Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
software tool
U
ابزار نرم افزار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
freeware
U
نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
Other Matches
MSX
U
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
tool
U
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
vendor
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
U
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
systems
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
target market
U
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
U
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
U
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
tested
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
featuring
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
test
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
features
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
tests
U
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
link
U
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
feature
U
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnose
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosed
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
pseudo random
U
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
benchmark
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosing
U
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmarks
U
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
compatibility
U
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
stationed
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
canonical schema
U
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
disaster recovery plan
U
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune
U
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
flexibility
U
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
station
U
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
ergonomics
U
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
man machine interface
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
U
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
portability
U
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
hacks
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hack
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability
U
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
hacked
U
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
U
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
trap
U
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
control equipment
U
ابزار وارسی ابزار پایش
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
U
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
desktop
U
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
problem
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problems
U
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware
U
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
database
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
U
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
database
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
technical
U
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
databases
U
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
DirectSound
U
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
faulted
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
dependent
U
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
U
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
expandable
U
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
microcomputer
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro
U
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
U
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinters
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter
U
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patch
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches
U
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
arms control measures
U
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
site
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sited
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites
U
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
CD I
U
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
IBM
U
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
devices
U
ابزار
tool
U
ابزار
doodad
U
ابزار
doodads
U
ابزار
implementing
U
ابزار
device
U
ابزار
instrumentation
U
ابزار
implement
U
ابزار
instrument
U
ابزار
implemented
U
ابزار
hardware
U
ابزار
tools
U
ابزار
locking device
U
ابزار
gadgets
U
ابزار
implements
U
ابزار
yardstick
U
خط کش
[ابزار]
folding ruler
U
خط کش
[ابزار]
yard stick
U
خط کش
[ابزار]
folding rule
U
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
U
خط کش
[ابزار]
gadget
U
ابزار
carpenter's rule
U
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
U
خط کش
[ابزار]
means of production
U
ابزار تولید
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
hardware
U
سخت ابزار
metal cutting tool
U
ماشین ابزار
angle-roll
U
ابزار گرد
toolbox
U
جعبه ابزار
operandum
U
ابزار پاسخ
lathe tool
U
ابزار تراش
toolroom
U
اتاق ابزار
spackle knife
U
کارتک
[ابزار]
moulding templet
U
ابزار کشویی
toolhouse
U
انبار ابزار
machine shop tool
U
ابزار ماشینی
manipulandum
U
ابزار پاسخ
astragal
U
ابزار فیتیله ای
astragulus
U
ابزار فیتیله ای
physical device
U
ابزار مادی
tax instrument
U
ابزار مالیاتی
small tool
U
ابزار کوچک
diamond-fret
U
ابزار لوزی
planishing tool
U
ابزار پرداخت
putty knife
U
کارتک
[ابزار]
scraper
[British
U
کارتک
[ابزار]
spatula
[American]
]
U
کارتک
[ابزار]
precision tool
U
ابزار دقیق
steelwork
U
ابزار پولادین
toll steel
U
فولاد ابزار
tool holder
U
ابزار گیر
tool sharpener
U
ابزار چاق کن
bench
U
میز ابزار
bird's-break
U
ابزار رخ منقاری
tool set
U
دست ابزار
milling cutter
U
ابزار فرزکاری
milling tool
U
ابزار فرزکاری
moulding plane
U
رنده ابزار
tool maker
U
ابزار مند
common round
U
ابزار فیتیله
tool maker
U
ابزار ساز
skiving tool
U
ابزار تراش
sliding caliper
U
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
U
قطرسنج
[ابزار]
cold heading tool
U
ابزار سردکار
sliding caliper
U
قطرسنج
[ابزار]
vernier calliper
[British]
U
قطرسنج
[ابزار]
machine tools
U
ابزار ماشینی
machine tool
U
ابزار ماشینی
furniture
U
ابزار اهنی
centering tool
U
ابزار تمرکز
calliper
[British]
U
قطرسنج
[ابزار]
bumping tool
U
ابزار خم کاری
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
vernier caliper
U
کولیس
[ابزار]
calliper
[British]
U
کولیس
[ابزار]
calipers
U
کولیس
[ابزار]
vernier calliper
[British]
U
کولیس
[ابزار]
calipers
U
قطرسنج
[ابزار]
brick workers tool
U
ابزار بنایی
control equipment
U
ابزار نظارت
credit instrument
U
ابزار اعتباری
instrument panels
U
پیشخوان ابزار
generating tool
U
ابزار تولید
gosseneck tool
U
ابزار دوخمی
groupware
U
ابزار گروهی
groupware
U
گروه ابزار
pocket rule
U
خط کش جیبی
[ابزار]
hand tool
U
ابزار دستی
turning tool
U
ابزار تراشکاری
joiner's hardware
U
ابزار نجاری
tool
U
ابزار کار
floating tool
U
ابزار متحرک
flexible drive tool
U
ابزار گردان
lifting device
U
ابزار بالا بر
firmware
U
استوار- ابزار
instrument panels
U
پهنهی ابزار
development tools
U
ابزار توسعه
fishing tackle
U
ابزار ماهیگیری
workbox
U
جعبه ابزار
knurled tool
U
ابزار اج کاری
clones
U
ابزار همگن
carpenter's rule
U
خط کش تاشو
[ابزار]
tool box
U
جعبه ابزار
boring machine
U
دریل
[ابزار]
head
U
دهنه ابزار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com