English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
sticking plaster U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sticking U چسبنده
sticking U چسبناک
sticking points U نکتهی مورد بحث یا منازعه
sticking points U نکتهیاصلی
sticking point U نکتهیاصلی
You are asking for it. You are sticking your neck out. U مثل اینکه تنت می خارد
sticking plasters U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking points U حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
sticking point U نکتهی مورد بحث یا منازعه
sticking voltage U ولتاژ وقفه
sticking points U مرز ناجنبایی
sticking point U نقطهی عدم تحرک
sticking point U مرز ناجنبایی
high sticking U خطا با ضربه چوب لاکراس
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
sticking point U حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
sticking points U نقطهی عدم تحرک
Looks likes he is asking for trouble . looks like he is sticking his neck out . U مثل اینکه سرش به گردنش ( تنش ) زیادی می کند
plaster U ضمادانداختن
plaster U گچ
plaster U خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
plaster U گچ کاری کردن اندود
plaster U اندود کردن
plaster U مشمع انداختن روی
plaster U دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
plaster U گچ مالیدن
plaster U گچ زدن
plaster stone U سنگ گچ
to plaster any one with praise U کسیرا زیاد ستودن
plaster powder U گچ نرم
plaster work U گچکاری
plaster works U گچکاری
plaster works U گچبری
to plaster any one with praise U تعریف زیادبار کسی کردن
plaster bat U گچلعابمخصوصفروفسفالی
plaster powder U گرد گچ
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
mustard plaster U مشمع خردل
lime plaster U اندود اهک
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
land plaster U گج
plaster casts U ریخته گری گچی
plaster casts U قالبگیری گچی
plaster casts U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
plaster cast U ریخته گری گچی
plaster cast U قالبگیری گچی
plaster background U دورنمای گچ کاری
plaster of Paris U گچ پاریس
plaster lime U اهک اندودکاری
plaster finish U اندود گچ
plaster charge U خرج انفجاری افشان
plaster charge U خرج شراپنل
plaster background U مایه گچ کاری سفیدکاری ساختمان
plaster of Paris U گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
plaster of Paris U گچ زنده
plaster cast U گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
My left leg is in plaster . U پای چپ؟ را گچ گرفته اند
plaster of clay and straw U کاهگل
smooth plaster surface U پاکیزه کردن
render plaster on the wall U اندود کردن
render plaster on the wall U گچ مالیدن
plaster cutting knife U کارد گچبری
plaster of lime and ashes U ساروج
Patience is a plaster for all sores . <proverb> U صبر,درمان هر دردیست .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com