Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lection
U
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
homonym
U
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
synonym
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms
U
کلمه مترادف کلمه هم معنی
shade of meaning
U
اختلاف جزئی در معنی
tongue-twisters
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
U
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
fallal
U
کلمه بی معنی
falderol
U
کلمه بی معنی
transliteration
U
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
this word means a dog
U
معنی این کلمه سگ است
In what sense are you using this word ?
U
این کلمه را به چه معنی بکار می برد ؟
The sense of this word is not clear .
U
معنی و مفهوم این کلمه روشن نیست
to disagree
[or be in disagreement]
[on something/about something]
U
بر سر چیزی اختلاف داشتن
To give the meaning of something . to interpret something .
U
چیزی را معنی کردن
make out
U
معنی چیزی را پیدا کردن سردراوردن از
hyphens
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen
U
فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
names
U
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
name
U
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
kepse motife
U
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
search and replace
U
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
spoonerism
U
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
zero compression
U
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation
U
قبول معنی عرف معنی مصطلح
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
signify
U
معنی دادن معنی بخشیدن
signifies
U
معنی دادن معنی بخشیدن
signifying
U
معنی دادن معنی بخشیدن
least significant bit
U
رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large
U
چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefixes
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix
U
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augmenting
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word
U
نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment
U
تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
to rime one word with another
U
یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift
U
جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext
U
روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables
U
جزء کلمه مقطع کلمه
syllable
U
جزء کلمه مقطع کلمه
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
soft
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer
U
محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword
U
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
shift
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted
U
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
softest
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft
U
حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
pronunciations
U
تلفظ
pronunciation
U
تلفظ
pronouncing
U
تلفظ
accented
U
تلفظ
accents
U
تلفظ
cacoepy
U
تلفظ بد
accent
U
تلفظ
accenting
U
تلفظ
orthoepist
U
درست تلفظ کن
lam dacism
U
تلفظ حرف
mispronounciation
U
تلفظ نادرست
vocalization
U
تلفظ صوتی
pronounceable
U
قابل تلفظ
mispronunciations
U
تلفظ غلط
mispronunciation
U
تلفظ نادرست
velarization
U
تلفظ کامی
mispronunciations
U
تلفظ نادرست
mispronunciation
U
تلفظ غلط
tunes
U
لحن تلفظ
enounce
U
تلفظ کردن
pronounces
U
تلفظ کردن
enunciates
U
تلفظ کردن
enunciating
U
تلفظ کردن
laissez aller
U
تلفظ به فرانسه
enunciate
U
تلفظ کردن
pronouncing
U
تلفظ دار
pronounce
U
تلفظ کردن
enunciated
U
تلفظ کردن
tune
U
لحن تلفظ
anglicizes
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
tolay street on
U
باتکیه تلفظ کردن
anglicizing
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
sibilate
U
مانندحرف " س " تلفظ کردن
anglicization
U
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
aspirate
U
بانفس تلفظ کردن
lisp
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisped
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
emphasize
U
باقوت تلفظ کردن
lisping
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisps
U
شل وسرزبانی تلفظ کردن
sigmatism
U
تلفظ نادرست حرف " س "
zed
U
تلفظ انگلیسی حرف Z
diction
U
تلفظ واضح و روشن
mispronounces
U
غلط تلفظ کردن
cacology
U
تلفظ یا انشاء غلط
aspirating
U
بانفس تلفظ کردن
orthoepy
U
فن درست تلفظ کردن
orthoepic
U
وابسته به تلفظ درست
zee
U
تلفظ امریکایی حرف Z
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
emphatic
U
باقوت تلفظ شده
enouce
U
تلفظ کردن افهارکردن
sigmatismus lateralis
U
تلفظ کناری حرف " س "
aspiration
U
تلفظ حرف H ازحلق
aspirates
U
بانفس تلفظ کردن
well-spoken
U
دارای تلفظ خوب
phonics
U
تلفظ وهجاهای کلمات
tonemic
U
دارای تلفظ مشابه
well spoken
U
دارای تلفظ خوب
jaw breaking
U
دشوار برای تلفظ
sibilation
U
تلفظ بشکل حرف " س "
intonations
U
طرز قرائت تلفظ
intonation
U
طرز قرائت تلفظ
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
emphasizing
U
باقوت تلفظ کردن
emphasizes
U
باقوت تلفظ کردن
emphasized
U
باقوت تلفظ کردن
anglicised
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasising
U
باقوت تلفظ کردن
emphasises
U
باقوت تلفظ کردن
emphasised
U
باقوت تلفظ کردن
mispronounce
U
غلط تلفظ کردن
mispronouncing
U
غلط تلفظ کردن
mispronounced
U
غلط تلفظ کردن
aspirations
U
تلفظ حرف H ازحلق
enunciation
U
تلفظ واضح و روشن
anglicising
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burr
U
غلیظ تلفظ کردن
anglicized
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises
U
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
burrs
U
غلیظ تلفظ کردن
burred
U
غلیظ تلفظ کردن
burring
U
غلیظ تلفظ کردن
sigmatismus interdentalis
U
تلفظ میان دندانی حرف " س "
vocalize
U
تلفظ کردن تشکیل دادن
velarize
U
حروف را از کام تلفظ کردن
sigmatismus adentalis
U
تلفظ روی دندانی حرف " س "
lenis
U
دارای تلفظ نرم رقیق
articulation
U
تلفظ شمرده طرز گفتار
Your pronunciation is good.
U
تلفظ شما خوب است.
intonate
U
با لحن خاصی تلفظ کردن
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
jaw breaker
U
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
diphthongize
U
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
etacism
U
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
slobbers
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
phonetics
U
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
phonrtic drill
U
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
slobbering
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
U
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
extend
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
phonemics
U
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
slobber
U
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
fricative
U
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
smooth breathing
U
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
rough breathing
U
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar
U
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
to concern something
U
مربوط بودن
[شدن]
به چیزی
[ربط داشتن به چیزی]
[بابت چیزی بودن]
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism
U
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
velarization
U
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
aspirates
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate
U
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
disputing
U
اختلاف
versatility
U
اختلاف
disputed
U
اختلاف
variance
U
اختلاف
disputes
U
اختلاف
divarication
U
اختلاف
difference
U
اختلاف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com