Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
torsional vibration
U
ارتعاش پیچشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tirl
U
ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
curved design
U
پیچشی
torsional moment
U
گشتاور پیچشی
torsional load
U
بار پیچشی
torsional instability
U
ناپایداری پیچشی
torsional force
U
نیروی پیچشی
torsional ballance
U
بالانس پیچشی
torsional angle
U
زاویه پیچشی
torsional resistance
U
مقاومت پیچشی
twistor
U
حافظه پیچشی
torsional stress
U
تنش پیچشی
torque
U
گشتاور پیچشی
torque
U
لنگر پیچشی
torsional vibration
U
نوسان پیچشی
coil spring
U
فنر پیچشی
torsion spring
U
فنر پیچشی
torsional strain
U
فشار پیچشی
torisonal strain
U
فشار پیچشی
chopped
U
ضربه پیچشی
torsional strength
U
استحکام پیچشی
modulus of torsion
U
مدول پیچشی
kick serve
U
سرویس پیچشی
torsional modulus
U
مدول پیچشی
chop
U
ضربه پیچشی
torsion balance
U
ترازوی پیچشی
coriolis
U
اثر پیچشی
front strain
U
کرنش پیچشی
running torque
U
گشتاور پیچشی حرکت
stalling torque
U
گشتاور پیچشی ناتوان
synchronizing torque
U
گشتاور پیچشی همزمان
torsion dynamometer
U
توان سنج پیچشی
no load torque
U
گشتاور پیچشی بی باری
drop worm shaft
U
محور پیچشی سقوطی
torque converter
U
مبدل گشتاور پیچشی
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
driving torque
U
گشتاور پیچشی گرداننده
torque
U
نیروی پیچشی گشتاوری
torsion bar
U
بار پیچشی اهرم تعلیق
torque regulator
U
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
starting torque
U
گشتاور پیچشی راه انداز
plangency
U
ارتعاش
shake
U
ارتعاش
vibrational
U
ارتعاش
tremolo
U
ارتعاش
shakes
U
ارتعاش
planegency
U
ارتعاش
vibration
U
ارتعاش
libration
U
ارتعاش
pallesthesia
U
حس ارتعاش
vibrancy
U
ارتعاش
trembles
U
ارتعاش
reverberation
U
ارتعاش
tremble
U
ارتعاش
shaking
U
ارتعاش
quivers
U
ارتعاش
quiver
U
ارتعاش
quivering
U
ارتعاش
shiver
U
ارتعاش
reverberations
U
ارتعاش
quivered
U
ارتعاش
trembled
U
ارتعاش
shivered
U
ارتعاش
vibratility
U
ارتعاش
shivering
U
ارتعاش
vibration sense
U
حس ارتعاش
vibrators
U
دستگاه ارتعاش
resonator
U
اسباب ارتعاش
vibratility
U
: قابلیت ارتعاش
resonantly
U
با پیچش و ارتعاش
seismicity
U
حالت ارتعاش
sound vibration
U
ارتعاش صوتی
vibration amplitude
U
دامنه ارتعاش
vibrational frequency
U
بسامد ارتعاش
vibrative
U
باعث ارتعاش
vibratory
U
باعث ارتعاش
vibroscope
U
ارتعاش بین
wagging vibration
U
ارتعاش جنبانهای
twisting vibration
U
ارتعاش رقاصکی
symmetry vibration
U
ارتعاش متقارن
stretching vibration
U
ارتعاش کششی
phonoscope
U
ارتعاش نما
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
lattice vibration
U
ارتعاش شبکه
damping
U
استهلاک ارتعاش
damped vibration
U
ارتعاش میرا
vibrator
U
وسیله ارتعاش
breathing vibration
U
ارتعاش تنفسی
bending vibration
U
ارتعاش خمشی
amplitude of vibration
U
دامنه ارتعاش
quaver
U
ارتعاش داشتن
quavered
U
ارتعاش داشتن
quavering
U
ارتعاش داشتن
quavers
U
ارتعاش داشتن
vibrate
U
ارتعاش داشتن
vibrating
U
ارتعاش داشتن
vibrates
U
ارتعاش داشتن
dingle
U
لرزیدن ارتعاش
electron vibrations
U
ارتعاش الکترونها
energy of vibration
U
انرژی ارتعاش
oscillator
U
ارتعاش سنج
neural reverbration
U
ارتعاش عصبی
molecular vibration
U
ارتعاش مولکولی
vibrational mode
U
شیوه ارتعاش
mode of vibration
U
شیوه ارتعاش
vibrator
U
دستگاه ارتعاش
vibrator
U
ارتعاش کننده
harmonic vibration
U
ارتعاش هماهنگ
fundamental vibration
U
ارتعاش اصلی
vibrators
U
وسیله ارتعاش
frequency of vibration
U
تکرار ارتعاش
vibrators
U
ارتعاش کننده
vibrated
U
ارتعاش داشتن
vibration absorption
U
میرایی نوسان یا ارتعاش
insulation against vibration
U
حفافت در برابر ارتعاش
free harmonic vibration
U
ارتعاش هارمونیک ازاد
scissoring vibration
U
ارتعاش قیچی وار
fundamental period vibration
U
دوره اصلی ارتعاش
compound bending
U
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
vibratile
U
قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
shudder
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudders
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddered
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
damping charactristics
U
مشخصات خفه شدن ارتعاش
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
contra rotating
U
دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
bumblebees
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
Afshan
[all-over pattern]
U
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com