English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
submerged intake U ابگیر مستغرق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wrapt U مستغرق
rapt in meditation U مستغرق
recollect U مستغرق شدن در
recollected U مستغرق شدن در
recollecting U مستغرق شدن در
recollects U مستغرق شدن در
overwhelmed with reflection U مستغرق اندیشه
snow under U مستغرق ساختن
submerged fall U ابشار مستغرق
overwhelm U مستغرق دراندیشه شدن
overwhelmed U مستغرق دراندیشه شدن
overwhelms U مستغرق دراندیشه شدن
partially drowned jet U فوران نیمه مستغرق
sliding sluices U دریچه کشویی مستغرق
absorbs U تحلیل بردن مستغرق بودن
swamped U دچار کردن مستغرق شدن
swamping U دچار کردن مستغرق شدن
swamp U دچار کردن مستغرق شدن
swamps U دچار کردن مستغرق شدن
absorb U تحلیل بردن مستغرق بودن
snow under U بیش ازحدتوانایی در کاری مستغرق شدن
merger U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
mergers U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
self forgetful U نفس خود را فراموش کرده مستغرق در عالم خارج ازخود
pooled U ابگیر
pool U ابگیر
intakes U ابگیر
weathering U ابگیر
riser U ابگیر
tankage U ابگیر
intake U ابگیر
penstock U ابگیر
swamps U ابگیر
basins U ابگیر
swamping U ابگیر
swamped U ابگیر
swamp U ابگیر
pools U ابگیر
basin U ابگیر
sluice U ابگیر
sluiced U ابگیر
sluices U ابگیر
intake of a well U ابگیر یک چاه
intakes U دهانه ابگیر
intake area U منطقه ابگیر
height of rise U ارتفاع ابگیر
spur offtake U ابگیر مستقیم
fens U زمین ابگیر
outlets U دهانه ابگیر
fen U زمین ابگیر
receiving basin U حوضچه ابگیر
sluicy U ابگیر مانند
pipe outlet U ابگیر لولهای
tidal flats U زمینهای ابگیر
direct outlet U ابگیر مستقیم
turnout U دهانه ابگیر
outlet U دهانه ابگیر
intake U دهانه ابگیر
turnouts U دهانه ابگیر
barrel outlet U ابگیر لولهای
basined U دارای ابگیر
basin U حوزه رودخانه ابگیر
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
basins U حوزه رودخانه ابگیر
catchment area U حوزه ابخیز ابگیر
catchment areas U حوزه ابخیز ابگیر
turnout area U ابخور یک ابگیر توزیع
outlet U رانش ابگیر توزیع
river basin U ابگیر یا حوضه رودخانه
outlets U رانش ابگیر توزیع
branch head U دهانه ابگیر نهر درجه یک
barrel offtake regulator U دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
bays U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bay U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
baying U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bayed U مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeways U راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
causeway U راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
aerofoil type offtake regulator U دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
plene administravit U بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
delivery channel U نهر فرعی یا نهر ابگیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com