Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high altitude
U
ارتفاع زیاد
superelevation
U
ارتفاع زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
alpine
U
واقع در ارتفاع زیاد
fly
U
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
altitude sickness
U
کسالت در اثر ارتفاع زیاد
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
high airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
high altitude
U
از ارتفاع زیاد
loft bombing
U
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
Other Matches
drop height
U
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud
U
گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude
U
ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude
U
ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height
U
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation
U
اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
absolute altimeter
U
ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude
U
ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude
U
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude
U
ارتفاع کم ارتفاع پست
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
low airburst
U
ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
exmeridian altitude
U
ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum
U
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
altitudes
U
ارتفاع
elevation
U
ارتفاع
contour lines
U
خط هم ارتفاع
apparent celestiallatitude
U
ارتفاع
low
U
کم ارتفاع کم
altitude
U
ارتفاع
low-rise
U
کم ارتفاع
elevations
U
ارتفاع
heights
U
ارتفاع
x height
U
ارتفاع x
low level
U
در ارتفاع کم
height
U
ارتفاع
depths
U
ارتفاع
depth
U
ارتفاع
apothem
U
ارتفاع
line height
U
ارتفاع خط
sawed off
U
کم ارتفاع
attack altitude
U
ارتفاع تک
low altitude
U
ارتفاع پایین
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
safe altitude
U
ارتفاع امن
cam throw
U
ارتفاع منحنی
cam throw
U
ارتفاع بادامک
altitude
U
ارتفاع هواپیما
jump altitude
U
ارتفاع پرش
height of rise
U
ارتفاع برجستگی
altitudes
U
ارتفاع هواپیما
level
U
سطح ارتفاع
flange depth
U
ارتفاع لبه
height overall
U
ارتفاع ساختمان
suction lift
U
ارتفاع مکش
headroom
U
ارتفاع ساختمان
effective depth
U
ارتفاع مفید
flypasts
U
پرواز در ارتفاع کم
flypast
U
پرواز در ارتفاع کم
flybys
U
پرواز در ارتفاع کم
height of site
U
ارتفاع پایگاه
height of site
U
ارتفاع ایستگاه
height of rise
U
ارتفاع ابگیر
elevator gear
U
گردونه در ارتفاع
head pressure
U
ارتفاع فشاری
height clearance
U
ارتفاع مجاز
height of burst
U
ارتفاع ترکش
hight of burst
U
ارتفاع ترکش
height of centers
U
ارتفاع مرکز
height of eye
U
ارتفاع راصد
height of fill
U
ارتفاع خاکریز
flyby
U
پرواز در ارتفاع کم
studding
U
ارتفاع اتاق
drop altitude
U
ارتفاع بارریزی
height adjustment
میزان ارتفاع
barometer
U
ارتفاع سنج
barometers
U
ارتفاع سنج
hauteur
U
ارتفاع غرور
critical height
U
ارتفاع بحرانی
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
computed altitude
U
ارتفاع محسوب
depth of abutting gap faces
U
ارتفاع شکاف
hypsometer
U
ارتفاع سنج
cruising altitude
U
ارتفاع پرواز
hypsometer
U
ارتفاع پیما
drop altitude
U
ارتفاع پرش
high jump
U
پرش ارتفاع
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
humble
U
بدون ارتفاع
humblest
U
بدون ارتفاع
take a sight
U
ارتفاع گرفتن
depth of tooth
U
ارتفاع دندانه
head
U
ارتفاع فشاری
leveled
U
سطح ارتفاع
altimeter
U
ارتفاع سنج
quadrat
U
ارتفاع سنج
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
optimum height
U
حداکثر ارتفاع
bankful
U
ارتفاع لبریزی
altimeters
U
ارتفاع یاب
barometric
U
ارتفاع سنجی
ceiling
U
ارتفاع ابر
altimeters
U
ارتفاع سنج
optimum height
U
ارتفاع مطلوب
rise
U
ارتفاع پله
rises
U
ارتفاع پله
altitude sickness
