English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single barrel culvert U ابگذر استوانهای ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
inverting U ابگذر
inverts U ابگذر
watercourse U ابگذر
drain U ابگذر
culvert U ابگذر
culverts U ابگذر
nullah U ابگذر
box aqueduct U پل ابگذر
condvit U ابگذر
conduits U ابگذر
conduit U ابگذر
invert U ابگذر
gulleys U ابگذر
gullet U ابگذر
gullets U ابگذر
drains U ابگذر
draining U ابگذر
drained U ابگذر
gully U ابگذر
gullies U ابگذر
gulches U ابگذر
dike U ابگذر
gucley U ابگذر
gulch U ابگذر
arched culvert U ابگذر قوسی
syphon culvert U ابگذر سیفونی
culverts U مجرای اب ابگذر
drainpipes U زهکش ابگذر
aqueducts U ابگذر ناوهای
drainpipe U زهکش ابگذر
pipe culvert U ابگذر لولهای
conduits U مجرای اب ابگذر
aqueduct U ابگذر ناوهای
conduit U مجرای اب ابگذر
culvert U مجرای اب ابگذر
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
cylindrical U استوانهای
cylindric U استوانهای
cylinderical U استوانهای
cylindrically U استوانهای
culverts U مجرای ابگذر سرپوشیده
culvert U مجرای ابگذر سرپوشیده
conductress U ابگذر- مجرا- مجری
conductresses U ابگذر- مجرا- مجری
ground culvert U ابگذر روی زمین
cylindrical lens U عدسی استوانهای
crown saw U اره استوانهای
drum controller U نافم استوانهای
induction cylinder U اهنربای استوانهای
drum magazine U مخزن استوانهای
drum plotter U رسام استوانهای
cylinderical fit U رابط استوانهای
core sample U نمونه استوانهای
shaft U محور استوانهای
shaft U میله استوانهای
shafts U محور استوانهای
cylindrical armature U ارمیچر استوانهای
can buoy U بویه استوانهای
drum switch U جابجاگر استوانهای
shafts U میله استوانهای
drum turret U سر رولور استوانهای
drum armature U ارمیچر استوانهای
ford crossing U تقاطع جاده با مجاری ابگذر
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
drum pump U پمپ استوانهای شکل
prill U قرص استوانهای شکل
top hats U کلاه مردانه استوانهای
shaft furnace U کوره استوانهای شکل
drum barrel U پوسته یا روکش استوانهای
top hat U کلاه مردانه استوانهای
concrete core U نمونه استوانهای بتن
cylindrical faceplate U صفحه استوانهای تلویزیون
circular type gates U دریچههای نوع استوانهای
mercator's projection U تصویر مرکاتوریا استوانهای
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
manhole U محل دخول استوانهای شکل
manholes U محل دخول استوانهای شکل
terete U استوانهای شکل در برش عرضی
drum type boring machine U دستگاه مته نوع استوانهای
concertinaed U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaing U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spools U قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
concertinas U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
mud sill U پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
concertina U سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
manubrium U سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
torose U استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
cylinders U فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder U فشنگ خور استوانهای هفت تیر
spool U قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
cylinderical limit gage U دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
bicylindrical U دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
pin wheel U درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
semirigid U دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
hollow ware U چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
fanciless U ساده
free spoken U ساده گو
untutored U ساده
simpleminded U ساده دل
charmless U ساده
fructose U ساده
fraudless U ساده
simplex U ساده
simple minded U ساده دل
incomplex U ساده
freestanding U ساده
sheepish U ساده دل
daff U ساده دل
homespun U ساده
incomposite U ساده
unassuming U ساده
artless U ساده
frugal U ساده
simple hearted U ساده دل
plain hearted U ساده دل
simplistic U ساده
positive U ساده
downright U ساده
semplice U ساده
unsophisticated U ساده
naif U ساده
sheepishly U ساده دل
bald U ساده
balder U ساده
baldest U ساده
baldly U ساده
idiots U ساده
idiot U ساده
clodhopper U ساده
clodhoppers U ساده
inexpensive U ساده
naive U ساده
taffetized U ساده
clean U ساده
innocent <adj.> U ساده دل
seemly <adj.> U ساده دل
good-humored U ساده دل
expansive <adj.> U ساده دل
cleans U ساده
conversable <adj.> U ساده دل
cleanest U ساده
cleaned U ساده
plain U ساده
plainer U ساده
plainest U ساده
plains U ساده
unaadorned U ساده
unceremonious U ساده
unceremoniously U ساده
unmeaning U ساده
simple-hearted <adj.> U ساده دل
unaffected U ساده
slickest U ساده
slick U ساده
simple U ساده دل
simple U ساده
simpler U ساده دل
simpler U ساده
simplest U ساده دل
simplest U ساده
explicit U ساده
deck hand U ملوان ساده
lamb U ادم ساده
lambs U ادم ساده
barest U ساده اشکار
(a) snap <idiom> U خیلی ساده
phonemes U صداهای ساده
baring U ساده اشکار
simplified U ساده شده
liquidation U ساده سازی
flat rate U نرخ ساده
deck hands U ملوان ساده
take it easy <idiom> U ساده بگیر
unskilled worker U کارگر ساده
reducing U ساده کردن
simplistic U ساده طبع
pick wickian U ساده بی تکلف
nincompoop U ساده لوح
nincompoops U ساده لوح
gowk U ساده لوح
gobemouche U ساده لوح
plain flap U فلپ ساده
gullibility U ساده لوحی
unfigured U بی صورت ساده
galah U ساده لوح
gaby U ساده لوح
frugal food U خوراک ساده
reduce U ساده کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com