Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gleefully
U
از روی شادی و خوشحالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
happily
U
خوشحالی
gladness
U
خوشحالی
fortunately
<adv.>
U
با خوشحالی
happily
<adv.>
U
با خوشحالی
joyfully
<adv.>
U
با خوشحالی
joyfulness
U
خوشحالی
jocosity
U
خوشحالی
glee
U
خوشحالی
gaily
U
با خوشحالی
mirth
U
خوشحالی
happiness
U
خوشحالی
happily
<adv.>
U
از روی خوشحالی
joys
U
خوشحالی کردن
euphoria
U
خوشحالی رضایت
fool's paradise
U
خوشحالی موهوم
joyfully
U
ازروی خوشحالی
joy
U
خوشحالی کردن
whoopee
U
فریاد خوشحالی
fortunately
<adv.>
U
از روی خوشحالی
hollered
U
فریاد خوشحالی
holler
U
فریاد خوشحالی
hollering
U
فریاد خوشحالی
joyfully
<adv.>
U
از روی خوشحالی
hollers
U
فریاد خوشحالی
gayly
U
با خوشحالی ز باسرور و نشاط
fleshment
U
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
to look forward to something
U
با خوشحالی منتظر چیزی شدن
stars in one's eyes
<idiom>
U
برق زدن چشمها از خوشحالی
to be on top of the world
U
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
to feel on top of the world
U
تو آسمون ها بودن
[نشان دهنده خوشحالی]
put up a good front
<idiom>
U
وانمودبه خوشحالی ،تظاهر به خوشحال بودن
joyless
U
بی شادی
gala
U
شادی
galas
U
شادی
airiness
U
شادی
curvet
U
شادی
exultation
U
شادی
joyance
U
شادی
revelery
U
شادی
pleasance
U
شادی
jubilation
U
شادی
joys
U
شادی
caper
U
شادی
capered
U
شادی
capers
U
شادی
joy
U
شادی
rejoicing
U
شادی
gaiety
U
شادی
glee
U
شادی
rejoicings
U
شادی
red letter
U
مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
joie de vivre
U
زیست شادی
high jinks
U
سروصدا و شادی
jubilees
U
روز شادی
acclamation
U
تحسین و شادی
reveled
U
شادی کردن
jubilate
U
فریاد شادی
reveling
U
شادی کردن
revelled
U
شادی کردن
revelling
U
شادی کردن
f.mirth
U
شادی جشن
revels
U
شادی کردن
joyously
U
از روی شادی
mirth
U
نشاط شادی
fool's paradise
U
شادی احمقانه
exultance
U
وجد و شادی
banzai
U
هلهله شادی
happiness
U
شادی خوشنودی
revel
U
شادی کردن
joys
U
شادی کردن
breezy
U
شادی بخش
effervescence
U
طراوت و شادی
plaudit
U
هلهله شادی
mirthfulness
U
شادی ونشاط
merriment
U
ابراز شادی
cock-a-hoop
U
شادی کنان
joy
U
شادی کردن
jubilee
U
روز شادی
exulted
U
شادی کردن وجدکردن
carnivals
U
کاروان شادی جشن
ovation
U
شادی وسرور عمومی
ovations
U
شادی وسرور عمومی
elation
U
ترفیع سرفرازی شادی
exults
U
شادی کردن وجدکردن
exulting
U
شادی کردن وجدکردن
exult
U
شادی کردن وجدکردن
carnival
U
کاروان شادی جشن
To be in raptures . To be overjoyed .
U
غرق در شادی بودن
with rejoicings and embraces
U
با شادی و فریاد هورا
tragicomedy
U
دارای حزن و شادی
they returned in triumph
U
شادی کنان برگشتند
tragicomedies
U
دارای حزن و شادی
capers
U
از روی شادی جست وخیزکردن
capered
U
از روی شادی جست وخیزکردن
caper
U
از روی شادی جست وخیزکردن
to be psyched for somebody
[American E]
U
در شادی کسی سهیم شدن
He was transported with joy.
U
از شادی درپوست نمی گنجید
to be pleased for somebody
U
در شادی کسی سهیم شدن
to be glad for somebody's sake
U
در شادی کسی سهیم شدن
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
whoopla
U
عیاشی و شادی پر سرو صدا
jobilate
U
شادی کردن از خوشی فریاد زدن
gee whiz
<idiom>
U
بافریاد شادی خود رانشان دادن
She was transported with joy .
U
شادی تمام وجودش را فرا گرفت
fly in the ointment
<idiom>
U
یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
inequality operator
U
نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
kirmess
U
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
good riddance to bad rubbish
<idiom>
U
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
mardi gras
U
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
U
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
Sophrosyne
U
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
rejoicingly
U
شادی کنان وجد کنان
rejoice
U
شادی کردن وجد کردن
rejoiced
U
شادی کردن وجد کردن
rejoices
U
شادی کردن وجد کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com