قابل شنیدن
To have a nice chit - chat. To exchange banters and repartees. U گل گفتن وگه شنیدن
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
bleep U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeped U صدای اخطار قابل شنیدن
bleeping U صدای اخطار قابل شنیدن
audible U آنچه قابل شنیدن است
bleeps U صدای اخطار قابل شنیدن
beeped U صدای اخطار قابل شنیدن
beep U صدای اخطار قابل شنیدن
to meet with a repulse U پذیرفته نشدن پاسخ رد شنیدن
to gain any ones ear U کسیرا اماده شنیدن حرفی
beeping U صدای اخطار قابل شنیدن
beeps U صدای اخطار قابل شنیدن
Hear it on the grapevine <idiom> U [شنیدن شایعه در مورد شخصی یا چیزی]
In at one ear and out at the other . <proverb> U از یک گوش شنیدن و از یکى دیگر بدر کردن .
audio U مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
drown out <idiom> U سروصدای زیاد براه انداختن وقادر به شنیدن نبودن
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
flash to bang time U زمان بین دیدن برق دهانه توپ تا شنیدن صدای انفجارگلوله
bell character U کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
spacing U فاصله
interregna U فاصله
interregnum U فاصله
interregnums U فاصله
equidistant U هم فاصله
gaps U فاصله
ranged U فاصله
ranges U فاصله
gap U فاصله
blank character U فاصله
interval U فاصله
hiatus U فاصله
lengths U فاصله
range U فاصله
diastema U فاصله
en dash U خط فاصله ان
em dash U خط فاصله ام
discontinuance U فاصله
length U فاصله
blank U فاصله
space U جا فاصله
head space U فاصله سر
clearance U فاصله
spaces U جا فاصله
intermezzo U فاصله
tele U فاصله
intermittence U فاصله
spaces U فاصله
per saltum U بی فاصله
single space U تک فاصله تو هم
distance U فاصله
blankest U فاصله
space bar U فاصله زن
space U فاصله
unremittingly U بی فاصله
distances U فاصله
time lag U فاصله زمانی
angular distance U فاصله زاویهای
blank character U دخشه فاصله
mode interval U فاصله نما
magnet gap U فاصله هوایی
line spacing U فاصله خطوط
telemeter U فاصله سنج
terraces spacing U فاصله تراسها
center distance U فاصله مرکزی
time interval U فاصله زمانی
line to line spacing U فاصله سطور
known distance U فاصله معلوم
interstice U ترک فاصله
sight distance U فاصله دید
spacing U فاصله گذاری
gulfs U فاصله زدوری
gulf U فاصله زدوری
signal distance U فاصله علامتی
social distance U فاصله اجتماعی
soft carriage return U خط فاصله خالی
space bar U فاصله گذار
space condition U شرط فاصله
time out U وقفه فاصله
shouting distance U فاصله صدا رس
shim U فاصله پرکن
subinterval U فاصله فرعی
piston clearnce U فاصله پیستون
stadimeter U فاصله یاب
polar distance U فاصله قطبی
spacing bias U پیشقدر فاصله
range meter U فاصله سنج
respite _ U فاصله استراحت
safe distance U فاصله بی خطر
space condition U حالت فاصله
spacing U فاصله بندی
time lags U فاصله زمانی
center distance U فاصله ازمرکز
frequency distance U فاصله فرکانس
haul distance U فاصله حمل
head space U فاصله سر تیربار
tritone U فاصله سه اهنگ
ignition gap U فاصله جرقه
ignition spark gap U فاصله جرقه
infighting U نبرد در فاصله کم
input gap U فاصله اولیه
dutter U فاصله ستونها
white space U فاصله سفید
distance meter U فاصله سنج
hard space U فاصله واصل
tritone U فاصله سه گام
frequency spacing U فاصله فرکانس
focal length U فاصله کانونی
vertical interval U فاصله عمودی
fiducial interval U فاصله اطمینان
f. distance or length U فاصله کانونی
unspaced practice U تمرین بی فاصله
unit distance U با فاصله واحد
track pitch U فاصله شیار
diatessaron U فاصله یک چهارم
coherence distance U فاصله همدوسی
normal interval U فاصله معمولی صف
code distance U فاصله رمز
focal distance U فاصله کانونی
close range U فاصله نزدیک
light gap U فاصله نور
light gap U فاصله روشنایی
line spacing U فاصله سطرها
line spacing U فاصله سطر
confidence interval U فاصله اطمینان
confidence interval U فاصله اعتماد
interspace U فاصله مدت
deflationary gap U فاصله تنزلی
interval confidence U فاصله اطمینان
intervalometer U فاصله سنج
tooth gap U فاصله دندانه
dead rise U فاصله مرده
keyspace U فاصله کلیدی
lattice spacing U فاصله شبکه
class interval U فاصله طبقه
river U فاصله سفید
span U فاصله معین
space U جا فاصله مدت
space U فاصله گذاشتن
time period U فاصله زمان
intermission U فاصله عود
spanned U فاصله معین
intermissions U فاصله عود
distant U فاصله دار
spanning U فاصله معین
clearance U فاصله باز
lapsing U فاصله زمانی
space U فاصله مدت
rivers U فاصله سفید
interval U فاصله زمانی
interval U فاصله تاکتیکی
period U فاصله زمان
period/stretch/lapse of time U فاصله زمان
removed U فاصله خانوادگی
lapse U فاصله زمانی
lapses U فاصله زمانی
spaces U فاصله مدت
spaces U جا فاصله مدت
spaces U فاصله گذاشتن
vacation U فاصله دو اجلاس
spans U فاصله معین
elongation U فاصله زاویهای
focused U فاصله کانونی
focussed U فاصله کانونی
vacations U فاصله دو اجلاس
interrupted U فاصله دار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com