English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tennis player U بازیکنتنیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tennis U تنیس
tennis set U یک دور مسابقه تنیس
court tennis U تنیس داخل سالن
tennis court U 07/32 در59/01 متر
tennis racket U راکدتنیس
tennis ball U توپتنیس
tennis elbow U اسیب ارنج
tennis shoe U کفش
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
tennis court U زمین تنیس
tennis grip U طرز گرفتن راکت تنیس
tennis shoe U تنیس کفش کتانی
table tennis U پینگ پنگ
table tennis U بازی پینگ پنگ
table tennis U تنیس روی میز
lawn tennis U بازی تنیس روی چمن
lawn tennis U تنیس روی چمن
We mark out the tennis court. U زمین تنیس راعلامت گذاری کردیم
She is passionately fond of tennis . U شهوت تنیس باز ی کردن دارد
table tennis ball U گیرهقفلمیز
table tennis bat U راکدتنیسرویمیز
player U نوازنده
player U بازیکن
player U بازیگر
player U بازیکن
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
CD/ROM player U محلقرارگرفتنسیدی
cricket player U بازیکنگریکت
player [American E] U مشتاق زن
player [American E] U زن دنبال کن
to be sidelined [player] U از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
He is an excellent player. U عالی بازی می کند ( ورزش )
player [American E] U مردلاس زن
player [American E] U مرد زن پرست
player's stick U چوببازیکنهاکی
volleyball player U والیبالیست
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
player piano U پیانو خودکار
piano player U پیانوزن
piano player U اسباب پیانو زنی
offensive player U شطرنجباز حملهای
defensive player U شطرنج باز دفاعی
Media Player U برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
hunch player U شرطبند از روی حدس و گمان
field player U بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
player's number U شماره بازیگر
protect a player U معاف از انتقال
record player U گرامافون
player coach U مربی
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
ball player U بازیگر با توپ
registration of player U نامنویسی بازیگران
club player U بازیگر باشگاهی
combi player U درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
wireless record player U گرام پخش کننده
american football player U بازیکنفوتبالآمریکایی
cassette player controls U کنترلکنندهاینوار
compact disc player U دستگاهدیسکفشرده
ice hockey player U بازیکنهاکیروییخ
compact disc player controls U دکمههایکنترلکنندهدیسک
personal radio cassette player U رادیووضبطصوتشخصی
attacking [style of play, player] <adj.> U حمله
attacking [style of play, player] <adj.> U مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.> U تهاجمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com