English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
meritoriously U از روی شایستگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
decency U شایستگی محجوبیت
abilities U شایستگی
ability U شایستگی
qualification U شایستگی
competence U شایستگی
eligibility U شایستگی
eligibility U شایستگی برای انتخاب
aptitude U شایستگی لیاقت
aptitudes U شایستگی لیاقت
honourable mention U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
honourable mentions U امتیاز یانشان شایستگی که بکسانی داده میشود که شایسته جایزنبوده اند
efficiency U کارایی وسیله یا نفر شایستگی
acceptability U شایستگی
deserve U سزاوار بودن شایستگی داشتن
deserves U سزاوار بودن شایستگی داشتن
qualifies U شایستگی پیدا کردن
qualify U شایستگی پیدا کردن
merit U شایستگی
merited U شایستگی
meriting U شایستگی
merits U شایستگی
abler U : توانابودن شایستگی داشتن
ablest U : توانابودن شایستگی داشتن
desert U شایستگی
deserting U شایستگی
deserts U شایستگی
aptitude test U ازمون شایستگی
aptitude tests U ازمون شایستگی
adaptability U شایستگی
proficiency U شایستگی
suitability U مناسبت شایستگی
fitness U صلاحیت شایستگی
adequacy U شایستگی
sufficiency U شایستگی
befitting U شایستگی
adorability U شایستگی ستایش
adorableness U شایستگی ستایش
aptitude area U حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
aptness U شایستگی
blameworthiness U شایستگی سرزنش
certificate of achievement U مدرک تصدیق شایستگی
certificate of capacity U مدرک شایستگی
combat proficiency U شایستگی رزمی
competency U شایستگی
decorousness U شایستگی
seemliness U شایستگی
deservingness U شایستگی
habilitate U ملبس شایستگی داشتن
handsomeness U زیبائی شایستگی
he has much merit U بسیار شایستگی دارد
he is i. to do that U شایستگی یا کفایت کردن ان کار راندارد
indign U فاقد شایستگی خشمگین کردن
meetness U شایستگی مناسبت
merit rating U درجه بندی شایستگی
merit system U نظام شایستگی نگر
meritoriousness U شایستگی
pertinence U موقعیت شایستگی
pertinence or nency U شایستگی
pertinency U موقعیت شایستگی
picturesqueness U شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
praiseworthiness U شایستگی
printability U شایستگی برای چاپ
sufficienty U شایستگی
worthiness U شایستگی
I can see an innate ability in that follow . دراو مایه و شایستگی می بینم
able U شایستگی داشتن
competence U شایستگی
expertise U شایستگی
qualification U شایستگی
credential U شایستگی
skill U شایستگی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com