Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
visual scanner
U
پیماینده تصویری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scanner
U
پوینده
scanner
U
پویشگر
scanner
U
پیمایشگر
scanner
U
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
scanner
U
وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner
U
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanner
U
فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
scanner channel
U
کانال پیمایشگر
flatbed scanner
U
پویشگر مسطح
optical scanner
U
پوینده نوری
optical scanner
U
پیمایشگر نوری
graphics scanner
U
پویشگر نگارهای
flying spot scanner
U
پوینده لکهای تند رو
visual
U
وابسته به دید
visual
U
دیدنی
visual
U
بصری
visual
U
دیداری
visual
U
دیدی
visual
U
درمعرض دید
visual
U
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual
U
با چشم
Visual C
U
محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual axis
U
محور بینایی
visual aphasia
U
زبان پریشی دیداری
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual agnosia
U
ادراک پریشی دیداری
visual type
U
سنخ دیداری
visual obstruction
U
مانع دید
visual organization
U
سازمان دیداری
visual page
U
صفحه تصویری
visual perception
U
ادراک دیداری
visual projection
U
فرافکنی دیداری
visual range
U
حیطه دید
visual signal
U
علامت بصری
visual signal
U
علایم بصری
visual acuity
U
تیزی بینایی
visual check
U
مقابله دیداری
visual aid
U
اسلاید
visual aid
U
چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual aids
U
ابزارهای کمکی دیداری
visual aids
U
دیدافزار
visual aids
U
کمکهای بصری
visual yellow
U
زرد بینایی
visual span
U
فراخنای دیداری
visual display
U
نمایش بصری
visual control
U
کنترل دید
visual communication
U
مخابره بصری
visual communication
U
ارتباط بصری
visual cliff
U
پرتگاه دیداری
visual check
U
مقابله بصری
visual adaptation
U
انطباق دیداری
visual aid
U
نقشه
visual observation
U
دیدبانی بصری
visual observation
U
دیدبانی با چشم
visual angle
U
زاویه دید
visual purple
U
ارغوان بینایی
visual hallucination
U
توهم دیداری
visual field
U
میدان دید
visual arts
U
هنرهای دیدنی
visual arts
U
هنرهای بصری
audio-visual
U
سمعی بصری
audio-visual
U
اموزش سمعی وبصری
audio-visual
U
سمعی وبصری
audio-visual
U
دید و شنودی
audio visual
U
سمعی بصری
audio visual
U
اموزش سمعی وبصری
audio visual
U
سمعی وبصری
audio visual
U
دید و شنودی
visual elevation
U
افت بصری گلوله
visual elevation
U
فاصله مربوط به افت گلوله
visual illusion
U
خطای ادراکی دیداری
visual identification
U
شناسایی بصری
visual interaction
U
کنش متقابل بصری
visual interceptor
U
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual identification
U
تشخیص بصری
visual focusing
U
تمرکز دیداری
visual flight
U
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight
U
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight
U
پرواز بصری
visual fixation
U
تثبیت دیداری
visual fire
U
تیر مستقیم
visual induction
U
القاء دیداری
visual display unit
U
واحد نمایشگر بصری
visual omnidirectional range
U
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال نمایش بصری
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual righting response
U
پاسخ تعادل دیداری
visual display unit
U
واحد نمایش دیداری
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com