English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to acknowledge your own guilt [culpability] U به گناه خود اقرار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. U او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
acknowledge U قدردانی کردن
acknowledge U تصدیق کردن
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است
acknowledge U کدی که گیرنده می فرستد تا به فرستنده اعلام کند یام به درستی دریافت شده است
acknowledge U اعلام معرف کردن
acknowledge اعتراف کردن
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
acknowledge U تایید کردن
acknowledge U اعلام وصول کردن
acknowledge U شماره اعلام وصول تصدیق کردن
acknowledge U اعلام نشانی کردن
They all acknowledge him master . U همه او را به استادی قبول دارند
negative acknowledge character U کاراکتر تصدیق منفی
Does the bank acknowledge your signature ? U آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
He refused to acknowledge defeat . U قبول نمی کرد که شکست خورده
He didnt return (acknowledge) my greetings. U جواب سلام مرا نداد
guilt U تقصیر
guilt U جرم
guilt U گناه مجرمیت محکومیت
guilt U گناه
guilt U بزه
to be on a guilt trip <idiom> U احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند [اصطلاح روزمره]
guilt feeling U احساس گناه
accessoiral guilt U معاونت در جرم
blood guilt U خونریزی ناحق
guilt complex U عذابوجدان
pure of guilt U بی تقصیر
pure of guilt U بی گناه
to feel a pang of guilt U ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com