English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fundamental vibration U ارتعاش اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fundamental period vibration U دوره اصلی ارتعاش
Other Matches
tirl U ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
trembles U ارتعاش
tremble U ارتعاش
shiver U ارتعاش
vibrational U ارتعاش
shivering U ارتعاش
vibrancy U ارتعاش
vibration sense U حس ارتعاش
vibration U ارتعاش
reverberation U ارتعاش
reverberations U ارتعاش
trembled U ارتعاش
shake U ارتعاش
tremolo U ارتعاش
shaking U ارتعاش
quivering U ارتعاش
libration U ارتعاش
vibratility U ارتعاش
quiver U ارتعاش
quivered U ارتعاش
pallesthesia U حس ارتعاش
quivers U ارتعاش
shivered U ارتعاش
plangency U ارتعاش
planegency U ارتعاش
shakes U ارتعاش
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
vibrator U دستگاه ارتعاش
seismicity U حالت ارتعاش
vibrational mode U شیوه ارتعاش
oscillator U ارتعاش سنج
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
bending vibration U ارتعاش خمشی
breathing vibration U ارتعاش تنفسی
damping U استهلاک ارتعاش
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
vibrators U دستگاه ارتعاش
dingle U لرزیدن ارتعاش
torsional vibration U ارتعاش پیچشی
wagging vibration U ارتعاش جنبانهای
vibroscope U ارتعاش بین
vibratory U باعث ارتعاش
mode of vibration U شیوه ارتعاش
symmetry vibration U ارتعاش متقارن
molecular vibration U ارتعاش مولکولی
vibrative U باعث ارتعاش
vibrational frequency U بسامد ارتعاش
twisting vibration U ارتعاش رقاصکی
stretching vibration U ارتعاش کششی
electron vibrations U ارتعاش الکترونها
neural reverbration U ارتعاش عصبی
vibratility U : قابلیت ارتعاش
sound vibration U ارتعاش صوتی
energy of vibration U انرژی ارتعاش
damped vibration U ارتعاش میرا
frequency of vibration U تکرار ارتعاش
harmonic vibration U ارتعاش هماهنگ
lattice vibration U ارتعاش شبکه
phonoscope U ارتعاش نما
vibrating U ارتعاش داشتن
vibrated U ارتعاش داشتن
period of vibratio U دوره ارتعاش
vibrator U ارتعاش کننده
vibrate U ارتعاش داشتن
quavers U ارتعاش داشتن
vibrates U ارتعاش داشتن
resonator U اسباب ارتعاش
resonantly U با پیچش و ارتعاش
quavering U ارتعاش داشتن
vibrators U وسیله ارتعاش
vibrator U وسیله ارتعاش
quaver U ارتعاش داشتن
vibrators U ارتعاش کننده
quavered U ارتعاش داشتن
insulation against vibration U حفافت در برابر ارتعاش
vibration absorption U میرایی نوسان یا ارتعاش
scissoring vibration U ارتعاش قیچی وار
free harmonic vibration U ارتعاش هارمونیک ازاد
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
damping charactristics U مشخصات خفه شدن ارتعاش
shudder U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddered U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudders U مشمئز شدن ارتعاش Shrine
vibratile U قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
quavers U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavering U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered U لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
mainlines U اصلی
mainlining U خط اصلی
main <adj.> U اصلی
mainlining U اصلی
organic U اصلی
primarily U اصلی
mainline U خط اصلی
aboriginal U اصلی
arch U اصلی
parent U اصلی
mainlines U خط اصلی
mainlined U خط اصلی
aboriginals U اصلی
mainlined U اصلی
main lines U خط اصلی
germinal U اصلی
mainline U اصلی
fundametal U اصلی
main line U خط اصلی
arch- U اصلی
main U خط اصلی
initial U اصلی
texts U اصلی
text U اصلی
initialed U اصلی
initialing U اصلی
initialled U اصلی
rudimental U اصلی
initialling U اصلی
masters U اصلی
proto U اصلی
trunks U خط اصلی
trunk U خط اصلی
principal U اصلی
principals U اصلی
initials U اصلی
primitive U اصلی
elemental U اصلی
essential U اصلی
essentials U اصلی
head U اصلی
inherent U اصلی
intrinsic U اصلی
primordial U اصلی
first-hand U اصلی
quintessential U اصلی
seminal U اصلی
fundamental U اصلی
mastered U اصلی
primal U اصلی
native code U کد اصلی
functional U اصلی
elementary U اصلی
normative U اصلی
master U اصلی
arches U اصلی
radicals U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
vital <adj.> U اصلی
original U اصلی
isogeny U هم اصلی
cardinal U اصلی
basics U اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com