Perdic | اتاق طویل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	long gallery U	اتاق طویل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	lengthy U	طویل
	long-drawn-out U	طویل
	major U	طویل ارشد
	lengthening U	طویل شدن
	long term U	طویل المدت
	long gallery U	راهرو طویل
	long dated U	طویل المدت
	slot U	سوراخ طویل
	slots U	سوراخ طویل
	slotting U	سوراخ طویل
	lengthened U	طویل شدن
	lengthen U	طویل شدن
	majored U	طویل ارشد
	majoring U	طویل ارشد
	long U	طولانی طویل
	long- U	طولانی طویل
	longed U	طولانی طویل
	longer U	طولانی طویل
	longest U	طولانی طویل
	longs U	طولانی طویل
	wiredrawn U	طویل و فریف
	lengthens U	طویل شدن
	sustained load U	بار طویل المدت
	long term project U	پروژه طویل مدت
	elongation U	قابلیت طویل شدن
	investment credit U	اعتبار طویل المدت
	draw U	طویل کردن کشش
	draws U	طویل کردن کشش
	capital liability U	دیون طویل المدت
	compartmentalises U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalising U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalizing U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalised U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalizes U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalized U	اتاق اتاق کردن
	compartmentalize U	اتاق اتاق کردن
	long term interest rate U	نرخ بهره طویل المدت
	deflection under long term loading U	خیز ریز بار طویل المدت
	chunking along U	عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
	capital assets U	دارایی طویل المده اعم ازمالی واعتباری
	half long U	حد فاصل بین جمله طویل وجمله کوتاه
	flight arrow U	تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
	epididymis U	زائده طویل و باریک عقب بیضه که شامل مجاری خروجی منی است
	room U	اتاق
	chamber U	اتاق
	rooms U	اتاق
	chambers U	اتاق
	room mate U	هم اتاق
	a sinlge room U	یک اتاق یک نفره
	a double room U	یک اتاق دو نفره
	Get out of the room. U	از اتاق بروبیرون
	Room 123 U	اتاق 123
	reception rooms U	اتاق انتظار
	reception rooms U	اتاق پذیرایی
	common room U	اتاق استادان
	common rooms U	اتاق استادان
	houseroom U	اتاق خانه
	newsroom U	اتاق خبر
	newsroom U	اتاق نودادنگاری
	war room U	اتاق عملیات
	newsrooms U	اتاق نودادنگاری
	reading room U	اتاق قرائت
	reading rooms U	اتاق قرائت
	newsrooms U	اتاق خبر
	reception room U	اتاق پذیرایی
	reception room U	اتاق انتظار
	bed and breakfast U	اتاق و صبحانه
	Elephant in the living room U	فیل در اتاق نشیمن
	vestibular U	اتاق کوچک بدن
	keeping-room U	اتاق نشیمن
	waiting-room U	اتاق انتظار
	dortour U	اتاق خواب
	dorter U	اتاق خواب
	common joist U	تیر کف اتاق
	batten U	[تخته ی کف اتاق ]
	assmbly-room U	اتاق همایش
	ante-chamber U	اتاق انتظار
	a single room U	یک اتاق یک نفره
	chamber of shipping U	اتاق کشتیرانی
	roomfuls U	بقدر یک اتاق پر
	sitting-room U	اتاق نشیمن
	wheelhouses U	اتاق سکان
	roomful U	بقدر یک اتاق پر
	sickrooms U	اتاق بیمار
	studios U	اتاق کار
	studio U	اتاق کار
	living room U	اتاق نشیمن
	sitting room U	اتاق نشیمن
	operations room U	اتاق عملیات
	clearing house U	اتاق تهاتر
	clearing houses U	اتاق تهاتر
	chamber of commerce U	اتاق تجارت
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی
	sitting-rooms U	اتاق نشیمن
	distorted room U	اتاق خطاانگیز
	living rooms U	اتاق نشیمن
	wheelhouse U	اتاق سکان
	linoleum U	مشمع کف اتاق
	chamber of trade U	اتاق بازرگانی
	room temperature U	دمای اتاق
	vacuum chamber U	اتاق خلاء
	undercroft U	اتاق کلیسا
	toolroom U	اتاق ابزار
	tearoom U	اتاق چای
	chamber of trade U	اتاق تجارت
	studding U	ارتفاع اتاق
	spense U	اتاق ناهارخوری
	spence U	اتاق ناهارخوری
	surgery U	اتاق جراحی
	sickroom U	اتاق بیمار
	surgeries U	اتاق جراحی
	snow cave U	اتاق برفی
	war room U	اتاق جنگ
	workshop U	اتاق کار کارگاه
	vestry U	اتاق دعا رخت کن
	cabin U	اتاق کوچک قایق
	chambers U	اتاق خواب خوابگاه
	calefactory U	[اتاق گرم صومعه]
	cella U	[اتاق مطالعه ی راهبها]
	chamber U	اتاق خواب خوابگاه
	workshops U	اتاق کار کارگاه
	cabins U	اتاق کوچک قایق
	vestibular U	مربوط به اتاق کوچک
	casuality department [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	Casuality [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	lead chamber process U	فرایند اتاق سربی
	emergency medical treatment room U	اتاق عمل اورژانس
	playrooms U	اتاق بازی کودکان
	playroom U	اتاق بازی کودکان
	emergency room [American E] [e.r.] [ER] U	اتاق عمل اورژانس
