English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
authorship U ابداع
invention U ابداع
innovation U ابداع
innovations U ابداع
novation U ابداع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creativity U قدرت ابداع
excogitate U ابداع کردن
noodle U ابداع کردن
originationu U ایجاد ابداع
to bring in U ابداع کردن
to innovate in U ابداع کردن
initiated U ابداع کردن
coinage U ابداع واژه
initiates U ابداع کردن
initiate U ابداع کردن
initiating U ابداع کردن
introduction U معمول سازی ابداع
introductions U معمول سازی ابداع
masterminding U دارای نبوغ فکری ابداع کردن
mastermind U دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminds U دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded U دارای نبوغ فکری ابداع کردن
creativeness U قدرت خلاقه قدرت ابداع
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com