Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Stop your little games (tricks).
U
ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recording of games
U
ثبت بازیها
game theory
U
نظریه بازیها
two person zero sum game
U
در تئوری بازیها
citcuit
U
اتحادیه بازیها
polygraphs
U
رونوشت بردار نسخه بردار
polygraph
U
رونوشت بردار نسخه بردار
payoff matrix
U
ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
two person game
U
بازی دو نفره در تئوری بازیها
pure strategy
U
استراتژی مطلق در تئوری بازیها
zero sum game
U
بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
later on
U
ازاین پس
from this time forth
U
ازاین پس
hence it is
U
ازاین
from this time forward
U
ازاین پس
in a. to this
U
گذشته ازاین
to this effect
U
ازاین قرار
hereinbelow
U
ازاین پایین تر
on the score of neglect
U
ازاین حیث
owing to this
U
ازاین سبب
For this reason . In this respect.
U
ازاین جهت
over and above
U
گذشته ازاین
from this time forth
U
ازاین ببعد
from this time forward
U
ازاین ببعد
From now on. Henceforth.
U
از حالابه بعد (ازاین پس)
this wayŠplease
U
ازاین راه بفرمایید
f. this path
U
ازاین راه برو
across
U
ازاین سو بان سو درمیان
superlunar
U
بیرون ازاین جهان
oscillates
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
to an overthwart
U
بطور متقاطع ازاین سو بان سو
at an overthwart
U
بطور متقاطع ازاین سو بان سو
as follows
U
بشرح ذیل ازاین قرار
oscillated
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
oscillate
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
on the score of neglect
U
بعنوان غفلت ازاین بابت
erenow
U
پیش ازاین تااین تاریخ
he passed hence
U
ازاین جهان رخت بربست
since that time. thereafter.
U
ازآن زمان به بعد (ازاین پس )
is he a the wiser for it
U
ایا ازاین بابت عاقل تراست
It goes against the grain to pay these sums (that kind of money).
U
من که زورم می آید ازاین پولها بدهم
The borrower is absolutely free to use the amount.
U
وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
meerschaum
U
هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
ethnography
U
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
equivocatory
U
اب بردار
dope vector
U
بردار
arrow
U
بردار
resultant
U
بردار
arrows
U
بردار
vector
U
بردار
vectors
U
بردار
light vector
U
بردار نور
weight lifter
U
وزنه بردار
liner velocity
U
بردار سرعت
wave vector
U
بردار موج
magnetic vector
U
بردار مغناطیسی
lifter
U
وزنه بردار
subsumption
U
فرمان بردار
lift vector
U
بردار برا
land surveyor
U
نقشه بردار
postponement
U
فرمان بردار
submission
U
فرمان بردار
hypotaxis
U
فرمان بردار
suborder
U
فرمان بردار
subordination
U
فرمان بردار
interrupt vector
U
بردار وقفه
voltage vector
U
بردار ولتاژ
mouldable
U
قالب بردار
poynting's vector
U
بردار پوینتینگ
tollable
U
باج بردار
radius vector
U
بردار شعاعی
ratable
U
نرخ بردار
rateable
U
نرخ بردار
stainable
U
زنگ بردار
state vector
U
بردار حلات
state vector
U
بردار وضعیت
topographer
U
نقشه بردار
patchable
U
وصله بردار
normal vector
U
بردار عمود
normal vector
U
بردار قائم
numerale
U
شماره بردار
polar vector
U
بردار قطبی
vectorial
U
حامل بردار
treatable
U
تعلیم بردار
treader
U
گام بردار
participable
U
شرکت بردار
state vector
U
بردار حالت
ascribes
U
رونویس بردار
surveyors
U
نقشه بردار
ascribe
U
رونویس بردار
axial vector
U
بردار محوری
bilable
U
ضمانت بردار
burgers vector
U
بردار برگرز
swindler
U
کلاه بردار
forces
U
بردار نیرو
force
U
بردار نیرو
code vector
U
بردار رمز
ascribing
U
رونویس بردار
sampler
U
نمونه بردار
forcing
U
بردار نیرو
vector
U
حامل بردار
vectors
U
حامل بردار
fraudulent
U
کلاه بردار
curl
U
حلقه بردار
