English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
probability of detection U احتمال کشف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
odds U احتمال ووقوع
balance U احتمال رویداد خطا
balances U احتمال رویداد خطا
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
expectancy U احتمال
eventualities U احتمال
eventuality U احتمال
probability U احتمال
liabilities U احتمال
liability U احتمال
possibilities U احتمال
possibility U احتمال
presume U مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumed U مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumes U مسلم دانستن احتمال کلی دادن
risk U احتمال زیان و ضرر
risk U احتمال خطر ریسک کردن
risk U احتمال زیان یاخطر
risk U احتمال زیان
risked U احتمال زیان و ضرر
risked U احتمال خطر ریسک کردن
risked U احتمال زیان یاخطر
risked U احتمال زیان
risking U احتمال زیان و ضرر
risking U احتمال خطر ریسک کردن
risking U احتمال زیان یاخطر
risking U احتمال زیان
risks U احتمال زیان و ضرر
risks U احتمال خطر ریسک کردن
risks U احتمال زیان یاخطر
risks U احتمال زیان
chance U احتمال
chanced U احتمال
chances U احتمال
chancing U احتمال
supposition U احتمال
suppositions U احتمال
contingencies U احتمال
contingencies U احتمال وقوع
contingency U احتمال
contingency U احتمال وقوع
likelihood U احتمال
likelihood U احتمال کلی دارد
presumption U احتمال
presumptions U احتمال
angular probability distribution U توزیع زاویهای احتمال
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
aptness U احتمال
central tendency U احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
characteristic actuation probability U احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
characteristic strength U مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
compound probability U احتمال مرکب
conditional probability U احتمال مشروط
damage threat U احتمال تولید خسارت
damage threat U منطقه احتمال تولید خسارت
dud probability U درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
expectance U احتمال
experimental probability U احتمال تجربی
experimental probability U احتمال ازمایشی
hartley U بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
i p that they are both gone U احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
improbability U عدم احتمال
in all like U احتمال کلی دارد
in all probability U احتمال کلی میرود
inverisimilitude U عدم احتمال
it is beyond recall U احتمال لغوشدن ندارد
it is p that he did not go U احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
kill probability U احتمال کشندگی
kill probability U احتمال واردکردن تلفات
like lihood U احتمال
likelihoood U احتمال
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long shot U شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
mathematical probability U احتمال ریاضی
maximum liklihood method U روش حداکثر احتمال
maximum probility detection U تعیین احتمال حداکثر
moral certainty U احتمال قوی
normal probability curve U منحنی بهنجار احتمال
on the chance of U نظر به احتمال
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
presumedly U احتمال میرود
presumption of fraud U احتمال تقلب
probabilism U احتمال گرایی
probability analysis U احتمال کاوی
probability curve U منحنی احتمال
probability density function U تابع چگالی احتمال
probability distribution U توزیع احتمال
probability factor U ضریب احتمال
probability factor U ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
probability function U تابع احتمال
probability of collision U احتمال برخورد
probability of detection U احتمال اکتشاف
probability of ionization U احتمال یونش
probability of kill U احتمال از بین رفتن
probability of kill U احتمال انهدام
probability ratio U بهر احتمال
probability theory U نظریه احتمال
radial probability distribution U توزیع احتمال شعاعی
Other Matches
verisimilitude U احتمال
transition probability U احتمال انتقال
transition probability U احتمال جهش
unlikelihood U عدم احتمال
There is a 50-50 chance. U احتمال 50-50است
stand a chance <idiom> U احتمال داشتن
the probability is U احتمال دارد
the probability is U احتمال میرود
statistical weight U احتمال ترمودینامیکی
look for <idiom> U با احتمال فکر کردن
It is quite likely that …. U خیلی احتمال می رود که …
worst-case U بدترین وضع یا احتمال
probability density U چگالی احتمال [ریاضی]
odds-on U دارای احتمال بیش از 5 درصد
the odds are that he will doit U احتمال دارد که انکار را بکند
to be on the safe side U برای اینکه احتمال اشتباه
He is bound to come. U احتمال زیادی دارد که بیاید
single shot hit probability U احتمال اصابت یک گلوله به هدف
In all probability. Very likely. U به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
shoo in U کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
The chances of a soloution are bleak. U احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
Zahir-Shahi design U طرح ظهیر شاه [این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com