English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
firing battery U اتشبار تیراندازی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
firing position U موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
firing range U برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp U نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
fiery U اتشبار
counter battery U ضد اتشبار
battery U اتشبار
batteries U اتشبار
spitfire U اتشبار
headquarters battery U اتشبار ارکان
counter battery criteria U خط مشی ضد اتشبار
battery headquarters U ارکان اتشبار
battery center U مرکز اتشبار
counterbattery fire U تیر ضد اتشبار
battery commander U فرمانده اتشبار
counter battery U عملیات ضد اتشبار
battery executive U افسرتیر اتشبار
headquarters battery U اتشبار قرارگاه
cross fire U اتشبار متقاطع
hostile battery U اتشبار دشمن
separate battery U اتشبار مستقل
firing battery U اتشبار تیر
batteries U اتشبار صدای طبل
safety card U کارت تامین اتشبار
suspect battery U اتشبار مشکوک دشمن
battery executive U افسر اجرائیات اتشبار
battery defense U پدافند دور تا دور اتشبار پدافند از اتشبار
battery U اتشبار صدای طبل
battery groung pattern U طرح گسترش توپهای اتشبار
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
musketry U تیراندازی
archery U تیراندازی
pops U تیراندازی
popped U تیراندازی
pop U تیراندازی
gunnery U تیراندازی
shootings U تیراندازی
gunning U تیراندازی
shooting U تیراندازی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
gunnery U قوانین تیراندازی
fires U تیراندازی کردن
handbow U کمان تیراندازی
fired U تیراندازی کردن
fire power U قدرت تیراندازی
fire U تیراندازی کردن
horseback archery U تیراندازی سواره
shoots U تیراندازی کردن
gun U تیراندازی کردن
guns U تیراندازی کردن
offhand U تیراندازی ایستاده
dry sum U مشق تیراندازی
methode of fire U روش تیراندازی
fire bay U دهلیز تیراندازی
firing area U منطقه تیراندازی
fire trench U سنگر تیراندازی
shoot U تیراندازی کردن
field archery U تیراندازی صحرایی
firing line U خط شروع تیراندازی
gunning U تمرین تیراندازی
firing table U جدول تیراندازی
order of fire U روش تیراندازی
automatic fire U تیراندازی خودکار
conduct of fire U اجرای تیراندازی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
scheme of fire U طرح تیراندازی
live U تیراندازی جنگی
conduct of fire U هدایت تیراندازی
riflery U تیراندازی تفنگداری
ready position U حاضربه تیراندازی
verification fire U تیراندازی ازمایشی
the butts U میدان تیراندازی
combat firing U تیراندازی جنگی
school shooting U تیراندازی در مدرسه
lived U تیراندازی جنگی
passive U دفاع بدون تیراندازی
field arrow U تیرهای تیراندازی صحرایی
main fire U سیستم تیراندازی اصلی
squatting position U وضعیت چمباتمه در تیراندازی
combat firing U تمرین تیراندازی رزمی
time fire U تیراندازی با گلوله زمانی
shot U تیراندازی تیرانداز ماهر
trap shoot U تیراندازی به هدفهای متحرک
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
field round U یک دور تیراندازی صحرایی
skeet U انداختن تمرین تیراندازی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
firing line U خط تیراندازی مدار اتش
set up U اماده تیراندازی کردن
recoils U دفع ضربت تیراندازی
field roving course U مسابقه تیراندازی جنگلی
gun fire U توپ بامدادیاشام تیراندازی
passives U دفاع بدون تیراندازی
recoil U دفع ضربت تیراندازی
shots U تیراندازی تیرانداز ماهر
squeeze off U تیراندازی با فشار ماشه
qualification badge U نشان مهارت در تیراندازی
dwell at U به تیراندازی ادامه دادن
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
absolute error U اشتباه مطلق تیراندازی
open fire U شروع به تیراندازی کردن
archery U تیراندازی با تیر و کمان
pit detail U کمک مربی تیراندازی
shots U گلوله تیراندازی شده
shots U تیراندازی شده تیرخورده
range firing U تیراندازی در میدان تیر
shot U گلوله تیراندازی شده
shot U تیراندازی شده تیرخورده
shooting gallery U میدان تیراندازی تمرینی
recoiling U دفع ضربت تیراندازی
range correction U تصحیح برد تیراندازی
expert badge U نشان مهارت در تیراندازی
shooting galleries U میدان تیراندازی تمرینی
recoiled U دفع ضربت تیراندازی
gun shy U کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
target rifle U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
target round U یک دور تیراندازی با تیر وکمان
skeet gun U تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
string walking U تمرین تیراندازی با تیر وکمان
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
firing mechanism U چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
plane of fire U سطح مبنای مسیر تیراندازی
repeat range U با همین مسافت تیراندازی کنید
point bland U تیراندازی بدون نشانه روی
natural form U وضع بدن هنگام تیراندازی
wingshooting U تیراندازی به پرنده در حال پرواز
plinking U تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
power head U نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power form U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
string U یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
shooting position U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
toxophily U علم تیراندازی باتیر وکمان
ready rack U قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
preparatory U تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
freestyle U شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
trap gun U تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
armpits U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit U چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
shooting U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
slow fire U یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
lady paramount U بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
double barreled shotgun U تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
errors U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
shootings U تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
error U خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
fire restriction U محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
target archery U مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
outshoot U تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
olympic trench shooting U مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
springing teal U تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
snipes U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
snipe U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
howlers U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
sniped U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
sniping U از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
roving gun U توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
howler U بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
hereford round U مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
flight arrow U تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
battle clout U نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
shoots U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot U زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
high pheasant U تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
hip shoot U تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
gunnery U توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
saluting battery U توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
freestyle U مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
captive firing U ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
first salvo U اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
gun salute U سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
verification fire U تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
subcaliber range U تیراندازی بالوله جوفی یا تیربار اثرگذارمیدان تیر تنظیم هدف
neglect U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglected U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
shooting line U خط موازی هدف که پای کمانگیران در تیراندازی روی ان قرارمی گیرد
neglects U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
neglecting U این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
redeye U موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
clout shooting U تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
gunner's rule U روش تخمین مسافت صحیح در تیراندازی با تیربار یاتفنگ بدون عقب نشینی
target captain U عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com