English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to a troops U صف ارایی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
troops U عده ها
troops U یکانها
troops U افراد قسمتها سربازان
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
army troops U یکانهای رده ارتش
army troops U عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
combat troops U عدههای رزمی
corps troops U یکانهای سپاه
covering troops U یکانهای پوششی
covering troops U یکانهای پوشش کننده
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
household troops U دسته محافظین
mountain troops U یکانهای کوهستانی
seasoned troops U ارتش ورزیده و جنگ دیده
shock troops U گروه تهاجمی
shock troops U گروه حمله
shock troops U یکان ضربت
shock troops U واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
special troops U یکانهای مخصوص
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
tactical troops U عدههای تاکتیکی
tactical troops U یکانهای تاکتیکی
the troops were scattered U سپاهیان متفرق شدند
the troops were scattered U عده متفرق شد
weapon troops U قسمتهای ادوات
weapon troops U یکانها ادوات
Enemy troops poured into the city. U سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com