English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
production U ارائه ساخت
productions U ارائه ساخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in progress U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic U ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
os/ U سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
p scan U ارائه پی
p display U ارائه پی
presentation U ارائه
offering U ارائه
exhibition U ارائه
displays U ارائه
displaying U ارائه
displayed U ارائه
presentment U ارائه
display U ارائه
j display U ارائه جی
n scan U ارائه ان
j scan U ارائه جی
production U ارائه
k display U ارائه کی
k scan U ارائه کی
l display U ارائه ال
l scan U ارائه ال
h scan U ارائه اچ
m display U ارائه ام
h display U ارائه اچ
exhibitions U ارائه
productions U ارائه
n display U ارائه ان
g scan U ارائه جی
g display U ارائه جی
range bearing display U ارائه بی
ppi scan U ارائه پی پی ای
c scan U ارائه سی
c display U ارائه سی
b scan U ارائه ب
adductor U ارائه
m scan U ارائه ام
representations U ارائه
shew U ارائه
representation U ارائه
exposures U ارائه
presentations U ارائه
f scan U ارائه اف
f display U ارائه اف
exposal U ارائه
b display U ارائه ب
exposure U ارائه
d display U ارائه دی
d scan U ارائه دی
tenderest U ارائه دادن
hold forth U ارائه دادن
tendering U ارائه دادن
represents U ارائه کردن
showings U ارائه اشکارسازی
showing U ارائه اشکارسازی
represent U ارائه کردن
represented U ارائه کردن
bring forward U ارائه دادن
presentations U ارائه عرضه
present U ارائه دادن
presented U ارائه دادن
presenting U ارائه دادن
presents U ارائه دادن
tendered U ارائه دادن
tender U ارائه دادن
giving U ارائه دادن
profert U ارائه سند
shows U ارائه نمایش
showed U ارائه نمایش
show U ارائه نمایش
produce U ارائه دادن
produces U ارائه دادن
put in U ارائه دادن
renderable U قابل ارائه
gives U ارائه دادن
presentability U قابلیت ارائه
knuckle under <idiom> U ارائه دادن
offers U پیشکش ارائه
offered U پیشکش ارائه
offer U پیشکش ارائه
misrepresentation U بد ارائه دادن
presentation U ارائه عرضه
misrepresentation U بد ارائه نمودن
produced U ارائه دادن
give U ارائه دادن
renderer U ارائه دهنده
putting U ارائه یا توضیح دادن
puts U ارائه یا توضیح دادن
forthcoming U اماده ارائه دادن
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
probation U ارائه مدرک ودلیل
lead proof U ارائه دلیل کردن
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
presenting bank U بانک ارائه کننده
probational U ارائه مدرک ودلیل
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
put U ارائه یا توضیح دادن
producing U اقامه ارائه کردن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
alleges U دلیل اوردن ارائه دادن
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
alleging U دلیل اوردن ارائه دادن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
allege U دلیل اوردن ارائه دادن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
puts U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
put U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
proof of debt U سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
habitus U ساخت
composition U ساخت
compositions U ساخت
forms U ساخت
substandard U بد ساخت
formed U ساخت
form U ساخت
making U ساخت
make-up U ساخت
conformation U ساخت
fecit U ساخت
invenit U ساخت
make up U ساخت
manufactory U ساخت
manufacture U ساخت
unstructured U بی ساخت
manufacturing U ساخت
designs U ساخت
structuring U ساخت
constructions U ساخت
workmanship U ساخت
fabrication U ساخت
performances U ساخت
manufactures U ساخت
manufactured U ساخت
performance U ساخت
generation U ساخت
design U ساخت
synthesis U ساخت
syntheses U ساخت
built U ساخت
formation U ساخت
texture U ساخت
structure U ساخت
generations U ساخت
structures U ساخت
textures U ساخت
construction U ساخت
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
structured U دارای ساخت
machine made U ساخت ماشین
structured U ساخت یافته
family structure U ساخت خانواده
dynamic structure U ساخت پویا
latent structure U ساخت نهفته
factory order U سفارش ساخت
field strcture U ساخت میدانی
infra structure U زیر ساخت
grafted U ساخت وپاخت
group structure U ساخت گروهی
grafts U ساخت وپاخت
building block U کنده ساخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com