English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To adobt a reconciliatory attitude. U ازدر آشتی درآمدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bury the hatchet <idiom> U آشتی کردن
non-violence U آشتی گری
disarming U آشتی انگیز
uncoils U از حالت چنبرهزدگی درآمدن
uncoiling U از حالت چنبرهزدگی درآمدن
uncoiled U از حالت چنبرهزدگی درآمدن
uncoil U از حالت چنبرهزدگی درآمدن
to hold out the olive branch <idiom> [پیشنهاد آشتی کردن]
To try to effect a reconciliation . between two people . U میانه دونفرراگرفتن ( آشتی دادن )
do in <idiom> U خسته شدن ،از پای درآمدن
To bring about a reconciliation. U آشتی دادن ( برقرار کردن )
To make advance [overtures] منت کشیدن [برای آشتی]
The two parties seem irreoncilable. U طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
done for <idiom> U ویران کردن ،به حالت نزار درآمدن
to recover from something U به حالت اول درآمدن [مثال از بحرانی]
To swindle (fleece) someone . U سر بسر شدن ( مساوی درآمدن ؟ نه سود ونه زیان )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com