English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
word processing U پردازش کلمه
word processing system U سیستم پردازش کلمه
word processing center U مرکز پردازش کلمه
word processing program U برنامه پردازش کلمه
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
He is a man of his word . He is as good as his word . U قولش قول است
His word is his bond. HE is a man of his word. U حرفش حرف است
operator U اپراتور
operator U کارگردان
operator U متصدی ماشین
operator U خدمه وسیله
operator U متصدی دستگاه
operator U تلگرافچی
operator U پخشگر
operator U عامل
operator U عملگر
operator U شخصی که یک ماشین یا فرآیندی را اجرا میکند
operator U حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند
operator U انتساب بیشتر از یک تابع به عملگرا مشخص .
operator U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
operator U نشانهای که یک عمل ریاضی را بیان کند.
operator U شخصی که با کامپیوتر کار میکند
operator U وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operator U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operator U مجری
operator U تلفنچی
operator U کاربر
operator U عملگر [ریاضی]
operator U اپراتور
operator U گرداننده
operator U متصدی
operator U تلفن چی
operator U عمل کننده
operator U گرداننده
operator U عمگر
operator U متصدی
post processing U پس پردازی
list processing U پردازش لیست
processing element U عنصر پردازشی
priority processing U اولویت پردازی
document processing U پردازش مدرک
priority processing U پردازش اولیه
picture processing U پردازش تصویری
distrubuted processing U پردازش توزیعی
post processing U پس پردازش
processing of the order U انجام سفارش
processing program U برنامه پردازشی
processing unit U واحدپردازشگر
processing unit U واحد پردازش
background processing U پردازش زمینهای
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
batch processing U دسته پردازی
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batch processing U پردازش دستهای
processing symbol U علامت پردازش
processing program U برنامه پردازش
processing unit U واحد پردازنده
call processing U فراخوان پردازی
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
image processing U تصویر پردازی
image processing U پردازش تصویر
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
information processing U تقویم اخبار
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
information processing U پردازش اطلاعات
list processing U لیست پردازی
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
direct processing U پردازش مستقیم
foreground processing U پردازش پیش صحنی
file processing U پردازش فایل
parallel processing U پردازش موازی
file processing U پرونده پردازی
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
command processing U پردازش دستورالعمل
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
concurrent processing U پردازش همزمان
simultaneous processing U پردازش همزمان
continuous processing U پردازش پیوسته
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
document processing U متن پردازی
data processing U پردازش داده ها
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
data processing U داده پردازی
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
data processing U پرورش اطلاعات
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U امایش اطلاعات
data processing U مرتب کردن داده ها
text processing U پردازش متن
serial processing U پردازش نوبتی
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing U با دست یابی تصادفی
remote processing U پردازش از راه دور
random processing U پردازش تصادفی
sequential processing U پردازش ترتیبی
serial processing U پردازش سری
Laplace operator U عملگر لاپلاس [ریاضی] [فیزیک]
tour operator U شرکتیکهاوقاتتعطیلراتنظیممیکند
operator's cab U بیلمکانیکیعملیاتی
keypunch operator U منگنه زن
operator on incentive U مقاطعه چی
lathe operator U تراشکار
laplace operator U عملگر لاپلاس
clock operator U تنظیمکنندهوقت
inequality operator U نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
incentive operator U پیمانکار
operator on incentive U مقاطعه کار
incentive operator U مقاطعه کار
incentive operator U مقاطعه چی
operator on incentive U پیمانکار
differential operator U عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]
impedance operator U اپراتور مقاومت
impedance operator U اپراتورامپدانس
dyadic operator U عملگر دوتایی
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
logic operator U اپراتور منطقی
concatenation operator U عملگر الحاقی
wireless operator U اپراتور بی سیم
winch operator U driver winch
unary operator U عملگر یگانی
telephone operator U تلفن چی
telegraph operator U تلگرافچی
radar operator U متصدی رادار
relational operator U عملگر رابطهای
redirection operator U عملگر تعیین جهت
radio operator U بی سیم چی
operator console U کنسول اپراتور
operator console U پیشانه اپراتور
operator console U پیشانه متصدی
logical operator U عملگر منطقی
machine operator U کارگردان ماشین
machine operator U اپراتوردستگاه
machine operator U اپراتور ماشین
machine operator U متصدی ماشین
monadic operator U عملگر تکین
monadic operator U عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
monadic operator U اپراتور منط قی فقط با یک عملوند
n ary operator U عملگر N تایی
nand operator U عملگر نقیض و
operator command U فرمان متصدی
radio operator U متصدی بی سیم
arithmetic operator U اپراتور محاسباتی
boolean operator U عملگر بول
computer operator U اپراتور کامپیوتر
comparison operator U عملگرمقایسهای
annihilation operator U عملگر نابودی
console operator U اپراتور کنسول
conditional operator U عملگر شرطی
amateur operator U تفنن گر
aggregate operator U عملگر جمعی
comparison operator U عملگر مقایسه
boolean operator U عملگر جبر بول
boolean operator U عملگر بولی
assignment operator U عملگر جایگزینی
arithmetic operator U عملگرمحاسباتی
arithmetic operator U نشان حسابی عملگر ریاضی
arithmetic operator U عملگرحسابی
binary operator U عملگر دوتایی
binary operator U عملگر دودوئی
multiple job processing U پردازش چند کاره
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
administrative data processing U پردازش دادههای اداری
mechanical data processing U پردازش داده مکانیکی
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
data processing curriculum U دوره تحصیلات پردازش داده
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
data processing center U مرکز پردازش داده
data processing center U مرکز داده پردازی
list processing langauge U زبان لیست پردازی
natural language processing U پردازش زبان طبیعی
automated data processing U پردازش داده به صورت خودکار
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
businedd data processing U داده پردازی تجاری
business data processing U داده پردازی تجاری
scientific data processing U پردازش داده علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
order processing time U مدت انجام سفارش
order processing time U زمان انجام سفارش
centralized data processing U پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
automatic data processing U پردازش خودکار داده ها
stacked job processing U پردازش پشته یی
real time processing U پردازش بلادرنگ
data file processing U پردازش فایل داده
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
data processing management U مدیریت پردازش داده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com