Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
boss
U
ارباب برجسته
bossed
U
ارباب برجسته
bosses
U
ارباب برجسته
bossing
U
ارباب برجسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alto-rilievo
U
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model
U
مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing
U
طرح برجسته
[برجسته کردن زمینه فرش]
supereminent
U
برجسته فوق العاده برجسته
salience
U
نکته برجسته موضوع برجسته
saliency
U
نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif
U
حجاری ونقوش برجسته برجسته
embossment
U
نقوش برجسته برجسته کاری
stereoscope
U
جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph
U
نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse
U
برجسته نمایاحکاکی برجسته
landlords
U
ارباب
landlord
U
ارباب
liege
U
ارباب
masterless
U
بی ارباب
buckra
U
ارباب
monseigneur
U
ارباب من
seignior
U
ارباب
lord
U
ارباب
lords
U
ارباب
overlord
U
ارباب
overlords
U
ارباب
suzerain
U
ارباب
monsieur
U
ارباب
client
U
ارباب رجوع
principal
U
موکل ارباب
clientele
U
ارباب رجوع
master
U
ارباب صاحب
masters
U
ارباب صاحب
artistans
U
ارباب حرف
principals
U
موکل ارباب
master
U
ارباب استاد
clients
U
ارباب رجوع
mastered
U
ارباب استاد
mastered
U
ارباب صاحب
masters
U
ارباب استاد
clientage
U
ارباب رجوع
villeinage
U
ارباب رعیتی
seigneurial
U
ارباب وار
self employed
U
ارباب خود
lords
U
ارباب خداوندگار
squirish
U
ارباب وار
self-employed
U
ارباب خود
padrone
U
مدیر ارباب
lord
U
ارباب خداوندگار
bossiness
U
ارباب منش
bossy
U
ارباب منش
master slave
U
ارباب و برده
mansion house
U
خانه ارباب
manorialism
U
ارباب منشی
squire
U
ارباب سلحشور
squires
U
ارباب سلحشور
territorialism
U
سیستم ارباب ورعیتی
territoriality
U
سیستم ارباب ورعیتی
esquire
U
مالک زمین ارباب
patrons
U
مشتری یا ارباب رجوع
patron
U
مشتری یا ارباب رجوع
master slave system
U
سیستم ارباب و برده
manor house
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses
U
خانه ارباب یا صاحب تیول
anaglyph
U
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
seignorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage
U
حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
copyhold
U
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
stereometric
U
برجسته
eminent
U
برجسته
relief emboss
U
برجسته
prosilient
U
برجسته
relievo
U
برجسته
pre eminent
U
برجسته
torose
U
برجسته
overriding
U
برجسته
starring
U
برجسته
staring
U
برجسته
ridged
U
برجسته
illustrated
U
برجسته
crowned
U
برجسته
strikingly
U
برجسته
outstanding
U
برجسته
stereometric
U
خط برجسته
illustrious
U
برجسته
raised
U
برجسته
dominant
U
برجسته
striking
U
برجسته
primed
U
برجسته
prime
U
برجسته
rilievo
U
برجسته
outstandingly
U
برجسته
distinguished
U
برجسته
cordon bleu
U
برجسته
mainlining
U
برجسته
convex
U
برجسته
primes
U
برجسته
of d.
U
برجسته
salient
U
برجسته
masterwork
U
برجسته
in relief
U
برجسته
conspicuous
U
برجسته
illustrous
U
برجسته
predominant
U
برجسته
par excellence
U
برجسته
pre-eminent
U
برجسته
mainline
U
برجسته
noted
U
برجسته
mainlined
U
برجسته
prominent
U
برجسته
mainlines
U
برجسته
laureate
U
برجسته
kenspeckle
U
برجسته
saleint
U
برجسته چشمگیر
bas relif
U
نقش کم برجسته
mezzo rillievo
U
نیم برجسته
personages
U
شخص برجسته
saleintiant
U
برجسته چشمگیر
salient pole
U
قطب برجسته
anaglyph
U
تزئینات برجسته
smatt
U
برجسته زیرکانه
signally
U
بطور برجسته
signalize
U
برجسته کردن
projects
U
برجسته بودن
embossed
U
برجسته شده
magnific
U
معروف برجسته
acrography
U
گچ کاری برجسته
personage
U
شخص برجسته
alto relievo
U
برجسته بلند
anaglyph
U
حجاری برجسته
relief emboss
U
نقشه برجسته
basso relief
U
برجسته کوتاه
egregious
U
برجسته نمایان
high relief
U
نقوش برجسته
embossed alphabet
U
الفبای برجسته
palmy
U
برجسته کامیاب
piece de resistance
U
فقره برجسته
exaggerated stereoscopy
U
برجسته بین
fash butt welding
U
جوش برجسته
half relief
U
نیم برجسته
front face
U
سطح برجسته
drop shadow
U
سایه برجسته
projection welding
U
جوش برجسته
notbility
U
شخص برجسته
laureatel
U
شاعر برجسته
in relief
U
بطور برجسته
relievo
U
برجسته کاری
emboss
U
برجسته کردن
relief map
U
نقشه برجسته
illustriously
U
برجسته وار
contour map
U
نقشه برجسته
raised shoulder
U
شانه برجسته
contour
U
نقشه برجسته
mezzo relief
U
نیم برجسته
projected
U
برجسته بودن
affigy
U
تصویر برجسته
cordon bleu
U
آدم برجسته
premiers
U
هنرپیشه برجسته
distinguished
U
برجسته مهم
predominantly
U
بطور برجسته
poet laureate
U
شاعر برجسته
tyupical
U
نوبهای برجسته
bas relief
U
برجسته کوتاه
bas relief
U
نقش کم برجسته
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
نقش کم برجسته
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
bas-reliefs
U
نقش کم برجسته
topographic map
U
نقشه برجسته
raised figure
طرح برجسته
relief
U
برجسته کاری
feat
U
کار برجسته
feats
U
کار برجسته
bas-relief
U
برجسته کاری
bas relif
U
نقوش برجسته
leading
U
عمده برجسته
aegicranium
U
آذین برجسته سر
aegicrane
U
آذین برجسته سر
relief
U
حجاری برجسته
to create an image for oneself as somebody
U
برجسته شدن
swell
U
برجسته شیک
swelled
U
برجسته شیک
swells
U
برجسته شیک
premiere
U
هنرپیشه برجسته
premiered
U
هنرپیشه برجسته
stereoscopic
U
برجسته بین
effigies
U
تصویر برجسته
stucco relief
U
گچبریهای برجسته
effigy
U
تصویر برجسته
project
U
برجسته بودن
milestones
U
مرحله برجسته
stereoscopics
U
برجسته نمایی
stereoscopic
U
برجسته بینی
topography
U
برجسته نگاری
milestone
U
مرحله برجسته
stand out
U
برجسته عالی
stand out
U
برجسته بودن
eminently
U
بطور برجسته
humdingers
U
تفوق برجسته
humdinger
U
تفوق برجسته
premiering
U
هنرپیشه برجسته
to stand out
U
برجسته بودن
to put forward
U
برجسته نمودارکردن
to make one's mark
U
برجسته شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com