curled
U
حلقه بردار
curls
U
حلقه بردار
surveyor
U
نقشه بردار
ascribed
U
رونویس بردار
benefic
U
بهره بردار
samplers
U
نمونه بردار
exponible
U
توضیح بردار
photographers
U
عکس بردار
dutiable
U
گمرک بردار
active
U
تنزل بردار
field vector
U
بردار میدان
finable
U
جریمه بردار
taxable
U
مالیات بردار
flux of a vector
U
شاره بردار
forfoitable
U
جریمه بردار
components
U
مولفه بردار
photographer
U
عکس بردار
discountable
U
تخفیف بردار
swindlers
U
کلاه بردار
circulation of a vector
U
چرخه بردار
cross bearer
U
صلیب بردار
crucifer
U
صلیب بردار
customable
U
گمرک بردار
damageable
U
غرامت بردار
disciplinable
U
نظم بردار
velocity
U
بردار سرعت
harvestman
U
خرمن بردار
velocities
U
بردار سرعت
component
U
مولفه بردار
y axis
U
بردار عمودی گراف
Euclidean vector
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
Leave her alone. Stop bothering her.
U
دست از سر دخترک بردار
It cannot be trifled with . It is no joking matter.
U
شوخی بردار نیست
Come off it !Get along-with you.
U
بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
basis vector
U
بردار پایه
[ریاضی]
velocity
U
بردار سرعت
[فیزیک]
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
Pick, what you like
[want]
!
U
هر کدام را می خواهی بردار!
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
core barrel
U
لوله نمونه بردار
magnetic field vector
U
بردار میدان مغناطیسی
docile
U
تعلیم بردار مطیع
magnetic vector potential
U
پتانسیل بردار مغناطیسی
vector psychology
U
روانشناسی بردار نگر
vector graphics display
U
بردار نمایش گرافیکی
vector data aggregate
U
بردار اطلاعات مجتمع
freestone
U
سنگ تراش بردار
rodman
U
کمک نقشه بردار
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
cracky
U
ترک بردار زودشکن
core drill
U
مته نمونه بردار
he was proof against harm
U
اسیب بردار نبود
dope vector
U
بردار خصیصه نما
beneficiary
U
بهره بردار ذیحق
X coordinate
U
مختصات بردار افقی
x axis
U
بردار افقی گراف
beneficiaries
U
بهره بردار ذیحق
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
z axis
U
بردار عمق در گراف سه بعدی
Take it as a souvenir!
U
این را به عنوان سوغاتی بردار!
indefensibly
U
چنانکه دفاع بردار نباشد
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
crooks
U
ادم قلابی کلاه بردار
crooking
U
ادم قلابی کلاه بردار
crook
U
ادم قلابی کلاه بردار
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
None of your tricks.
U
دست ازحقه بازی بردار
field book
U
دفترچه یادداشت نقشه بردار
Why dont you come off it!
U
چرا دست بردار نیستی !
pub
U
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pubs
U
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
across
U
ازاین طرف بان طرف
force displaced in parallel
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
Take a fresh sheet of paper.
U
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
X Y
U
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
included angle
U
زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
pay as you go principle
U
اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
If you don't feel like it, (you can) just stop.
U
اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
vortex line
U
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
xerographic printer
U
چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
interpretable
U
قابل تفسیر تفسیر بردار
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
cartesian coordinates
U
سیستم موقعیت که از دو بردار در جهت زاویه راست برای نمایش نقط های که با دو عدد امکان دهی شده است و موقعیت آن را میدهد تشکیل شده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com