English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exeat U اجازهء خروج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admissions U اجازهء ورود
admitance U اجازهء دخول
admission U اجازهء ورود
entree U اجازهء ورود
propulsion U خروج
exodus U خروج
emissions U خروج
prolapsus U خروج
outgo U خروج
emission U خروج
exhausts U خروج
leakage or breakage U خروج
emersion U خروج
egression U خروج
egress U خروج
exhaust U خروج
exit U خروج
exits U خروج
blow out U خروج ناگهانی
dump valve U شیر خروج
ejaculating U خروج منی
ejaculates U خروج منی
electron affinity U انرژی خروج
ejaculated U خروج منی
ingress and egress U دخول و خروج
defecation U خروج مدفوع
debouchment U خروج ازتنگنا
debouch U راه خروج
prolapse of the uterus U خروج سیبک
angle of emergence U زاویه خروج
capital outflow U خروج سرمایه
out flow of capital U خروج سرمایه
emergency exit U خروج اضطراری
exhaust valve U شیر خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
work function U انرژی خروج
transpiration U خروج نفوذ
spermatism U خروج منی
order off the field U حکم خروج
order off U حکم خروج
logout U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
log off U خروج از سیستم
light spill U خروج نور
exit point U نقطه خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
eccentricity U خروج از مرکز
outlet U مجرای خروج
outlets U مجرای خروج
emission U صدور خروج
emissions U صدور خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
eccentricities U خروج از مرکز
eccentricity U خروج از مرکزیت
outages U راه خروج
spurt U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
ejaculate U خروج منی
spurts U خروج ناگهانی
outage U راه خروج
spurting U خروج ناگهانی
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
inner work function U انرژی خروج درونی
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
gas tight U مانع خروج گاز
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
steam tight U مانع خروج بخار
outer work function U انرژی خروج بیرونی
out flow of labor U خروج نیروی کار
fifo U خروج به ترتیب ورود
exhaust U تخلیه کردن خروج
shell U برنامه خروج موقت
shells U برنامه خروج موقت
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
shelling U برنامه خروج موقت
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhausts U خروج گاز یابخار
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
exophthalmos U خروج تخم چشم
exhaust U خروج گاز یابخار
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
gangway U محل ورود و خروج از ناو
obturator U الات مانع خروج گاز
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
gangways U محل ورود و خروج از ناو
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o U دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
jet propulsion U جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
marketing U بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout U 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence U اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
mediastinal emphsema U اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
muzzle energy U انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
last in , first out U اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
overruns U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning U هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron U دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in U ناتوانی موج سوار در خروج از موج
period of concentration U در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com