English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
there is a rush for the papers U مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush U حمله کردن هجوم با عجله
rush U یورش کردن
rush U برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush U هجوم بردن
rush U جویبار
rush U جوی
rush U ازدحام مردم
to rush at U یورش یاحمله کردن به
rush U حرکت شدید
rush U حمله یورش
rush U جزئی
rush U نی بوریا
Why all this rush ? U عجله ات برای چیست ؟
in a rush <idiom> U عجله داشتن
bog rush U گورگیاه
club rush U بته لویی
it is not worth a rush U به بشیزی نمیارزد
During the rush hours. درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک]
rush-hour U وقت پررفت و آمد
rush-hour U ساعت شلوغی
rush-hour U ساعت پرمشغله
to rush any one into danger U کسیرا بخطر کشانیدن
to rush a stream U از نهری تند گذشتن
to rush a bill through U لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
sweet rush U گور گیاه
rush root U ریشه ایرسا
rush root U ریشه اریسا
rush candle U شمع پیزر فتیله
pass rush U حمله مدافعان به پاس دهنده
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
i dont care a rush U مرا هیچ پروایی نیست
rush-hour traffic U وقت شلوغ رفت و آمد
rush-hour traffic U ساعت شلوغی ترافیک
papers U روی کاغذ نوشتن
papers U سفته برات
papers U ورقه
papers U ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers U اوراق بهادار
papers U کاغذ
papers U یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers U اوراق
papers U ورق کاغذ
papers U روزنامه
papers U جواز پروانه
papers U مقاله
papers U ورقه مشخصات کشتی
papers U روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers U کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers U وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers U چاپ کردن
papers U روی کاغذاوردن
papers U درکاغذ پیچیدن
papers U وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers U محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papers U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
To tramp the streets . To rush uselessly. U سگ دوزدن
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
application papers U مدارک درخواستنامه
walking papers <idiom> U برگه اخراج
White Papers U کتاب سفید
walking papers U ورقه خاتمه خدمت
to send in one's papers U کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
White Papers U گزارش هیئت دولت نامه سفید
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
commercial papers U اوراق تجارتی
commerical papers U اوراق تجارتی
commerical papers U اسناد تجارتی
he writes for the papers U برای روزنامه هامقاله مینویسد
mercantile papers U برگهای بهاداربازرگانی
negotiable papers U اوراق بهادار
please send me the p papers U خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
secret papers U اسناد سری
secret papers U اوراق سری
ship papers U اسناد کشتی
ship's papers U اسناد حمل
negotiable papers U اوراق قابل انتقال
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
To mark the examination papers . U ورقه های امتحان رانمره دادن
He put his papers in order before going to bed . U قبل ازخوابیدن کاغذهایش را مرتب کرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com