English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
concentricity test U ازمایش حرکت دورانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
concentricity U حرکت دورانی
concentric running U حرکت دورانی
turning movement U حرکت دورانی
evolution U چرخش حرکت دورانی
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
fast cruise U ازمایش حرکت سریع ناو
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
mawashi U دورانی
dollyo U دورانی
rotary U دورانی
vertiginous U دورانی
out flanking U دورانی
encirclement U احاطه دورانی
rotary switch U کلید دورانی
mawashi geri U ضربه دورانی پا
diode lamp U دیود دورانی
cyclical unemployment U بیکاری دورانی
rotational inertia U لختی دورانی
cyclical budget U بودجه دورانی
cyclic pitch U گام دورانی
circular frequency U تکرار دورانی
revolving U گردنده دورانی
dollyo chagi U ضربه دورانی پا
rotation inertia U لختی دورانی
centrifugal pump U پمپ دورانی
rotational U چرخشی دورانی
rotary pump U پمپ دورانی
revolutions U سرعت دورانی
rotary drilling U حفاری دورانی
eyre U گردش دورانی
rotation flow U شارش دورانی
turning movement U احاطه دورانی
revolution U سرعت دورانی
turbo compressor U کمپرسور دورانی
moom dolly chagi U ضربه پا به عکس دورانی
kwon toul chigi U ضربه مشت دورانی
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
gyratory breaker U سنگ شکن دورانی
moom dollyo bandea dollyo chagi U ضربه پا برعکس دورانی
circular flow of income U گردش دورانی درامد
cyclic pitch control U کنترل گام دورانی
gyratory crusher U سنگ شکن دورانی
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
semi spinner U پرتاب دورانی گوی بولینگ
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycled U :بصورت دورانی فاهر شدن
semi roller U پرتاب دورانی گوی بولینگ
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
blast hole drill U مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
experimented U ازمایش
assays U ازمایش
assay U ازمایش
examen U ازمایش
g U ازمایش
testing U ازمایش
experiments U ازمایش
experiment U ازمایش
experimenting U ازمایش
tests U ازمایش
shyer U ازمایش
shyest U ازمایش
shying U ازمایش
trial U ازمایش
checking U ازمایش
trials U ازمایش
shy U ازمایش
vetting U ازمایش
tested U ازمایش
screening U ازمایش
shied U ازمایش
shies U ازمایش
experimentation U ازمایش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
temptations U ازمایش امتحان
drop test U ازمایش سقوطی
tensile test U ازمایش کشش
retrial U ازمایش مجدد
drop test U ازمایش ضربهای
cup test U ازمایش قاشقی
retrials U ازمایش مجدد
drift test U ازمایش رانش
doubling test U ازمایش تا شویی
gauged U ازمایش کردن
gauge U ازمایش کردن
test bay U حوزه ازمایش
approve U ازمایش کردن
cupping test U ازمایش فنجانی
test bay U میدان ازمایش
approves U ازمایش کردن
test bar U میله ازمایش
experience U تجربه ازمایش
experiences U تجربه ازمایش
experiencing U تجربه ازمایش
division check U ازمایش تقسیم
gauges U ازمایش کردن
test announcement U نتیجه ازمایش
deep drawing test U ازمایش کاسگری
crippling test U ازمایش لهیدگی
tensile test U ازمایش کششی
final test U ازمایش نهائی
flattening test U ازمایش توزیعی
tally plate U برچسب ازمایش
examines U ازمایش کردن
gage U ازمایش کردن
probation U ازمایش امتحان
examined U ازمایش کردن
examine U ازمایش کردن
system testing U ازمایش سیستم
try U سنجیدن ازمایش
tries U سنجیدن ازمایش
weathring test U ازمایش فرسایش
fatigue test U ازمایش خستگی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
explosion proof U ازمایش- انفجار
teasthole U گمانه ازمایش
temptation U ازمایش امتحان
examinations U امتحان ازمایش
assays U ازمایش سنجش
examination U امتحان ازمایش
examining U ازمایش کردن
turing's test U ازمایش تورینگ
assay U ازمایش سنجش
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
evaluation score U نمره ازمایش
examination of the soil U ازمایش خاک
experimental design U طرح ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com