English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cheapen U ازقیمت کاستن
cheapened U ازقیمت کاستن
cheapening U ازقیمت کاستن
cheapens U ازقیمت کاستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dutch auction U حراجی که ازقیمت بالا شروع میشود
decelerating U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate U از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
disquantity U کاستن
abates U کاستن
abated U کاستن
abate U کاستن
lessens U کاستن
lessening U کاستن
lessened U کاستن
extenuatextent U کاستن
pull down U کاستن
subrtraction U کاستن
lessen U کاستن
to cut down U کاستن از
to fine down U کاستن
to tone down U کاستن
abating U کاستن
pare U کاستن
discounts U کاستن
discounting U کاستن
discounted U کاستن
discount U کاستن
rebates U کاستن
rebate U کاستن
lowers U کاستن از
lowering U کاستن از
lowered U کاستن از
draw off U کاستن
pares U کاستن
pared U کاستن
lower U کاستن از
subtracts U کاستن
lighten U کاستن
decrease U کاستن
reduces U کاستن
decreased U کاستن
decreases U کاستن
detracts U کاستن
detracting U کاستن
detracted U کاستن
detract U کاستن
reduce U کاستن
reducing U کاستن
subtracting U کاستن
subtract U کاستن
subtracted U کاستن
lightens U کاستن
lightening U کاستن
lightened U کاستن
abirritate U ازحساسیت کاستن
softens U خوابانیدن کاستن
decrement U کاستن پلهای
disvalue U ازارزش کاستن
decompress U ازفشارهوا کاستن
softened U خوابانیدن کاستن
to currail expensee U از هزینه کاستن
soften U خوابانیدن کاستن
diminishable U قابل کاستن
damping U کاستن ازنوسانات دستگاه
back off U کاستن سرعت در سر پیچ
pull up U کاستن سرعت اسب
disaffect U از علاقه و محبت کاستن
unweight U کاستن فشار اسکی
allaying U از شدت چیزی کاستن
allay U از شدت چیزی کاستن
extenuate U تخفیف دادن کاستن از
live load reduction U کاستن از بار زنده
declined U تنزل کردن کاستن
allayed U از شدت چیزی کاستن
shortens U مختصر کردن کاستن
qualifies U ازبدی چیزی کاستن
declining U تنزل کردن کاستن
declines U تنزل کردن کاستن
allays U از شدت چیزی کاستن
shortened U مختصر کردن کاستن
shorten U مختصر کردن کاستن
decline U تنزل کردن کاستن
qualify U ازبدی چیزی کاستن
slowdowns U کاستن سرعت یا میزان چیزی
to take something off and pric U اندکی از بهای چیزی کاستن
devaluing U از ارزش وشخصیت کسی کاستن
defuse U خنثی کردن از وخامت کاستن
defused U خنثی کردن از وخامت کاستن
defusing U خنثی کردن از وخامت کاستن
slowdown U کاستن سرعت یا میزان چیزی
defuses U خنثی کردن از وخامت کاستن
devalued U از ارزش وشخصیت کسی کاستن
dispraise U از بهای چیزی کاستن کم گرفتن
decrement U میزان کاهش کاستن پلهای
devalue U از ارزش وشخصیت کسی کاستن
devaluate U از ارزش وشخصیت کسی کاستن
compensator U وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
devalues U از ارزش وشخصیت کسی کاستن
derogate U کاستن عمل موهن انجام دادن
shut off U کاستن سرعت پیش از رسیدن به پیچ
kill spring U فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
stall U برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
stalling U برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
i am afriad U برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
webbing U نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
carburator restricter plate U صفحه فلزی روی کاربوراتوربرای کاستن هوای ورودی دراتومبیل
in off U به کیسه انداختن گوی بیلیاردکه باعث کاستن امتیاز میشود
pull the pace U جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
heavy and light system U روش کاستن وزن با اغاز باوزنه سنگین و ادامه با وزنههای سبکتر
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
shave down U کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
dimples U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimple U هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
pinches U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch U محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com