English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rush U ازدحام مردم
to rush at U یورش یاحمله کردن به
Why all this rush ? U عجله ات برای چیست ؟
in a rush <idiom> U عجله داشتن
rush U حمله کردن هجوم با عجله
rush U یورش کردن
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush U هجوم بردن
rush U جویبار
rush U جوی
rush U نی بوریا
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush U جزئی
rush U حمله یورش
rush U حرکت شدید
rush-hour U ساعت پرمشغله
rush-hour U ساعت شلوغی
During the rush hours. درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک]
club rush U بته لویی
rush root U ریشه ایرسا
rush-hour U وقت پررفت و آمد
bog rush U گورگیاه
rush candle U شمع پیزر فتیله
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
pass rush U حمله مدافعان به پاس دهنده
to rush a stream U از نهری تند گذشتن
to rush any one into danger U کسیرا بخطر کشانیدن
it is not worth a rush U به بشیزی نمیارزد
rush root U ریشه اریسا
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
sweet rush U گور گیاه
rush-hour traffic U وقت شلوغ رفت و آمد
i dont care a rush U مرا هیچ پروایی نیست
rush-hour traffic U ساعت شلوغی ترافیک
To tramp the streets . To rush uselessly. U سگ دوزدن
bill nye U صورتحساب
to f. the bill U واجدشرایط بودن
way bill U بارنامه راه اهن
way bill U بارنامه
bill of e. U برات
way bill U سند حمل
got through (the bill got through the ma U لایحه از مجلس گذشت
way bill U بارنامه دریایی
bill U بیجک
bill U صورتحساب دادن
bill U اسکناس
bill U نوعی شمشیرپهن
bill U سند
bill U برات
bill U قبض صورتحساب
bill U لایحه
bill U نوک بنوک هم زدن
bill U منقار
bill U نوک
the bill U صورت حساب
The bill, please. لطفا صورت حساب.
bill U صورتحساب
bill U تهیه کردن صورتحساب
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U گزارش جریان دعوی
bill U اسنادبازرگانی
bill U دادخواست
bill U قبض
bill U سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill U حواله
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
retiring a bill U براتی را تسویه کردن
play bill U اعلان نمایش
play bill U اگهی نمایش
protect a bill U وجه براتی را تامین کردن
road bill U بارنامه
sight bill U برات دیداری
show bill U تابلو اعلان نمایش
short bill U برات کم مدت
crow bill U انبرگلوله کش
currency of a bill U مدت برات
dishonour a bill U نکول
due bill U سند بدهی
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill U member
fly bill U اگهی دستی
foreign bill U حواله ارز خارجی
fly bill U اعلان دستی
foreign bill U برات ارزی
foreign bill U برات خارجی
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill U پرندگان سخت منقار
hawk bill U لاک پشت ابی
hawks bill U لاک پشت منقار دار
hook bill U منقار نوک برگشته
hook bill U منقارعقابی
due bill U برات پرداختنی
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
first reading of a bill U شوراول لایحه
long bill U نوک دراز
member's bill U طرح قانونی
financial bill U لایحه مالی
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
stork's bill U برگ عطر
watch bill U لوحه نگهبانی ناو
wage bill U لیست حقوق
victualling bill U پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill U برات به وعده
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill U اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill U اسناد خزانه
transit bill U پروانه عبور
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
double bill U مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
a hefty bill U صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill <idiom> U اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill <idiom> U پرداختن
fill the bill <idiom> U مناسب برای همه جا
transit bill U اجازه عبور
training bill U برنامه اموزشی
to veto a bill U لایحه قانونی راردکردن
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill U گل عطر
stork's bill U شمعدانی عطر
station bill U جدول محلها
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
through bill of exchange U بارنامه سراسری
through bill of lading U بارنامه سراسری
to talk out a bill U مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to protean a bill U وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill U براتی را فکول کردن
to bill and coo U باهم غنج زدن
to bill and coo U بوسه بازی کردن
time bill U برنامه حرکت قطار
time bill U سفته مدت دار
soft bill U مرغ مگس خوار
bill of exchange U برات
bill of exchange U برات مبادلهای
bill of exchange U برات ارزی
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions U صورت استثنائات
bill of exception U اعتراض نامه
bill of entry U افهارنامه ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce U طلاق نامه
bill of disfranchise U disfranchise
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook U دهره
bill of exgchange U برات
bill of exgchange U سفته
bill of lading U بار نامه کشتی
bill of lading U بار نامه
bill of lading U ستمی کشتی
bill of lading U بارنامه
bill of indictment U کیفر خواست
bill of indictment U ادعانامه
bill of indictment U کیفرخواست
bill of indicment U ادعا نامه
bill of indicment U کیفر خواست
bill of guarantee U ضمانتنامه
bill of goods U فهرست تجارتی
bill of goods U صورت کالا
bill hook U دستعاله
bill exchange U برات
bill exchange U برات بازرگانی
accommodation bill U سفته دوستانه
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill U برات دوستانه
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare U هزینه سفر
bill of fare U برنامه
bill of fare U صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare U صورت غذا
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights U اعلامیه حقوق
bill of rights U قانون اساسی امریکا
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health U گواهی صحت مزاج
bill of health U گواهی تندرستی
air bill U بارنامه محموله هوایی
appropriation bill U صورت ضبط اموال
bill broker U واسطه تنزیل
bill broker U دلال برات
bill book U دفتر بروات
bill board U تخته لنگر
battle bill U فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill U لوحه جنگی ناو
banker's bill U صورتحساب بانکی
banker's bill U صورت تبدیل ارز
bank bill U حواله بانکی
bank bill U اسکناس
bank bill U برات بانک
bill of health U گواهی بهداشت
bill of loading U بارنامه کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com