Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 70 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the society is like a vortex
U
جامعه مانندگردابی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vortex
U
جریان حلقوی یا گردابی
vortex
U
سرگردان
vortex
U
گردابی
vortex
U
گردبادی
vortex
U
پیچ
vortex
U
حلقه
vortex
U
گرداب
vortex tube
U
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
vortex motion
U
حرکت گردابی
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
vortex sheet
U
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
vortex trail
U
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex line
U
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
free vortex
U
گرداب ازاد
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
vortex filament
U
خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex drag
U
پسای جریانهای حلقوی
polar vortex
U
ورتکس قطبی
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
vortex breakdown/brust
U
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
society
U
جامعه
society
U
شرکت کمیته
society
U
اشتراک مساعی
society
U
جمعیت
society
U
نظام اجتماعی گروه
society
U
شرکت حشر ونشر
society
U
معاشرت
society
U
جامعه اجتماع
society
U
مجمع
society
U
انجمن
society
U
انسگان
society
U
اجتماع
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
A classless society.
U
جامعه بی طبقه
throwaway society
U
جامعه مسرف
transitory society
U
جامعه انتقالی
Every individual in the society should . . .
U
هر فردی درجامعه با ید ...
co-operative society
U
موسسهعام المنفعه
building society
U
شرکتوام دهندهمسکن
withdrawal from society
U
اعتکاف
secret society
U
انجمن سری
primitive society
U
جامعه ابتدایی
cooperative society
U
شرکت تعاونی
closed society
U
جامعه بسته
classless society
U
جامعه بی طبقه
affluent society
U
جامعه مرفه
benefits society
U
انجمن خیریه
atomistic society
U
واحدهای کوچک تولیدی
atomistic society
U
جامعه ذرهای
affluent society
U
جامعه ثروتمند
affluent society
U
جامعه مصرفی
egalitarian society
U
جامعه تساوی طلب
inert society
U
جامعه بیهوده
preliterate society
U
جامعه نانویسا
nonliterate society
U
جامعه نانویسا
mass society
U
جامعه انبوهیده
law society
U
کانون وکلا
join a society
U
عضو انجمنی شدن
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
affluent society
U
جامعه رفاه
to live at the expense of society
U
روی دوش جامعه زندگی
to live at the expense of society
U
بار دیگران شدن
word processing society
U
انجمن پردازش کلمه
iranian physical society
U
انجمن فیزیک ایران
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
society for computer simulation
U
انجمن شبیه سازی کامپیوتر
society for computer medicine
U
انجمن پزشکی کامپیوتر
canadian information processing society
U
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent.
U
سری توی سرها درآوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com