English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reception room U اتاق پذیرایی
reception rooms U اتاق پذیرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compartmentalising U اتاق اتاق کردن
compartmentalize U اتاق اتاق کردن
compartmentalises U اتاق اتاق کردن
compartmentalizes U اتاق اتاق کردن
compartmentalizing U اتاق اتاق کردن
compartmentalised U اتاق اتاق کردن
compartmentalized U اتاق اتاق کردن
entertainments U پذیرایی
reception U پذیرایی
entertainment U پذیرایی
receptions U پذیرایی
parlors U اطاق پذیرایی
entertains U پذیرایی کردن
receptor U پذیرایی کننده
receptors U پذیرایی کننده
levee U مجلس پذیرایی
parlour U اطاق پذیرایی
parlours U اطاق پذیرایی
drawing rooms U سالن پذیرایی
open house U پذیرایی از مهمان
drawing rooms U اطاق پذیرایی
entertain U پذیرایی کردن
entertained U پذیرایی کردن
drawing room U سالن پذیرایی
drawing room U اطاق پذیرایی
palor U اطاق پذیرایی
parlor U اطاق پذیرایی
accessible آماده پذیرایی
receive U پذیرایی کردن از
receives U پذیرایی کردن از
lodge U پذیرایی کردن
lodged U پذیرایی کردن
lodges U پذیرایی کردن
presence chamber U اطاق بار یا پذیرایی
roll out the red carpet <idiom> U حسابی پذیرایی کردن
accessibility U امادگی برای پذیرایی
entertainments U تفریحات پذیرایی کردن
to serve oneself U از خود پذیرایی کردن
entertainment U تفریحات پذیرایی کردن
red carpet U علامت پذیرایی مخصوص
at someone's beck and call <idiom> U همیشه آماده پذیرایی
to keep open house U ازهرکس پذیرایی کردن
amusement U فریب خوردگی پذیرایی
amusements U فریب خوردگی پذیرایی
wait on (someone) hand and foot <idiom> U به هر نحوی پذیرایی کردن
at home U پذیرایی در ساعت معین
one's d. U روز پذیرایی شخص درهفته
valhalla U سالن پذیرایی خدای اودین
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
parlormaid U کلفت یاپیشخدمت سالن پذیرایی
do the honors <idiom> U مثل یک مهماندا پذیرایی کردن
reception U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
welcome U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
receptions U قدرت پذیرش پذیرایی کردن
welcomed U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcoming U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
welcomes U خوشامد گفتن پذیرایی کردن
board and lodging U خوابگاه با پذیرایی غذا [در مهمانسرا یا هتل]
rooms U اتاق
chamber U اتاق
chambers U اتاق
room U اتاق
room mate U هم اتاق
reception rooms U اتاق انتظار
reception room U اتاق انتظار
Get out of the room. U از اتاق بروبیرون
reading rooms U اتاق قرائت
Room 123 U اتاق 123
common room U اتاق استادان
clearing house U اتاق تهاتر
roomfuls U بقدر یک اتاق پر
roomful U بقدر یک اتاق پر
common rooms U اتاق استادان
reading room U اتاق قرائت
sickrooms U اتاق بیمار
sickroom U اتاق بیمار
houseroom U اتاق خانه
newsroom U اتاق خبر
newsroom U اتاق نودادنگاری
newsrooms U اتاق خبر
newsrooms U اتاق نودادنگاری
studios U اتاق کار
Elephant in the living room U فیل در اتاق نشیمن
a single room U یک اتاق یک نفره
waiting-room U اتاق انتظار
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
long gallery U اتاق طویل
keeping-room U اتاق نشیمن
dortour U اتاق خواب
dorter U اتاق خواب
common joist U تیر کف اتاق
batten U [تخته ی کف اتاق ]
assmbly-room U اتاق همایش
studio U اتاق کار
ante-chamber U اتاق انتظار
vestibular U اتاق کوچک بدن
a double room U یک اتاق دو نفره
chamber of trade U اتاق بازرگانی
chamber of trade U اتاق تجارت
sitting room U اتاق نشیمن
distorted room U اتاق خطاانگیز
sitting-room U اتاق نشیمن
operations room U اتاق عملیات
chamber of shipping U اتاق کشتیرانی
chamber of commerce U اتاق تجارت
surgery U اتاق جراحی
surgeries U اتاق جراحی
wheelhouses U اتاق سکان
wheelhouse U اتاق سکان
living rooms U اتاق نشیمن
living room U اتاق نشیمن
sitting-rooms U اتاق نشیمن
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
linoleum U مشمع کف اتاق
room temperature U دمای اتاق
tearoom U اتاق چای
clearing houses U اتاق تهاتر
toolroom U اتاق ابزار
undercroft U اتاق کلیسا
vacuum chamber U اتاق خلاء
war room U اتاق جنگ
war room U اتاق عملیات
studding U ارتفاع اتاق
bed and breakfast U اتاق و صبحانه
snow cave U اتاق برفی
spence U اتاق ناهارخوری
spense U اتاق ناهارخوری
Casuality [British E] U اتاق عمل اورژانس
casuality department [British E] U اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room U اتاق عمل اورژانس
emergency room [American E] [e.r.] [ER] U اتاق عمل اورژانس
A+E unit [British E] U اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency U اتاق عمل اورژانس
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
calefactory U [اتاق گرم صومعه]
enclosure U اتاق راهبان [دین]
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
hall U اتاق بزرگ دالان
halls U اتاق بزرگ دالان
workshops U اتاق کار کارگاه
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
workshop U اتاق کار کارگاه
vestries U اتاق دعا رخت کن
cabins U اتاق کوچک قایق
cabin U اتاق کوچک قایق
vestry U اتاق دعا رخت کن
chamber U اتاق خواب خوابگاه
chambers U اتاق خواب خوابگاه
Fine, I will take it. خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with bath. من یک اتاق با حمام میخواهم.
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
playrooms U اتاق بازی کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
Br U مخفف اتاق خواب
stokehold U اتاق اتشخانه کشتی
undercroft U اتاق زیر زمینی
lead chamber process U فرایند اتاق سربی
Operation room. U اتاق عمل ( بیمارستان )
workroom U اتاق کار کارگاه
vestibular U مربوط به اتاق کوچک
May I see the room? U آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
tape library U اتاق مخصوص نگهداری نوار
She entered the room as naked as the day she was born . U لخت وعور وارد اتاق شد
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
deckhouse U اتاق روی عرشه کشتی
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
Mary is in the next room. U ماری در اتاق پهلویی است.
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
My room hasn't been prepared. اتاق من آماده نشده است.
What is my room number? U شماره اتاق من چند است؟
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
She was sitting in the corner of the room . U گوشه اتاق نشسته بود
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
Do you have any vacancies? U آیا اتاق خالی دارید؟
NO VACANCIES U اتاق خالی موجود نیست.
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
cattle [rooms] of the worst description U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
enfilade U [یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
bodywork U ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
There are no vacancies at the hotel. U هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
Give the room a good clean. U اتاق را حسابی جمع وجور کردن
There is an air of mystery in this room. U این اتاق حالت مرموزی دارد
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
smokers U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
attic ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
loft ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic ladder U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
loft ladder U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
smoker U واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com