English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transients U گذرا
transients U زود گذر
transients U ناپایدار
transients U فانی کوتاه
transients U تند
transients U فراگذر
transients U ناو یا کشتی یا هواپیمای درحال نقل و انتقال
transients U در حال انتقال
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients U زودگذر
transients U موج ناگهانی در ولتاژ
transients U وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients U باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com