Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fix
U
آن نمیتواند تغییر کند
fixes
U
آن نمیتواند تغییر کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
illiterate
U
که نمیتواند بخواند
an ill quarrels with his tool
U
نمیتواند برقصد میگویدزمینش کج است
queen can do no wrong
U
ملکه نمیتواند خطا کند
nemo potest esse simul actor et judex
U
هیچ کس نمیتواند در ان واحد قاضی و مدعی باشد
he is unable to speak
U
ازسخن گفتن عاجزاست نمیتواند سخن بگوید
nemo agit in seipsum
U
هیچ کس نمیتواند علیه خوداقامه دعوی کند
acatalectic
U
قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
rejection
U
خطای اسکنرکه نمیتواند یک حرف را بخواند وحرف خالی را میکند
nemo dat quod non habet
U
هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
interrupting
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupts
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupt
U
سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
output
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
res inter alios
U
debet non actaalterinocere تعهدات دو جانبه باعث اضرار شخص ثالث نمیتواند بشود
outputs
U
که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
self-
U
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
blow-ups
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow-up
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
blow up
U
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
snookered
U
وضع گوی که بازیگر نمیتواند مستقیما به گوی موردنظر ضربه بزند
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
glassine
U
نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
peripheral
U
UPC که نمیتواند دستورات را با سرعت طبیعی اجرا کند به علت رسانه جانبی کند
dumb terminal
U
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
sequential
U
نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند
defacto recognition
U
شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
send only device
U
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
U
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
U
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
angular travel
U
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
retour sans protet
U
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
vicissitude
U
تغییر
stationary
U
بی تغییر
conversions
U
تغییر
shunting
U
تغییر خط
variations
U
تغییر
dachi
U
تغییر پا
commutation
U
تغییر
changeless
U
بی تغییر
amendment
U
تغییر
amendments
U
تغییر
conversion
U
تغییر
variation
U
تغییر
alternation
U
تغییر
changing
U
تغییر
innovations
U
تغییر
changes
U
تغییر
innovation
U
تغییر
changed
U
تغییر
fluctuation
U
تغییر
change
U
تغییر
misalignment
U
تغییر
modification
U
تغییر
mutations
U
تغییر
alteration
U
تغییر
mutation
U
تغییر
modificative
U
تغییر دهنده
modification of the articles
U
تغییر اساسنامه
modificatory
U
تغییر دهنده
unalterable
U
تغییر ناپذیر
modifiability
U
تغییر پذیری
modifier
U
تغییر دهنده
modifiers
U
تغییر دهنده
flexility
U
قابلیت تغییر
skittish
U
تغییر پذیر
variability
U
تغییر پذیری
immutable
U
تغییر ناپذیر
changeable
U
قابل تغییر
changeable
U
تغییر پذیر
transformation
U
عمل تغییر
effable
U
قابل تغییر
mutable
U
تغییر پذیر
mutabilty
U
تغییر پذیری
mutability
U
تغییر پذیری
multiplier
U
ضریب تغییر
moveable
U
قابل تغییر
misalign
U
تغییر یافتن
load variation
U
تغییر بار
frequency change
U
تغییر بسامد
supple
U
تغییر پذیر
minor change
U
خرد تغییر
infelection
U
تغییر شکل
invariance
U
تغییر ناپذیری
metachromatism
U
تغییر رنگ
mean variation
U
تغییر متوسط
invariant
U
تغییر ناپذیر
upheavals
U
تغییر فاحش
ireversible
U
تغییر ناپذیر
magnatic displacement
U
تغییر مغناطیسی
inalterable
U
تغییر ناپذیر
inalterability
U
تغییر ناپذیری
immutability
U
تغییر ناپذیری
frequency fluctuation
U
تغییر فرکانس
left shift
U
تغییر مکان به چپ
lability
U
تغییر پذیری
constantly
U
بدون تغییر
heterophonia
U
تغییر صدا
kainotophobia
U
تغییر هراسی
kainophobia
U
تغییر هراسی
transmutation
U
تغییر شکل
invariable
U
تغییر ناپذیر
lour
U
اخم تغییر
altertive
U
تغییر دهنده
mutant
U
تغییر پذیر
transforming
U
تغییر شکل
metamorphosis
U
تغییر شکل
transforms
U
تغییر شکل
variant
U
قابل تغییر
fluctuates
U
تغییر مداوم
fluctuated
U
تغییر مداوم
fluctuate
U
تغییر مداوم
mutants
U
تغییر پذیر
transformed
U
تغییر شکل
transform
U
تغییر شکل
alterant
U
تغییر دادنی
alterable
U
قابل تغییر
alterability
U
قابلیت تغییر
varies
U
تغییر کردن
vary
U
تغییر کردن
modification
U
تغییر وتبدیل
weathers
U
تغییر فصل
weathered
U
تغییر فصل
alter
U
تغییر یافتن
alter
U
تغییر دادن
altered
U
تغییر یافتن
altered
U
تغییر دادن
altering
U
تغییر یافتن
altering
U
تغییر دادن
alters
U
تغییر یافتن
alters
U
تغییر دادن
variables
U
تغییر پذیر
mutate
U
تغییر دادن
mutated
U
تغییر دادن
mutates
U
تغییر دادن
mutating
U
تغییر دادن
amend
U
تغییر دادن
amended
U
تغییر دادن
amending
U
تغییر دادن
weather
U
تغییر فصل
variable
U
تغییر پذیر
automatic take
U
تغییر پایگاه
displeacement of water
U
تغییر مکان اب
covariation
U
تغییر همگام
convertibility
U
توانایی تغییر
displacement
U
تغییر موضع
displacement
U
تغییر مکان
concurrent variation
U
تغییر همزمان
commutable
U
قابل تغییر
modifies
U
تغییر دادن
current displacement
U
تغییر جریان
variations
U
تغییر ناپایداری
variation
U
تغییر ناپایداری
displaciment
U
تغییر مکان
displaceable
U
قابل تغییر
dimensional change
U
تغییر اندازه
design change
U
تغییر طرح
demand shift
U
تغییر تقاضا
deformation
U
تغییر شکل
coefficient of variation
U
ضریب تغییر
speed variation
U
تغییر سرعت
kaleidoscope
U
تغییر پذیربودن
kaleidoscopes
U
تغییر پذیربودن
change of speed
U
تغییر سرعت
change of place
U
تغییر مکان
change of curvature
U
تغییر انحنا
change in supply
U
تغییر عرضه
change in demand
U
تغییر تقاضا
change spin
U
چرخیدن با تغییر پا
changer
U
تغییر دهنده
modify
U
تغییر دادن
upheaval
U
تغییر فاحش
modifying
U
تغییر دادن
cinversion
U
تغییر شکل
behavior modification
U
تغییر رفتار
shifts
U
تغییر مکان
transformative
U
قابل تغییر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com