Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
external reference
U
ارجاع خارجی
external reperence
U
ارجاع خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
positive externalities
U
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity
U
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
U
پول خارجی ارز خارجی
referral
U
ارجاع
referrals
U
ارجاع
cell reference
U
ارجاع سل
references
U
ارجاع
reference
U
ارجاع
wilson
U
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
cross-reference
U
ارجاع متقابل
call by reference
U
فراخوانی با ارجاع
cross-references
U
ارجاع متقابل
relative cell reference
U
ارجاع سل رابطهای
duty assignment
U
ارجاع شغل
cross reference
U
ارجاع متقابل
self reference
U
خود ارجاع
circular reference
U
ارجاع چرخشی
backward reference
U
ارجاع به عقب
dereference
U
پس ارجاع کردن
mixed cell refernce
U
ارجاع سل ترکیبی
relegating
U
ارجاع کردن
global reference
U
ارجاع سراسری
relegates
U
ارجاع کردن
relegated
U
ارجاع کردن
relegate
U
ارجاع کردن
forward reference
U
ارجاع به جلو
reference
U
ارجاع امر به داوری
recommitment
U
ارجاع بکمیسیون پارلمانی
cross reference table
U
جدول ارجاع متقابل
references
U
ارجاع امر به داوری
arbitrates
U
به داوری ارجاع کردن
arbitrated
U
به داوری ارجاع کردن
arbitrate
U
به داوری ارجاع کردن
arbitrating
U
به داوری ارجاع کردن
recommittal
U
ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommit
U
دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
submission
U
موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference
U
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
cross-reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecast
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross-references
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasting
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross reference
U
مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasts
U
ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
references
U
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
linkage
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages
U
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
reference
U
فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
procedendo
U
حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
explicit address
U
آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
referees
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing
U
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
assigns
U
ارجاع کردن تعیین کردن
assigning
U
ارجاع کردن تعیین کردن
assigned
U
ارجاع کردن تعیین کردن
assign
U
ارجاع کردن تعیین کردن
exosphere
U
خارجی
exoteric
U
خارجی
extraneous
U
خارجی
alien
U
خارجی
externals
U
خارجی
extern
U
خارجی
exotic
U
خارجی
international line
U
خط خارجی
exterior
U
خارجی
exteriors
U
خارجی
outer
U
خارجی
foreign
U
خارجی
outboard
U
خارجی
outward
U
خارجی
gringo
U
خارجی
gringos
U
خارجی
abextra
U
خارجی
oversea
U
خارجی
outsider
U
خارجی
extra
U
خارجی
exogenous
U
خارجی
extras
U
خارجی
extra-
U
خارجی
peripheral
U
خارجی
outside
U
خارجی
outsides
U
خارجی
outsiders
U
خارجی
external
U
خارجی
aliens
U
خارجی
externalization
U
خارجی کردن
external storage
U
حافظه خارجی
externalities
U
اثرات خارجی
foreign particle
U
جسم خارجی
landfall
U
بویه خارجی
extrinsic
U
بیرونی خارجی
concrete object
U
عین خارجی
exteroceptive
U
محرک خارجی
landfalls
U
بویه خارجی
external docuhentation
U
مستندات خارجی
impurity
U
اتم خارجی
external delay
U
تاخیر خارجی
foreign exchange
U
تعویض خارجی
external store
U
انباره خارجی
foreign exchange
U
پول خارجی
external label
U
برچسب خارجی
ectoparasite
U
انگل خارجی
imbody
U
صورت خارجی
external transaction
U
معاملات خارجی
foreign exchange
U
ارز خارجی
external thread
U
دنده خارجی
external interrupt
U
وقفه خارجی
external memory
U
حافظه خارجی
external menory
U
حافظه خارجی
external symbol
U
علامت خارجی
external force
U
نیروی خارجی
external variable
U
متغیر خارجی
external operation
U
عملیات خارجی
external cost
U
هزینه خارجی
foreign trade
U
تجارت خارجی
foreign law
U
حقوق خارجی
external load
U
بار خارجی
angle of emergence
U
زاویه خارجی
arris
U
زاویه خارجی
exterior varnish
U
لاک خارجی
external sort
U
جورکردن خارجی
exterior ballistics
U
بالیستیک خارجی
foreign aid
U
کمک خارجی
external security
U
امنیت خارجی
exosphere
U
قسمت خارجی جو
externalities
U
پی امدهای خارجی
foreign bill
U
برات خارجی
foreign currencies
U
پولهای خارجی
foreign deposit
U
سپرده خارجی
exterior varnish
U
جلای خارجی
external reference
U
مرجع خارجی
external armature
U
ارمیچر خارجی
alien enemy
U
دشمن خارجی
foreign trade
U
بازرگانی خارجی
foreign reserves
U
ذخائر خارجی
extrinsic factor
U
عامل خارجی
acrotic
U
بیرونی خارجی
actine
U
قسمت خارجی
foreign policy
U
سیاست خارجی
external control
U
کنترل خارجی
external storage
U
انباره خارجی
external command
U
فرمان خارجی
foreign loan
U
وام خارجی
external pressure
U
فشار خارجی
external combustion
U
احتراق خارجی
external circuit
U
مدار خارجی
external benefits
U
فواید خارجی
adventitious
U
خارجی الحاقی
foreign currency
U
ارز خارجی
apophysis
U
منحنی خارجی
facade
U
نمای خارجی
facades
U
نمای خارجی
fanades
U
نمای خارجی
incarnation
U
صورت خارجی
incarnations
U
صورت خارجی
renvoi
U
تبعیدشخص خارجی
load
U
بار خارجی
loads
U
بار خارجی
slough
U
پوسته خارجی
strangest
U
خارجی غریبه
strange
U
خارجی غریبه
apothesis
U
منحنی خارجی
externalize
U
خارجی کردن
apophyge
U
منحنی خارجی
externalized
U
خارجی کردن
externalizes
U
خارجی کردن
externalizing
U
خارجی کردن
externalises
U
خارجی کردن
facade
نمای خارجی
superior planets
U
سیارههای خارجی
superior conjunction
U
مقارنه خارجی
spillover effects
U
اثرات خارجی
externalised
U
خارجی کردن
spillover costs
U
هزینههای خارجی
externalising
U
خارجی کردن
spillover benefits
U
منافع خارجی
overseas trade
U
معاملات خارجی
overseas agent
U
نماینده خارجی
outwork
U
سنگر خارجی
outer fix
U
رمپ خارجی
immission
U
انتشار خارجی
foreign exchange
U
مبادله خارجی
outboard profile
U
نیمرخ خارجی
foreign national
U
ملیت خارجی
negative externalities
U
زیانهای خارجی
inflow of foreign funds
U
ورودسرمایههای خارجی
outer connection
U
اتصال خارجی
load curve
U
خم بار خارجی
outer planets
U
سیارات خارجی
outer wall
U
دیوار خارجی
outness
U
کیفیت خارجی
outward opening
U
دهانه خارجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com