	stokehold U	اتاق اتشخانه کشتی
	undercroft U	اتاق زیر زمینی
	Br U	مخفف اتاق خواب
	enclosure U	اتاق راهبان [دین]
	workroom U	اتاق کار کارگاه
	A+E unit [British E] U	اتاق عمل اورژانس
	Accident and Emergency U	اتاق عمل اورژانس
	I'd like a room with twin beds.	من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
	I'd like a double room U	من یک اتاق دو نفره میخواهم.
	I'd like a sinlge room.	من یک اتاق یک نفره میخواهم.
	vestries U	اتاق دعا رخت کن
	I'd like a room with bath.	من یک اتاق با حمام میخواهم.
	Fine, I will take it.	خوب من اتاق را میخواهم.
	halls U	اتاق بزرگ دالان
	hall U	اتاق بزرگ دالان
	Operation room. U	اتاق عمل ( بیمارستان )
	studies U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	study U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	Mary is in the next room. U	ماری در اتاق پهلویی است.
	Egyptian hall U	[اتاق عمومی مستطیل شکل]
	redo U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redoes U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redoing U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	redid U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	cattle [rooms] of the worst description U	دام [اتاق] در بدترین وضعیت
	redone U	دوباره اتاق را تزئین کرد
	smoking room U	اتاق ویژه سیگار کشیدن
	My room hasn't been prepared.	اتاق من آماده نشده است.
	What is my room number? U	شماره اتاق من چند است؟
	May I see the room? U	آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
	deckhouse U	اتاق روی عرشه کشتی
	NO VACANCIES U	اتاق خالی موجود نیست.
	chamber of commerce U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	She entered the room as naked as the day she was born . U	لخت وعور وارد اتاق شد
	She was sitting in the corner of the room . U	گوشه اتاق نشسته بود
	tape library U	اتاق مخصوص نگهداری نوار
	I'd like a double bed room.	من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
	international chamber of commerce U	اتاق بازرگانی بین المللی
	industries and mines U	اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
	studying U	موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
	Do you have any vacancies? U	آیا اتاق خالی دارید؟
	enfilade U	[یک رشته اتاق که رو به روی هم قرار دارند.]
	loft ladder U	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	smokers U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	bodywork U	ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
	Give the room a good clean. U	اتاق را حسابی جمع وجور کردن
	suites U	اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
	There is an air of mystery in this room. U	این اتاق حالت مرموزی دارد
	There are no vacancies at the hotel. U	هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
	double up <idiom> U	اتاق خود را باکسی شریک بودن
	stateroom U	اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
	smoker U	واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
	suite U	اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
	attic ladder U	نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	attic door-case	[چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
	loft ladder U	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	attic ladder U	پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
	The room is stuffy. U	هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
	wood block U	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
	The room was tastefully decorated with flowers . U	اتاق خیلی با مزه با گه تزیین شده بود
	smoking room U	اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
	wall-to-wall U	[مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
	Several people could be accommodated in this room. U	چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
	Hotel accommodation is rather expensive there. U	قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
	hanging U	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
	Could you put a cot in the room? U	آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
	Could you put an extra bed in the room? U	آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
	europen plan U	نرخ ثابت هتل جهت اتاق وسرویس مهمانان
	lararium U	[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
	accessorize U	اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره