English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
locomotor U ابتلاء اعضای حرکتی
locomotory U ابتلاء اعضای حرکتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
locomotor U دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
affection U مهر ابتلاء
suffering U ابتلاء زیان
tuberculation U ابتلاء بمرض سل
sufferings U ابتلاء زیان
sarcomatosis U ابتلاء به تومور بدخیم نسج همبند
hallucinosis U حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی
helminthiasis U ابتلاء به کرم روده ناخوشی کرم
burgomaster U اعضای شهرداری
inside U تو اعضای داخلی
insides U تو اعضای داخلی
stagnancy U بی حرکتی
misbehaciour U بد حرکتی
enactive U حرکتی
dynamically U حرکتی
dynamic U حرکتی
immovability U بی حرکتی
hypokinetic U کم حرکتی
motor U حرکتی
hypoergasia U کم حرکتی
motors U حرکتی
motored U حرکتی
motor- U حرکتی
paraplegia U فلج اعضای سافل
footwork U هماهنگی پا با اعضای دیگر
cadres U اعضای یک سازمان نظامی
vitals U اعضای حیاتی و موثربدن
main structure menbers U اعضای اصلی ساختمان
sensorium U مرکز حواس اعضای حس
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
cadre U اعضای یک سازمان نظامی
stiffening members U اعضای صلب کننده
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
the f. U اعضای هیئت پزشکی
ideo motor U فکری- حرکتی
kinematic similarity U تشابه حرکتی
motoneuron U نورون حرکتی
motor neuron U نورون حرکتی
motor area U ناحیه حرکتی
spatiomotor U فضایی- حرکتی
sensorimotor U حسی- حرکتی
psychomotor U روانی- حرکتی
premotor U پیش حرکتی
movement pattern U انگاره حرکتی
movement pattern U الگوی حرکتی
motor unit U واحد حرکتی
motor skill U مهارت حرکتی
motor path U گذرگاه حرکتی
motor nerve U عصب حرکتی
quiescence U بی حرکتی خاموشی
motor learning U یادگیری حرکتی
motor function U کارکرد حرکتی
motor development U رشد حرکتی
motor control U کنترل حرکتی
visuo motor U دیداری- حرکتی
motor movement U عمل حرکتی
kinetic energy U انرژی حرکتی
ataxia U ناهماهنگی حرکتی
akathisia U بیقراری حرکتی
inaction U بی حرکتی بیهودگی
momentum U نیروی حرکتی
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
hypotrophy U رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
innards U اعضای داخلی حیوان یاانسان
vitals U اعضای اصلی بدن حیوان
quaker meeting U انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
senatorial U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
toho U اعضای انگشتان نشانه و شست
senatorian U وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
motor aphasia U زبان پریشی حرکتی
motor perceptual region U ناحیه حرکتی- ادراکی
motor education U تعلیم و تربیت حرکتی
sensorimotor arc U قوس حسی- حرکتی
locomotion U جابه جایی حرکتی
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
technomotorial skill U مهارت تکنیکی- حرکتی
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
ideo motor act U عمل فکری- حرکتی
gross motor skills U مهارتهای حرکتی درشت
dead center U مرکز سکون و بی حرکتی
psychomotor tests U ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor retardation U کندی روانی- حرکتی
psychomotor agitation U بیقراری روانی- حرکتی
dynamic balance U تعادل و توازن حرکتی
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
urogenital U وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
bionic U وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting U انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
bounds U محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
extrapyramidal motor system U دستگاه حرکتی برون هرمی
brace scale of motor ability U مقیاس توانش حرکتی بریس
purdue perceptual motor survey U ازمون ادراکی- حرکتی پردو
locomotory U دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
abducens nerve U عصب حرکتی خارجی چشم
oculomotor nerve U عصب حرکتی عمومی چشم
nervus oculomotorius U عصب حرکتی عمومی چشم
audiogyral illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
audiogravic illusion U خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
nervus abducens U عصب حرکتی خارجی چشم
components U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
backplane U مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clock U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
component U تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
friendly societies U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
churchwardens U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden U هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
to pack a jury U جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
union shop U مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
cartels U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartel U توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
homology U همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
transient target U هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
ibi U Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
embassies U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassy U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
picketings U اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
sederunt U جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
axle stub U اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com