English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subbing U ابیاری زیرزمینی
subsoil irrigation U ابیاری زیرزمینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cut out U وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine U سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
irrigation U ابیاری
catch feeder U جوی ابیاری
irrigate U ابیاری کردن
irrigated U ابیاری کردن
irrigates U ابیاری کردن
irrigating U ابیاری کردن
irrigation consumption U مصرف ابیاری
irrigation channel U کانال ابیاری
irrigable U قابل ابیاری
irrigational U وابسته به ابیاری
water system U سیستم ابیاری
surface irrigation U ابیاری سطحی
border ditch irrigation U ابیاری نواری
border check irrigation U ابیاری نواری
irrigative U ابیاری کننده
irrigation system U شبکه ابیاری
kharif irrigation U ابیاری تابستانه
acequia U نهر ابیاری
over irrigation U فزون ابیاری
overirrigation U ابیاری اضافی
irrigational schemes U طرحهای ابیاری
sprinkler irrigation U ابیاری بارانی
systematic irrigation U ابیاری منظم
sewage irrigation U ابیاری فاضلاب
ideal irrigation interval U فاصله مطلوب ابیاری
over irrigation U ابیاری بیش ازحد
stream U جریان اب ابیاری جویبار
irrigable area U زمین قابل ابیاری
streams U جریان اب ابیاری جویبار
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
streamed U جریان اب ابیاری جویبار
tank irrigation U شبکه ابیاری با مخازن کوچک
aeration irrigation U ابیاری برای تهویه خاک
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
ground water U اب زیرزمینی
underground water U اب زیرزمینی
subterranean U زیرزمینی
cellar U زیرزمینی
cellars U زیرزمینی
underground U زیرزمینی
subsurface water U اب زیرزمینی
subsurface ice U یخ زیرزمینی
ground water table U سفره اب زیرزمینی
ground water trench U بریدگی اب زیرزمینی
underground furnace U کوره زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
subsoil drainage U زهکشی زیرزمینی
underground cable U کابل زیرزمینی
underdrain U زهکش زیرزمینی
under ground survey U برداشت زیرزمینی
kobold U غول زیرزمینی
underground mine U معدم زیرزمینی
mattamore U انبار زیرزمینی
ground water U ابهای زیرزمینی
under ground mining U استخراج زیرزمینی
ground water table U سطح اب زیرزمینی
mined U راه زیرزمینی
underground U شبکه زیرزمینی
grottos U غار زیرزمینی
grottoes U غار زیرزمینی
grotto U غار زیرزمینی
tunnels U دالان زیرزمینی
tunnelled U دالان زیرزمینی
tunneled U دالان زیرزمینی
tunnel U دالان زیرزمینی
caverns U حفره زیرزمینی
cavern U حفره زیرزمینی
burrows U سوراخ زیرزمینی
burrowing U سوراخ زیرزمینی
burrowed U سوراخ زیرزمینی
burrow U سوراخ زیرزمینی
mines U راه زیرزمینی
tunneling U دالان زیرزمینی
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
ground water storage U اب انباشت زیرزمینی
ground water basin U حوزه اب زیرزمینی
ground water runoff U جریان زیرزمینی
dug out U پناهگاه زیرزمینی
earth house U خانه زیرزمینی
mine U راه زیرزمینی
camouflet U حفره زیرزمینی
metros U راه آهن زیرزمینی
metro U راه آهن زیرزمینی
under ground U راه اهن زیرزمینی
underground railway U راه اهن زیرزمینی
rhizmatous U دارای ساقه زیرزمینی
underground U راه اهن زیرزمینی
kanat U کانالهای زه کشی زیرزمینی
actual velocity of ground water U سرعت واقعی اب زیرزمینی
hydrogeology U بررسی ابهای زیرزمینی
fluctutaion of water table U نوسان سفره اب زیرزمینی
atomic underground burst U ترکش زیرزمینی اتمی
hypogeum U قسمت زیرزمینی بنا
silo U مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous U تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench U دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
intrapermafrost water U ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
accross the slope system U شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
molehills U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehill U توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
suprapermafrost U ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
junction well U چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
mole hill U توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
drainage system U سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
earths U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth U حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com