English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to p for U ارزو یا اشتیاق چیزی راداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aspired U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspires U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspiring U ارزو کردن اشتیاق داشتن
aspire U ارزو کردن اشتیاق داشتن
endured U طاقت چیزی راداشتن
endure U طاقت چیزی راداشتن
endures U طاقت چیزی راداشتن
hunger for U اشتیاق به چیزی
forbidden fruits U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
forbidden fruit U چیزی که به واسطه ممنوع بودن انسان بدان ارزو میکند
rushing U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rushed U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
long for U اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
ideals U ارزو
wishing U ارزو
appetence or tency U ارزو
orexis U ارزو
ideal U ارزو
aspiration U اه ارزو
aspirations U اه ارزو
appetency U ارزو
appetence U ارزو
desideration U ارزو
one's heart'st d. U ارزو
will less U بی ارزو
object of d. U ارزو
wills U خواهش ارزو
appetites U اشتها ارزو
desiderate U ارزو کردن
craved U ارزو کردن
pantingly U ارزو کنان
wishes U ارزو خواهش
cravings U ارزو کردن
craves U ارزو کردن
appetite U اشتها ارزو
wishes U ارزو کردن
willed U خواهش ارزو
will U خواهش ارزو
optatively U بطور ارزو
yearns U ارزو کردن
yearned U ارزو کردن
yearn U ارزو کردن
crave U ارزو کردن
wish U ارزو خواهش
wished U ارزو خواهش
wish U ارزو کردن
wished U ارزو کردن
desire U میل ارزو
desires U ارزو کردن
desires U میل ارزو
desiring U ارزو کردن
desiring U میل ارزو
aspirer U ارزو کننده
aspire U ارزو داشتن
desire U ارزو کردن
aspires U ارزو داشتن
aspiring U ارزو داشتن
wisher U ارزو کننده
aspired U ارزو داشتن
ambition U ارزو جاه طلب بودن
ambitions U ارزو جاه طلب بودن
ideally U مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
the optative mood U صیغه تمنی یا ارزو یا دعا
i wish you would go U بجای ماضی استمراری در موردتمنی یا ارزو
raring U پر از اشتیاق
hunger U اشتیاق
enthusiasms U اشتیاق
enthusiasm U اشتیاق
wistfulness U اشتیاق
lackadaisical U بی اشتیاق
lukewarm U بی اشتیاق
anxiousness U اشتیاق
appetence U اشتیاق
appetency U اشتیاق
appetites U اشتیاق
hankerings U اشتیاق
hankering U اشتیاق
hungering U اشتیاق
hungered U اشتیاق
eagerness U اشتیاق
hungers U اشتیاق
longings U اشتیاق
avidity U اشتیاق
longing U اشتیاق
appetite U اشتیاق
aspirations U اشتیاق
aspiration U اشتیاق
long U :اشتیاق داشتن
longs U :اشتیاق داشتن
long- U :اشتیاق داشتن
craved U اشتیاق داشتن
heat U اشتیاق وهله
crave U اشتیاق داشتن
breathlessly U با نهایت اشتیاق
craves U اشتیاق داشتن
enthusiasm U وجدوسرور اشتیاق
longest U :اشتیاق داشتن
cravings U اشتیاق داشتن
hankers U اشتیاق داشتن
enthusiasms U وجدوسرور اشتیاق
longer U :اشتیاق داشتن
heats U اشتیاق وهله
longed U :اشتیاق داشتن
hanker U اشتیاق داشتن
to be thirsty U اشتیاق داشتن
snap up <idiom> U با اشتیاق گرفتن
hungering U اشتیاق داشتن
hunger U اشتیاق داشتن
anxiety U اشتیاق نگرانی
anxieties U اشتیاق نگرانی
thirst U اشتیاق داشتن
thirst U ارزومندی اشتیاق
hungered U اشتیاق داشتن
keenness U اشتیاق ارزومندی
desirability U درجه اشتیاق
hankered U اشتیاق داشتن
hungers U اشتیاق داشتن
set-tos U با اشتیاق شروع کردن
set-to U با اشتیاق شروع کردن
set to U با اشتیاق شروع کردن
to yearn to U بکسی اشتیاق داشتن
kleptomania U میل و اشتیاق به دزدی
to groan for anything U اشتیاق یا ارزوی چیزیراداشتن
forwardness U اشتیاق شتاب زدگی
solicitude U اشتیاق دقت زیاد
appetence or tency U اشتیاق خواهش طبیعی
yearns U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
yearned U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
yearn U اشتیاق داشتن مشتاق بودن
languishing U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languishes U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languish U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languished U باچشمان پر اشتیاق نگاه کردن
passion U اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
Hypergraphia U [حالتی رفتاری مشخص شده با اشتیاق شدید برای نوشتن]
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
hoping U انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped U انتظار داشتن ارزو داشتن
hope U انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes U انتظار داشتن ارزو داشتن
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
to regard somebody [something] as something U کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
extensions U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension U طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
fervour U حرارت شدید اشتیاق شدید
fervor U حرارت شدید اشتیاق شدید
changed U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
fence [around / between something] U نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
to give up [to waste] something U ول کردن چیزی [کنترل یا هدایت چیزی]
fence [around / between something] U حصار [دور چیزی] [بین چیزی]
see about (something) <idiom> U دنبال چیزی گشتن ،چیزی را چک کردن
change U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
changes U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
changing U استفاده از چیزی به جای چیزی دیگر
screw up <idiom> U زیروروکردن چیزی ،بهم زدن چیزی
to wish for something U ارزوی چیزی راکردن چیزی را خواستن
to portray somebody [something] U نمایش دادن کسی یا چیزی [رل کسی یا چیزی را بازی کردن] [کسی یا چیزی را مجسم کردن]
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com