Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
two-dimensional
U
آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
orientation
U
جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
long-and-short work
[بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
keystone distortion
U
تغییر شکل تصویر که خط وط عمودی در لبههای افقی صفحه نمایش خم می شوند
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
mouses
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouse
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
combinational
U
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
post and rail
U
مانع در پرش اسب 4 تیر افقی و 2 تیر عمودی
fret
U
[نقشه پیچ در پیچ در حاشیه با استفاده از خطوط افقی و عمودی با زوایای ۹۰ درجه و مربوط به کشور چین]
circulars
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular
U
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
direct coupled transistor logic
U
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
circuit
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
column
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
columns
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
potter wheel
U
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
kepse motife
U
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
vertical
U
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
mechanical mouse
U
mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
title
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
combatant
U
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
combatants
U
یکان رزمنده عناصر رزمنده عناصر درگیردر جنگ
display board
U
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
planes
U
افقی سطح افق افقی کردن
planed
U
افقی سطح افق افقی کردن
plane
U
افقی سطح افق افقی کردن
levels
U
تراز سطح افقی افقی کردن
planing
U
افقی سطح افق افقی کردن
level
U
تراز سطح افقی افقی کردن
levelled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
leveled
U
تراز سطح افقی افقی کردن
arrays
U
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
flexible
U
آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
array
U
آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays
U
آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array
U
آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
square wave
U
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
menu
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
U
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
sliding wedge
U
گاوه افقی یاکولاس افقی
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
continuously set vector
U
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
standard
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards
U
دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check
U
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
processor
U
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
ingredient
U
عناصر
ingredients
U
عناصر
meteorological data
U
عناصر هواسنجی
combat , elements
U
عناصر رزمی
column head
U
عناصر سرستون
intelligence data
U
عناصر اطلاعات
target indications
U
عناصر هدف
minor elements
U
عناصر فرعی
conversion of data
U
تبدیل عناصر
transmutation
U
تبدیل عناصر
trace elements
U
عناصر کمیاب
known data
U
عناصر معلوم
known data
U
عناصر تیرمعلوم
orbital element
U
عناصر مداری
gft setting
U
عناصر خط کش تیر
clemency
U
اعتدال عناصر
minor elements
U
عناصر جزئی
job elements
U
عناصر شغلی
firing data
U
عناصر تیر
data element
U
عناصر اطلاعات
representative elements
U
عناصر نماینده
component operation
U
عناصر عملیاتی
essential elements
U
عناصر ضروری
cantilever elements
U
عناصر کنسولی
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
head
U
عناصر اولیه ستون
periocic table
U
جدول تناوبی عناصر
elemental
U
مربوط به عناصر ابتدائی
constituent elements of crime
U
عناصر متشکله جرم
antisurface
U
ضد عناصر سطحی شناوردشمن
basic data
U
عناصر تیر اولیه
combat , elements
U
عناصر درگیر در رزم
transition series
U
گروه عناصر واسطه
treadway
U
پل برای عناصر پیاده
inner transition elements
U
عناصر واسطه داخلی
essential elements of information
U
عناصر اصلی اخبار
chart data
U
عناصر تیر نقشهای
force augmentation
U
عناصر تقویتی یکان
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
data
U
سوابق عناصر داده ها
interrupted
U
[عناصر معماری منقطع]
computing sight
U
وسیله محاسبه عناصر تیر
direct plotting
U
تعیین عناصر تیر به طورمستقیم
replot data
U
عناصر دوباره بردن هدفها
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
chaines
U
[عناصر بنایی شبیه پایه]
quantification
U
معرفی عناصر یک جسم تعریف
coriolis force
U
اثرچرخش زمینی عناصر متحرک
record firing
U
عناصر تیر را ثبت کنید
purged
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
purge
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
purges
U
تصفیه حزب یا دولت از عناصر نادلخواه
gun pointing data
U
عناصر مربوط به روانه کردن توپ
aided matching
U
سیستم تبدیل عناصر تیر توپ
task element
U
یکی از عناصر ناوگان ماموراجرای یک ماموریت
filters
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
aided matching
U
سیستم انتقال عناصر تیر به کامپیوتر
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
search
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searched
U
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
circuits
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
articulation
U
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
circuit
U
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
half thickness
U
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
clustering
U
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
centerpiece
U
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
arrays
U
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
cartesian structure
U
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند
neglected
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
neglecting
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
array
U
تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
neglect
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
guerrillas
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
guerrilla
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
pert chart
U
نمودار وابستگیهای داخلی عناصر کاری که نسبت به زمان سنجیده می شوند
dichogamous
U
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
direct plotting
U
تعیین عناصر تیربدون استفاده از طرح تیر یاوسایل هدایت اتش
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
guerillas
U
جنگجوی غیر منظم تیزیل عناصر خرابکار پشت جبهه دشمن
selective clock stetching
U
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
unit matrix
U
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
paged
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
page
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
scsi
U
بیت ارسال داده را پشتیبانی میکند و وسایل را کنترل میکند
critical error
U
خطایی که پردازش کامپیوتر را با شکل مواجه میکند یا متوقف میکند
faulted
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edit
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controllers
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
destructive cursor
U
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
fault
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
faults
U
برنامهای که وقوع خطا در سیستم را بررسی میکند و ذخیره میکند
edited
U
کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
controller
U
را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
postbyte
U
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند
slaved
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
Intel
U
بیتی استفاده میکند و تا چند مگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
Intel
U
بسیتی استفاده میکند تا چند گیگا بایت از RAM را آدرس دهی میکند
slaving
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
key
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
million instructions per second
U
اندازه سرعت پردازنده که تعداد دستوراتی که در ثانیه اجرا میکند را مشخص میکند
slaves
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
slave
U
بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
on end
U
عمودی
perpendecular
U
عمودی
othogonal
U
عمودی
perpendicular
U
عمودی
straight
U
عمودی
plumb lines
U
خط عمودی
straighter
U
عمودی
lineal
U
عمودی
vertical
U
عمودی
erecting
U
عمودی
straightest
U
عمودی
righting
U
حق عمودی
erected
U
عمودی
erect
U
عمودی
righted
U
حق عمودی
plumb line
U
خط عمودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com