English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vacuum impregnating process U پرسازی در خلاء
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impregnating U بارور کردن
impregnating U لقاح کردن اشباع کردن
impregnating U ابستن کردن
vacuum U خلا
vacuum U جلاء
vacuum U خلاء
vacuum U جاروی برقی باجاروی برقی تمیز کردن
vacuum U فرف یاجای بی هوا
vacuum U فضای تهی
vacuum tube U لوله خلاء
vacuum tube U لامپ خلاء
vacuum trust U تراست در خلاء
vacuum pump U پمپ خلاء
vacuum tunnel U تونل خلاء
vacuum-packed U مکیده
vacuum-packed U کیپ و بیهوا
vacuum-packed تهیه شده
vacuum diaphragm U خلفپرده
vacuum diaphragm U خلفدیواره
absolute vacuum U خلاء مطلق
vacuum oven U اون خلاء
vacuum manifold U لولهچندلایتخلیه
vacuum cleaners U جاروی برقی
low vacuum U خلاء کم
vacuum chamber U اتاق خلاء
hard vacuum U خلاء سخت
high vacuum U خلاء زیاد
vacuum cleaner U جاروی برقی
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
vacuum concrete U بتن مکیده
vacuum cutout U افتامات خلائی
vacuum distillation U تقطیر در خلاء
vacuum gage U خلاء سنج
vacuum system console U کاهشدهندهسیستمخلاء
vacuum precessed concrete U بتن با قالب خلاء
vacuum coffee maker U تخلیهقهودرستکن
vacuum tube voltmeter U ولت سنج با لامپ خلاء
hand vacuum cleaner U جارودستی
cylinder vacuum cleaner U سیلندرجاروبرقی
formwork with vacuum chambers U قالب بندی با خلاء
ultra high vacuum U مسیر ازاد متوسط هوا
vacuum tube light U نور لامپ خلاء
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U تهیه کردن
process U زائده
process U پرورش دادن
process U تقویم کردن تولید کردن
process U جریان کار
process U عملکرد
process U مرحله
process U تهیه و تولید کردن
process U جریان
process U جریان عمل مرحله
process U دوره عمل
process U طرزعمل
process U مراحل مختلف چیزی
process U مراحلی راطی کردن
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U فرا گرد
process U فراشد روند
process U فرایند
process U پردازش کردن
process U پویش
process U روند
process U احضار کردن
process U تکلیف به حضور کردن
process U عمل اوردن
process U روند طریقه
process U روش
process U فراگرد
process U فرابرد فرابرش
process U تحویل
process U جریان کار در دادگاه
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U عمل
process U شیوه
process U مرحله جریان
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart U نقشه عملیات
production process U روند ساخت
pultrusion process U فرایند کشش رانی
pterygoid process U زائده نازله عظم وتدی
oxidizing process U فراینداحیاء
random process U پویش تصادفی
pterygoid process U زائده نازله استخوان شب پرهای
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
refinery process U فرایند کوره پالایش
refining process U فرایند پالایش
production process U جریان تولید
production process U فرایند تولید
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
output process U فرایند خروجی
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
process control U کنترل فرایندها
obolete process U فرایندهای مهجور
process control U بررسی فرایند
process chart U نقشه روند کار
process control U کنترل فرایند
process conversion U تبدیل فرایند
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
process schizophrenia U اسکیزوفرنیای تکوینی
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
remelting process U فرایند ذوب مجدد
remelting process U روش ذوب مجدد
retread process U تعمیر مجدد
tunneling process U فرایند تونل زنی
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
unionmelt process U فرایند الیرا
spinous process U زائدهخارمانند
word process U ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process U فرایند زیگلر
solution [process] U راه حل
due process U سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
To process and treat something . U چیزی راعمل آوردن
process of negotiations U روند مذاکرات
trustee process U توقیف
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
reversal process U جریان معکوس
salpeter process U فرایند سالپیتر
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
selective process U فرایند گزینشی
sequential process U فرایند ترتیبی
solidifying process U فرایند انجماد
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
solidifying process U مرحله انجماد
solidifying process U پروسه انجماد
steelmaking process U فرایند فولادسازی
stochastic process U فرایند اتفاقی
styloid process U زائده سهمی
discriminal process U فرایند افتراقی
fusion process U فرایند ذوب
cleaning process U فرایند شستشو
gosseneck process U فرایند دوخمی
cladding process U مرحله روکش کاری
historical process U فرایند تاریخی
historical process U پویش تاریخی
cladding process U فرایند پوشش
child process U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
in process of time U بمرور زمان
in process of time U رفته رفته
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
interative process U فرایند تکراری
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
budget process U مراحل بودجه
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
flow process U جریان چرخش کار
continuous process U فرایند پیوسته
dissipative process U فرایند اتلافی
duplexing process U فرایند دوپلکس
ecological process U فرایند بوم شناختی
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
decision process U فرایند تصمیم
cyclic process U فرایند چرخهای
direct process U فرایند مستقیم
extrusion process U فرایند چکش کاری
final process U دستور اجرای حکم
coronoid process U زائده منقاری
fission process U روند انشقاق
fission process U فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process U مرحله انشقاق
fixation process U فرایند تثبیت
converting process U فرایند بیرنه
irreversible process U پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
isentropic process U فرایند هم انتروپی
manufacturing process U فرایند ساخت
manufacturing process U پویش ساخت
markov process U فرایند مارکف
background process U فرایندهای پس زمینه
flow process U جریان انجام کار
associative process U فرایند تجمعی
mastoid process U زایده پستانی
mental process U فرایند ذهنی
annealing process U فرایند تابکاری
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
adiabatic process U فرایند بی دررو
acid process U فرایند اسیدی
mond process U فرایند موند
manufacture process U فراگرد ساخت
manufacture process U فرایند ساخت
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
budget process U فرایند بودجه
iterative process U فرایند تکراری
isothermal process U تحول همدما
isothermal process U تحول در دمای ثابت
bessemer process U فرایند بسمر
batch process U فرایندناپیوسته
isothermal process U پروسه هم دما
batch process U فرایند پیمانهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com