English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
micr U سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
average strength U استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
statistical tests U ازمونهای اماری
speed tests U ازمونهای سرعت
situational tests U ازمونهای موقعیتی
criterion refernced tests U ازمونهای ملاکی
projective tests U ازمونهای فرافکن
employment tests U ازمونهای استخدامی
parallel tests U ازمونهای همتا
norm referenced tests U ازمونهای هنجاری
trade tests U ازمونهای شغلی
infant tests U ازمونهای نوباوگان
individual tests U ازمونهای انفرادی
creativity tests U ازمونهای افرینندگی
pictorial tests U ازمونهای تصویری
timed tests U ازمونهای زمان دار
custom made tests U ازمونهای کار- ویژه
culture bound tests U ازمونهای فرهنگ- بسته
terman merrill tests U ازمونهای ترمن- مریل
prognostic tests U ازمونهای پیش اگهی
dotting test U ازمونهای نقطه زنی
placement tests U ازمونهای تعیین شغل
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
goldstein scheerer tests U ازمونهای گلدشتاین- شیرر
culture free tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
culture fair tests U ازمونهای فرهنگ- نابسته
screening tests U ازمونهای سرند کردن
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
recognition U 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
will temprament tests U ازمونهای اراده- خلق وخوی
iowa tests of basic skills U ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
california tests of mental maturity U ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
pintner patterson scale of U Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
identification U تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe U سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
endowments U استعداد
amplitude U استعداد
potentiality U استعداد
talents U استعداد
potentialities U استعداد
brilliance U استعداد
endowment U استعداد
susceptibility U استعداد
genius U استعداد
property U استعداد
unintelligent U بی استعداد
capability U استعداد
ingenuity U استعداد
gifted U با استعداد
parted U با استعداد
aptitude U استعداد
geniuses U استعداد
capacities U استعداد
talent U استعداد
talented U استعداد
turns U استعداد
capacity U استعداد
aptitudes U استعداد
turn U استعداد
aptness U استعداد
simpleminded U کم استعداد
liability to disease U استعداد
gormless U کم استعداد
predispostion U استعداد
inapt U بی استعداد
ungifted U بی استعداد
talentless U بی استعداد
susceptivity U استعداد
verve U استعداد
cabiler U استعداد
war strenght U استعداد جنگی
capacity U استعداد مقام
capacities U استعداد مقام
child prodigy U بچهبا استعداد
capability U استعداد پیشرفت
liability U بدهکاری استعداد
liabilities U بدهکاری استعداد
tendency U توجه استعداد
clever U باهوش با استعداد
cleverer U باهوش با استعداد
cleverest U باهوش با استعداد
art U استعداد استادی
tendencies U توجه استعداد
strength U استعداد رزمی
strengths U استعداد رزمی
arts U استعداد استادی
sconce U جمجمه استعداد
artistry U استعداد هنرپیشگی
flair U استعداد خصیصه
division slice U استعداد لشگری
command strength U استعداد یکان
caliber U گنجایش استعداد
cleverness U هوشیاری استعداد
indisposition U عدم استعداد
indispositions U عدم استعداد
shifts U نوبتی استعداد
authorized strength U استعداد مجاز
artistic aptitude U استعداد هنری
academic aptitude U استعداد تحصیلی
aptitude tests U ازمون استعداد
aptitude test U ازمون استعداد
end strength U استعداد نهایی
risible faculty U استعداد خنده
resistibility U استعداد مقاومت
reproductivity U استعداد هم اوری
capacities U گنجایش استعداد
reproductivity U استعداد تولید
palooka U بوکسور بی استعداد
capacity U گنجایش استعداد
occupational aptitude U استعداد شغلی
mechanical aptitude U استعداد فنی
indisposedness U عدم استعداد
imitativeness U استعداد تقلید
frost susceptibility U استعداد یخزدگی
scholastic aptitude U استعداد تحصیلی
shifted U نوبتی استعداد
capable U با استعداد صلاحیتدار
shift U نوبتی استعداد
accountable strength استعداد قابل توجه
potentialize U دارای استعداد کردن
natural U مسلم استعداد ذاتی
allotropy U استعداد تغییر و تبدیل
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
habiliment U جامه استعداد فکری
accountable strength U استعداد قابل محاسبه
flatlander U موج سوار کم استعداد
able با استعداد صلاحیت دار
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
effective strength U استعداد رزمی موثر
talent for musics U استعداد یا ذوق موسیقی
the talnet of the country U مردم با استعداد کشور
scholastic aptitude test U ازمون استعداد تحصیلی
fabllibility U استعداد خطا کردن
potentially U با داشتن استعداد نهانی
versatile U دارای استعداد و ذوق
vocational aptitude test U ازمون استعداد شغلی
gifts U دارای استعداد کردن
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
peak strenght U حداکثر استعداد مجاز
gifts U استعداد پیشکش کردن
gift U دارای استعداد کردن
level of strength U میزان استعداد رزمی
gift U استعداد پیشکش کردن
attack size U استعداد وسایل درگیر در تک
knack U صدای شلاق استعداد
gifted U موید شخص با استعداد
naturals U مسلم استعداد ذاتی
level of strength U سطح استعداد رزمی
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
potentialities U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
Iranians have a gift of tongues. U ایرانیها استعداد زبان دارند
strengths U قدرت رزمی استعداد نفری
potentiality U عاملیت بالفعل استعداد نهانی
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
strength U قدرت رزمی استعداد نفری
rhymester U شاعربی استعداد وکم مایه
edacity U استعداد خوردن شکم پرستی
means end capacity U استعداد درک وسیله- هدف
self rating U تعیین میزان استعداد خود
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
peace time establishment U جدول استعداد مجاز زمان صلح
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb U استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
minnesota clerical aptitude test U ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s U نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
it is insusceptible of change U اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
denotation U تشخیص
assessments U تشخیص
diagnosis U تشخیص
contradistinction U تشخیص
diagnostic U تشخیص
In my judgement. As I see it. U به تشخیص من
indistinctively U بی تشخیص
specification U تشخیص
percipience U حس تشخیص
assessment U تشخیص
discretion U تشخیص
discernment U تشخیص
distinction U تشخیص
distinctions U تشخیص
diagnoses U تشخیص
diagnostics U تشخیص ها
assessing U تشخیص دادن
espies U تشخیص دادن
espy U تشخیص دادن
differential U تشخیص دهنده
diagnosis U تشخیص عیب
discern U تشخیص دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com