U
ناخوشی ارتفاع
levelling
U
ارتفاع یابی
altimeter
U
ارتفاع یاب
ceilings
U
ارتفاع ابر
observed altitude
U
ارتفاع حقیقی
total suction head
U
ارتفاع کل مکشی
riser
U
ارتفاع پله
pressure head
U
ارتفاع فشار
percolation head
U
ارتفاع نفوذ
bombing height
U
ارتفاع بمباران
absolute altitude
U
ارتفاع مطلق
levels
U
سطح ارتفاع
net head
U
ارتفاع موثر
effective length of strut
U
ارتفاع کمانش
levelled
U
سطح ارتفاع
vertical interval
U
اختلاف ارتفاع
elevating mechanism
U
دستگاه حرکت ارتفاع
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
flight level
U
سطح ارتفاع پرواز
free board
U
عمق یا ارتفاع ازاد
position angle
U
زاویه ارتفاع جسم
free board
U
ارتفاع سطح اب تا تاج سد
elevating arc
U
قطاع حرکت ارتفاع
high jumper
U
پرنده پرش ارتفاع
altitude intercept
U
رهگیری در ارتفاع بالا
stato scope
U
ارتفاع سنج هواپیما
drawdown
U
ارتفاع افت اب در چاه
altitude datum
U
ارتفاع از سطح دریا
high water
U
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
dicing photography
U
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
hoverting
U
حفظ ارتفاع پرواز
altitude separation
U
حد سطوح مبنای ارتفاع
altimeter setting
U
تنظیم ارتفاع سنج
elevating mechanism
U
دستگاه حرکت در ارتفاع
form line
U
خط بین نقاط هم ارتفاع
elavation tint
U
هاشور ارتفاع نقشه
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
negative altitude
U
ارتفاع غلط است
computed altitude
U
ارتفاع حساب شده
closed height
U
حداکثر ارتفاع لیفتراک
zenith distance
U
ارتفاع راس القدم
cap height
U
ارتفاع حروف بزرگ
ceilometer
U
ارتفاع سنج ابر
zenith distance
U
فاصله ارتفاع نافر
altitude
U
ارتفاع از سطح دریا
mean range of the tide
U
میانگین ارتفاع کشند
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
barometric altitude
U
ارتفاع بارومتری هواپیما
minimum elevation
U
حداقل ارتفاع لوله
very high
U
ارتفاع خیلی بالا
altitudes
U
ارتفاع از سطح دریا
optimum height
U
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
calculated altitude
U
ارتفاع تنظیم شده
calculated altitude
U
ارتفاع محاسبه شده
spot elevation
U
ارتفاع تعیین شده
datum plane
U
سطح مبنای ارتفاع
angle of elevation
U
زاویه ارتفاع لوله
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
mean high water neaps
U
متوسط ارتفاع اب دریا
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
head
U
ارتفاع ریزش سر رولور سر
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
mean sea level
U
ارتفاع متوسط از سطح دریا
towered
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
absolute altitude
U
ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
absolute altimeter
U
دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
towers
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower
U
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
height money
U
اضافه بهای کار در ارتفاع
height equivalent of theroretical plate
U
ارتفاع معادل بشقابک نظری
elevation stop
U
متوقف کننده حرکت ارتفاع
half tide level
U
ارتفاع متوسط کشند اب دریا
haul defilade
U
تا ارتفاع لوله پشت سنگر
mean low water neaps
U
ارتفاع متوسط پس رفت اب دریا
density
U
چگالی یا ارتفاع پرز فرش
pneumercator
U
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
mean higher high water
U
ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
ceilometer
U
وسیله سنجش ارتفاع ابر
stature
U
ارتفاع طبیعی بدن حیوان
release altitude
U
ارتفاع رها کردن بمب
elavation tint
U
رنگ یا هاشورهای ارتفاع نما
calibrated altitude
U
ارتفاع تنظیم شده هواپیما
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
summer draft
U
خط ارتفاع بار تابستانی کشتی
neap
U
حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
radio altimeter
U
ارتفاع سنج راداری یاتشعشعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com