Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
it is p that he did not go
U
احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the story is probale
U
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
It is not very far from our house.
U
خیلی ازمنزل ما دورنیست
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
like lihood
U
احتمال
likelihoood
U
احتمال
chance
U
احتمال
eventualities
U
احتمال
eventuality
U
احتمال
verisimilitude
U
احتمال
likelihood
U
احتمال
presumption
U
احتمال
presumptions
U
احتمال
probability
U
احتمال
contingency
U
احتمال
possibilities
U
احتمال
chanced
U
احتمال
suppositions
U
احتمال
possibility
U
احتمال
liability
U
احتمال
expectance
U
احتمال
liabilities
U
احتمال
aptness
U
احتمال
supposition
U
احتمال
contingencies
U
احتمال
expectancy
U
احتمال
chancing
U
احتمال
chances
U
احتمال
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
probability analysis
U
احتمال کاوی
transition probability
U
احتمال جهش
unlikelihood
U
عدم احتمال
presumption of fraud
U
احتمال تقلب
experimental probability
U
احتمال تجربی
odds
U
احتمال ووقوع
contingency
U
احتمال وقوع
contingencies
U
احتمال وقوع
probability theory
U
نظریه احتمال
kill probability
U
احتمال کشندگی
There is a 50-50 chance.
U
احتمال 50-50است
probabilism
U
احتمال گرایی
presumedly
U
احتمال میرود
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
stand a chance
<idiom>
U
احتمال داشتن
transition probability
U
احتمال انتقال
probability of collision
U
احتمال برخورد
probability factor
U
ضریب احتمال
moral certainty
U
احتمال قوی
probability ratio
U
بهر احتمال
mathematical probability
U
احتمال ریاضی
risk
U
احتمال زیان
probability of kill
U
احتمال انهدام
probability function
U
تابع احتمال
statistical weight
U
احتمال ترمودینامیکی
probability curve
U
منحنی احتمال
probability of ionization
U
احتمال یونش
probability of detection
U
احتمال اکتشاف
risked
U
احتمال زیان
the probability is
U
احتمال میرود
the probability is
U
احتمال دارد
risks
U
احتمال زیان
risking
U
احتمال زیان
conditional probability
U
احتمال مشروط
probability of detection
U
احتمال کشف
compound probability
U
احتمال مرکب
probability distribution
U
توزیع احتمال
improbability
U
عدم احتمال
on the chance of
U
نظر به احتمال
inverisimilitude
U
عدم احتمال
radial probability distribution
U
توزیع احتمال شعاعی
it is beyond recall
U
احتمال لغوشدن ندارد
in all like
U
احتمال کلی دارد
probability of kill
U
احتمال از بین رفتن
in all probability
U
احتمال کلی میرود
risks
U
احتمال زیان یاخطر
risks
U
احتمال زیان و ضرر
risking
U
احتمال زیان یاخطر
balances
U
احتمال رویداد خطا
balance
U
احتمال رویداد خطا
risking
U
احتمال زیان و ضرر
risked
U
احتمال زیان یاخطر
risked
U
احتمال زیان و ضرر
risk
U
احتمال زیان یاخطر
risk
U
احتمال زیان و ضرر
probability density function
U
تابع چگالی احتمال
probability density
U
چگالی احتمال
[ریاضی]
look for
<idiom>
U
با احتمال فکر کردن
damage threat
U
احتمال تولید خسارت
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
likelihood
U
احتمال کلی دارد
maximum probility detection
U
تعیین احتمال حداکثر
maximum liklihood method
U
روش حداکثر احتمال
kill probability
U
احتمال واردکردن تلفات
worst-case
U
بدترین وضع یا احتمال
It is quite likely that ….
U
خیلی احتمال می رود که …
angular probability distribution
U
توزیع زاویهای احتمال
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
odds-on
U
دارای احتمال بیش از 5 درصد
single shot hit probability
U
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
risking
U
احتمال خطر ریسک کردن
damage threat
U
منطقه احتمال تولید خسارت
risk
U
احتمال خطر ریسک کردن
risks
U
احتمال خطر ریسک کردن
to be on the safe side
U
برای اینکه احتمال اشتباه
risked
U
احتمال خطر ریسک کردن
the odds are that he will doit
U
احتمال دارد که انکار را بکند
In all probability. Very likely.
U
به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
presume
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumed
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
central tendency
U
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
it may be presumed that
U
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
presumes
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
shoo in
U
کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
long shot
U
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
i p that they are both gone
U
احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
characteristic strength
U
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
The chances of a soloution are bleak.
U
احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
error handling
U
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
long shot
U
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
charges
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
U
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cruelty
U
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
characteristic actuation probability
U
احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
dud probability
U
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
hartley
U
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
probability factor
U
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
armistise
U
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
incomplete flower
U
کم باشد
some one or other
U
هر کس باشد
any old thing
U
هر چه باشد
reflexively
U
باشد
Benedictines
U
باشد
admissibleness
U
باشد
admissibly
U
باشد
at the owner's risk
U
باشد
custom's declaration
U
باشد
Benedictine
U
باشد
at most
U
خیلی باشد
beit so
U
چنین باشد
whencesoever
U
از هرجا که باشد
let it remain as it is
U
بگذارید باشد
let it be
U
بگذارید باشد
whoso
U
هر شخصی که باشد
whosoever
U
هر شخصی که باشد
worksheet
U
ی داشته باشد
quantum sufficit
U
چندان که بس باشد
be it so
U
چنین باشد
if he be
U
اگر او باشد
hydroxide
U
داشته باشد
coute que coute
U
بهربهاکه باشد
stet
U
بگذارید باشد
keep your peck up
U
دل داشته باشد
if any
U
اگر باشد
over crowding
U
بیشتر باشد
kentish fire
U
که نشانه نفاق ..باشد
medially
U
چنانکه درمیان باشد
brilliantly
U
چنانکه برجسته باشد
out of range
U
که خارج از حد سیستم باشد
pitfully
U
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
strays
U
که متوقف نشده باشد
perhaps so
U
شاید چنین باشد
pterygium
U
گلبرگی که مانندبال باشد
straying
U
که متوقف نشده باشد
stray
U
که متوقف نشده باشد
inoffensively
U
بی انکه زننده باشد
library edition
U
چاپی که درخودکتابخانه باشد
meetly
U
چنانکه در خور باشد
inviolably
U
چنانکه سزاوارحرمت باشد
well and good
U
باشد چه ضرر دارد
culpably
U
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
how difficult soever it may be
U
هر قدر سخت باشد
shell back
U
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
i beam or i beam
U
تیری که به شکل ) باشد
Keep your mind on your work.
U
حواست بکارت باشد
i girder
U
تیری که بشکل ) باشد
theonomy
U
کشوری که خداپادشاه ان باشد
HTTPD
U
تصدیق و جستجو باشد
by all means
U
بهر قیمت که باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com