English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
technical school U اموزشگاه فنی
technical school U مدرسه فنی
technical school U هنرستان دبیرستان فنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
technical U اختصاصی
technical know how U دانش فنی
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
technical U اصولی اجرایی
technical U متغیر
technical U صنعتی
technical U صناعت
technical U فنی
technical U فن
technical U دگرگون شونده
technical U کم اهمیت
technical U تخصصی
technical U وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
technical terms U شرایطدگرگونی
technical grade U خلوص صنعتی
technical colleges U دانشکده فنی
technical teaching U اموزش فنی
technical college U دانشکده فنی
technical producer U محصولاتتخصصی
technical observer U بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
technical produce U نولیداتتخصصی
technical foul U خطای فنی
technical writer U نویسنده فنی
technical university U دانشگاه فنی
technical translator U مترجم فنی
technical support U پشتیبانی فنی
technical studies U بررسی فنی
technical standards U معیارهای فنی استانداردهای فنی
technical escort U اسکورت فنی
technical equipment U تجهیزات فنی
technical education U اموزش فنی
technical development U توسعه فنی
technical data U عوامل فنی
technical data U اطلاعات فنی
technical coefficients U ضرائب فنی
technical characteristics U خصوصیات فنی یک دستگاه یاوسیله
technical infringement U خطاهای فنی
technical assistance U کمک فنی
technical assistance U کمکهای فنی
technical bulletin U بولتن فنی
technical bulletin U نشریه فنی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
technical foul U بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
technical foul U حفظ توپ واترپولوزیر اب
technical staff U کارمندان یا اعضای فنی
technical specifications U مشخصات فنی
technical services U خدمات فنی
technical report U گزارش فنی
technical progress U پیشرفت فنی
technical personnel U کادر فنی
technical manual U دستور فنی
technical manual U ائین نامه فنی
technical language U زبان تخصصی
technical language U زبان فنی
technical knockout U ناک اوت فنی
technical foul U خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
technical foul U به تاخیرانداختن بازی واترپولو
technical bureau U دفتر فنی
technical college U مدرسه عالی فنی
technical colleges U مدرسه عالی فنی
technical analysis U تجزیه و تحلیل تکنیکی
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
technical analysis U آنالیز کردن
technical sales and distribution U فروش فناوری و پخش
technical identification band U نوارمشخصههایتکنیکی
project technical report U گزارش فنی طرح
technical producer monitor U صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
contract technical instructor U مربی فنی پیمانی
project technical report U گزارش فنی پروژه
senior technical college U دانشگاه فناوری
technical equipment compartment U قسمتوسایلتخصصی
school U رام کردن وعادت دادن
school U تادیب یا تربیت کردن
to go to school U درس خواندن
school U مدرسه
to go to school to U یاد گرفتن یا تقلید کردن از
school U تربیت اسب
school U دبیرستان
to go to school U باموزشگاه رفتن
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
school U مکتب
school U مکتب دبستان
school U تحصیل در مدرسه
school U تدریس درمدرسه
school U مکتب علمی یافلسفی
school U دسته
school U جماعت همفکر
school U جماعت
school U گروه
school U دسته ماهی
school U گروه پرندگان
school U بمدرسه فرستادن درس دادن
school U مکتب نحله
school U دانشکده
school U مرکز اموزش نظامی
first school U پایهدبسبان
school U اموزشگاه
the school is out U مدرسه تعطیل است
go to school U خواننده میله نوری
first school U -مخصوصبچههایبین5تا9سال
school U تربیب کردن
to enrol somebody at a school U کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
nongraded school U اموزشگاه بی دانشپایه
to be moved to another school U به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
school zone U قلمرومدرسه
Sunday School U مدرسهی یکشنبه
school age U سالهای تحصیل
school age U سن مدرسه
school age U سن آغاز تحصیل
business school U مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
graduate school U دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
drop out (of school) <idiom> U ترک مدرسه
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
I must take the kid to school . U باید بچه راببرم مدرسه
Since I left school. U ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
The last school day. U آخرین روز مدرسه
school-leaver U کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
school friend U دوستمدرسهای
driving school U آموزشگاهرانندگی
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
pre-school U پیش دبستانی
pre-school U وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
day school U مدرسهی روزانه
zurich school U مکتب زوریخ
wurzburg school U مکتب وورتسبورگ
Glasgow School U [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
vocational school U اموزشگاه حرفهای
vienna school U مکتب وین
theological school U مدرسه علوم دینی
training school U کاراموزگاه
training school U اموزشگاه حرفهای
to leave school U ازتحصیل دست کشیدن
day school U مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
old school tie U کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
pre-school U مهدکودک
to leave school U ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
school shooting U تیراندازی در مدرسه
pre-school U شیرخوارگاه
old school tie U سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
to leave school U ترک تحصیل کردن
normal school U دانش سرا
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
leipzig school U مکتب لایپزیک
school of law U دانشکده حقوق
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
hedge school U مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
hedge school U اموزشگاه پست
foundation school U اموزشگاه موقوف
finshing school U مدرسه تکمیلی دختران
banking school U مکتب بانکداری
liberal school U مکتب اقتصادی کلاسیک
manchester school U مکتب منچستر
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
neoclassical school U مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
neoclassical school U مکتب نئوکلاسیک
nancy school U مکتب نانسی
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
monetary school U مکتب پولی
mixed school U اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school U مکتب ریاضی
maternal school U اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
maternal school U کودکستان
austrian school U مکتب اتریشی
austrian school U یزر و بوهم باورک
association school U مکتب تداعی
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
nursery school U کودکستان
primary school U دبستان
elementary school U دبستان
high school U دبیرستان
high school U مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school U دبیرستان
junior school U دوره اول دبیرستان
middle school U دبیرستان
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
night school U اموزشگاه شبانه
trade school U مدرسه حرفهای
grammar school U مدرسه ابتدایی
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
grade school U مدرسه ابتدایی
infant school U کودکستان
summer school U کلاس تابستانی
summer school U مدرسه تابستانی
public school U دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school U اموزشگاه امادگی
private school U اموزشگاه خصوصی
private school U مدرسه ملی
comprehensive school U اموزشگاه جامع
special school U اموزشگاه استثنایی
school neurosis U روان رنجوری اموزشگاهی
school figures U حرکات اسب
school figures U مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate U هم شاگردی
school mate U هم مدرسه
school fellow U هم شاگردی
school fellow U هم مدرسه
school fee U ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com