English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electroplating U ابکاری الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electroplating U ابکاری
plating U ابکاری
copper plate U ابکاری مس
bath U حمام ابکاری
plating dynamo U دینام ابکاری
electric steel U فولاد ابکاری
bonderize U ابکاری کردن
bathed U حمام ابکاری
nickel plating U ابکاری نیکل
galvanising U ابکاری فلزی کردن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanises U ابکاری فلزی کردن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
cadminum plate U ابکاری کادمیومی کردن
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
electroplate U فلز اب داده ابکاری کردن
electroplated U فلز اب داده ابکاری کردن
electroplates U فلز اب داده ابکاری کردن
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrifies U الکتریکی کردن
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
electropathy U مداوای الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
all electric U تماما" الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electrify U الکتریکی کردن
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
electrical model U مدل الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
charges U بار الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
charge U بار الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
contacts U اتصال الکتریکی برخورد
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
portable electric tool U ابزار الکتریکی دستی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
collectors U جاروی الکتریکی جارو
klaxons U بوق الکتریکی پرصدا
brainwaves U موج الکتریکی مغز
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
brainwave U موج الکتریکی مغز
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
collector U جاروی الکتریکی جارو
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
shielded arc welding U جوشکاری قوسی الکتریکی
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
contact U اتصال الکتریکی برخورد
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
voltage drop U افت فشار الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
residual charge U بار الکتریکی مانده
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
contacting U اتصال الکتریکی برخورد
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
contacted U اتصال الکتریکی برخورد
line of electric field strength U خط شدت میدان الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
electrical double layer U لایه مضاعف الکتریکی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
echo sounding machine U عمق یاب الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com