English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
time delay device U دستگاه تاخیردار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delay time U زمان تاخیر
time delay relay U رله تاخیری
delay U دیرکرد
delay U وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
delay U خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
delay U یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay U مدت زمانی که چیزی دیرتر از برنامه ریزی انجام شود
delay U خیری ایجاد کردن در چیزی
delay U به تاخیر انداختن
delay U تاخیر
delay U به تاخیر افتادن تاخیرکردن
delay U بتاخیرانداختن تعلل
delay U درنگ
delay U عملیات تاخیری
to delay U به تعویق انداختن
non delay U بدون تاخیر
non delay U ماسوره بی تاخیر
to delay U عقب انداختن [زمان]
interest for delay U بهره دیرکرد
waiting delay U تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
magnetic delay U تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
delay distortion U اعوجاج تاخیری
ignition delay U تاخیر اختراق
height delay U زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
It was not worth all that delay . U به اینهمه معطلی نمی ارزید
delay equalizer U برابر کننده تاخیر
delay en route U تاخیر درحین حرکت در مسیر
arming delay U تاخیر در مسلح شدن
delay en route U تاخیر در حین راه
delay element U عنصر تاخیری
delay circuit U مدار تاخیر
delay arming U مکانیسم تاخیری
delay arming U مسلح کننده تاخیری
delay allowance U زمان تقسیم
delay action U عملیات تاخیری
delay action U عمل تاخیری
delay equalizer U متعادل کننده تاخیری
delay fuze U ماسوره تاخیری
fuze delay U ماسوره تاخیری
external delay U تاخیر خارجی
to delay the proceedings U به تأخیر انداختن دادرسی
There will be a delay of 8 minutes. 8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
delay position U موضع تاخیری
delay line U خط تاخیر
delay line U خط تاخیری
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
coding delay U تاخیر زمانی مربوط به کشف رمز و پیام
propagation delay U تاخیر پخش
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
propagation delay U تاخیر انتشار
seek delay U تاخیر پیگردی
rotational delay U تاخیر چرخشی
delay line storage U یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
delay line register U ثبات با خط تاخیری
delay action fuse U فیوز تاخیری
delay action voltage U ولتاژ تاخیری
delay zction firing U عمل احتراق با تاخیر
delay zction firing U دیرسوزی
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
artificial delay line U خط تاخیر
acoustic delay line U خط تاخیر دهنده صوتی
magnetic delay line U خط تاخیر مغناطیسی
mercury delay line U خط تاخیری جیوهای
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
mercury delay line U داده خوانده می شد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
electromagnetic delay line U خط تاخیر الکترومغناطیسی
mercury delay line U تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
device U ابزار
device U اسباب
device name U نام دستگاه
device U وسیله
device U شعار دستگاه
device U ضامن
device U عامل
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U اختراع
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
device U شیوه
device U تمهید
device U خارضامن
device U چاشنی
device U وسیله جانبی
device U دستگاه
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device U ماشین یا وسیله کارا
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U PRN برای پورت چاپگر
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U فزاره
device U اپارات
device U تجهیزات
device U دستگاه اسباب وسیله
device U الت
device U حیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
v , device U ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device independence U مستقل از دستگاه
device dependent U وابسته به دستگاه
device code U کد دستگاه
device cluster U گروه دستگاه
antisweep device U ضامن ضد مین روبی
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lifting device U ابزار بالا بر
synchronous device U دستگاه همگام
symbolic device U دستگاه سمبلیک
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
audio device U دستگاه سمعی
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
storage device U دستگاه انباره
storage device U انباره
storage device U دستگاه ذخیره سازی
discrete device U دستگاه گسسته
bending device U کج گیر
synchronous device U دستگاه همزمان
dedicated device U دستگاه اختصاصی
clamping device U وسایل قید و بست
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
communication device U دستگاه ارتباطی
electroreceptive device U وسیله برقی
bistable device U دستگاه دوپایا
military device U اسباب ارتشی
physical device U ابزار مادی
binary device U دستگاه دو حالته
storage device U دستگاه ذخیره
storage device U دستگاه انبارش
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
send only device U دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
analog device U دستگاه انالوگ
analog device U دستگاه قیاسی
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
safety device U خارضامن
safety device U ضامن
safety device U دستگاه ضامن
active device U دستگاه کنشی
antifriction device U وسیله ضد اصطکاک
antifriction device U مکانیسم ضد اصطکاک
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
asynchronous device U دستگاه ناهمگام
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
sighting device U وسیله نشانه روی
sequential device U دستگاه ترتیبی
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
antiwatching device U ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antisweep device U ضامن ضد جمع اوری مین
antirecovery device U ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
active device U دستگاه فعال
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
mapping device U دستگاه نگاشت
point device U کاملا راست
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
input device U دستگاه ورودی
timing device U ساعتی
locking device U ابزار
illuminating device U تجهیزات روشنایی
ignition device U وسیله احتراق
pointing device U دستگاه اشاره گر
warning device U وسیلههشدار
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
point device U بی عیب
point device U بسیار درست
picking device U دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
nonohmic device U دستگاه غیر اهمی
output device U دستگاه خروجی
overcurrent device U دستگاه حفافت
overload device U فیوز گرمایی
passive device U دستگاه منفعل
peripheral device U دستگاه جنبی
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
timing device U وسیله
device driver U محرک دستگاه
firing device U عامل منفجرکننده
pull device U عامل کششی
firing device U ماسوره مین
pressure device U ماسوره فشاری
pressure device U عامل فشاری مین
dressing device U دستگاه مستقیم کنی
drawing device U دستگاه ترسیمه
display device U دستگاه نمایش
pull device U ماسوره کشش مین
device status U وضعیت دستگاه
device number U شماره دستگاه
device independence U استقلال دستگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com